صراط: استاد فلسفه علم گفت: اگر کسی میخواهد بر مدرنیته متمرکز شود و غرب امروز را بیشتر از لحاظ تمدنی بشناسد، باید بداند که نوع نگاه و نوع عمل عصر ضد روششناسی علوم درباره مدرنیته بسیار مهم است.
به گزارش فارس، سعید زیباکلام در کلاس آموزشی «نقد تلقی پوزیتیویستی از علم» که صبح دوشنبه ۱۶ مردادماه در سومین دوره طرح ملی نخبگان علوم انسانی برگزار شد، اینکه بتوان نقدی بر تلقی پوزیتیویست از علم را وارد کرد، دور از ذهن دانست.
استاد فلسفه علم با اشاره به نقاط عطف فلسفه علم بیان کرد: تصور پوزیتیویستها از علم در حدود یکصد سال گذشته این بود که یک روش علمی ویژه و خاص و در نتیجه یک قوائد روششناختی مشخص و معینی وجود دارد و با توجه به آن هرکسی به آن قواعد روش شناسی مجهز شود می تواند به سرعت معرفت علمی تولید کند.
وی با بیان اینکه روش شناسی علم از فلسفه علم، متولد شده است، گفت: اگر به قرن ۱۹، ۱۸ و قبل از آن برگردیم حوزه ای را به نام فلسفه علم پیدا نمی کنیم، فلسفه سیاست، فلسفه دین، ماوراءالطبیعه و معرفت شناسی به ویژه از قرن هفدهم از دکارت به این سو وجود دارد، اما فلسفه علم و روش شناسی علم ندارید. نه این عنوان را دارید و نه آن اسباب و اثاثیه و محتوایی که ذیل این عنوان قرار می گیرد. بهعلاوه اینکه فلسفۀ علم در غرب، همراه با یک بال دیگر به نام تاریخ علم است و بدون آن، امکان درک درستی از آن وجود ندارد.
زیباکلام در ادامه چگونگی رشد فلسفه علم و تولد روش شناسی علم را که براساس آن علم موضوع علم به ما هو علم به معنای اخص شده است مورد مداقه قرار داد و ابراز کرد که مقصودش از آن علم، معرفت (knowledge) نیست بلکه معرفت علمی است.
وی افزود: هر بار که واژه علم را به کار می برم مقصودم به طور مشخص علوم طبیعی است مگر اینکه بخواهم علوم اجتماعی را وارد بحث کنم و مقصودم معرفت دینی، هنر و سایر معارف دینی نیست و تنها علوم طبیعی مدنظر است.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به نهضت روشنفکری قرن هجدهم، گفت: در قرن هجدهم اتفاق مهمی که می افتد این است که یک جریان فکری فرهنگی بینشی وسیع و فراگیر در اروپا رخ می دهد و البته به آمریکا هم سرایت می کند.
وی آدام اسمیت، آدام فرگوسون، دیوید هیوم، منتسکیو، ژانژاک روسو و ایمانوئل کانت را از برترین فیلسوفان، اندیشمندان، ادیبان و روزنامه نگاران قرن هفدهم برشمرد و گفت: این افراد انقلابی را که در قرن هفدهم افتاد، فوق العاده تبلیغ و آن را بزرگ کردند و گفتند معرفت علمی به واسطه این انقلاب رخ داده است.
زیباکلام با بیان اینکه مجموعه جریان فکری روشنفکری قرن هجدهم به عصر روشنفکری و عصر عقل هم شناخته می شود، اظهار داشت: امروزه در آثار بسیاری از فیلسوفان خط مقدم غرب هنوز درباره عصر روشنفکری بحث می شود و مثلاً یک فیلسوف می گوید، من فرزند نهضت روشنفکری هستم و دیگری می گوید من با ممیزات و اوصافی که فلان فیلسوف درباره نهضت روشنفکری می گوید مخالفم و معتقدم این ممیزات وجود دارد.
وی جریان روشنفکری قرن هجدهم را فوقالعاده فراگیر، بنیان ساز و تمدن ساز و مورد ارجاع خواند و یک علت بسیار مهم و محوری آن را به سبب آن دانست که مدرنیته در این قرن متولد می شود نه آنچه در محافل دانشگاهی و حوزوی از رنسانس به عنوان مهد مدرنیته نام می برند.
استاد دانشگاه با بیان اینکه بین نهضت روشنفکری قرن هجده اروپا و رنسانس تفاوت مبنایی وجود دارد، گفت: نهضت روشنفکری تلاش کرد طرحی نو برای عالم، آدم، تمدن، فرهنگ و جامعه بریزد و عمدا نمیخواست به گذشته برگردد، اما رنسانس بازگشت به گذشته را میخواست.
وی افزود: اینها تحت تأثیر تحول و انقلاب بزرگ منحصر به فردی که در قرن هفدهم یک قرن قبل در همان اروپا رخ داد علم را به معنای اخص بر مسند قبول، مرجعیت، عقلانیت، حقیقت، اسوه و الگوی معرفت اعلام کردند و گفتند که بقیه باید از آن تبعیت و تقلید کنند.
زیباکلام در ادامه جنبش رمانتیسم «The Romantic Movement» قرن نوزده را در مقابل نهضت روشنفکری قرن هجده معرفی کرد و اظهار داشت: اینها میگفتند که اگر ما بخواهیم عالم را بشناسیم با چه چیزی میخواهیم بشناسیم و ابزار ما چیست.
وی گفت: رمانتیسم را همانطور که از نامش پیداست، باید نوعی واکنش احساسی در برابر خردمحوری بهشمار آورد: تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی، گرایش به سوی خیال و رؤیا، به سوی گذشتهٔ تاریخی و به سوی سرزمینهای ناشناخته. از دید انسان رمانتیک، جهان به دو دسته تقسیم میشود: یکی دسته خردگرا و دوم دستهٔ احساسگرا.
وی با بیان اینکه الگوی ما علم مدرنی است که فحول و دانشمندان طی انقلاب علمی قرن هفدهم ایجاد کردند، از یوهان کپلر، گالیلئو گالیله، رابرت بویل و نیوتن به عنوان فحولِ فحول دانشمندان آن زمان نام برد که یک دگرگونی بنیادین در نگاه انسان به طبیعت را ایجاد کردند و نام آن را انقلاب علمی گذاشتند.
استاد فلسفه علم با انتقاد از اینکه در کتاب های مختلف علوم اجتماعی و علوم انسانی نوعا قرن هفده را نادیده میگیرند، گفت: قرن هجده عصر روشنفکری بود، در این قرن جریان فلسفه و روش شناسی علوم ادامه پیدا کرد اما در قرن نوزدهم حاکمترین جریان به لحاظ فکری و اندیشهای جریانی است به نام جنبش رومانتیک و نام دیگر آن جنبش ضد روش شناسی علوم است.
وی تصریح کرد: اگر کسی میخواهد بر مدرنیته متمرکز شود و غرب امروز را بیشتر از لحاظ تمدنی بشناسد، باید بداند که ارزشها، نوع نگاه و نوع عمل عصر ضد روششناسی علوم درباره مدرنیته بسیار مهم است و درباره پست مدرنیسم هم اگر کسی بخواهد باید جدی کار کند.
سعید زیباکلام مفرد، متولد ۱۳۳۲ از تهران، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران و محقق فلسفه های پست مدرن و فلسفه سیاست است و در حال حاضر دانشیار گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است.
وی سابقه عضویت در هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع) را دارد. ایشان همچنین عضو سابق هیئت علمی انجمن حکمت و فلسفه و مدرس فلسفه علم در دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه صنعتی شریف است.
برخی از کتابهای او به عنوان منابع درسی در رشتههای فلسفه و جامعه شناسی تدریس میشود. از آثار وی میتوان به تألیف و ترجمه ۳ کتاب و انتشار بیش از ۲۰ مقاله در مجلات داخلی و خارجی اشاره کرد.
به گزارش فارس، سعید زیباکلام در کلاس آموزشی «نقد تلقی پوزیتیویستی از علم» که صبح دوشنبه ۱۶ مردادماه در سومین دوره طرح ملی نخبگان علوم انسانی برگزار شد، اینکه بتوان نقدی بر تلقی پوزیتیویست از علم را وارد کرد، دور از ذهن دانست.
استاد فلسفه علم با اشاره به نقاط عطف فلسفه علم بیان کرد: تصور پوزیتیویستها از علم در حدود یکصد سال گذشته این بود که یک روش علمی ویژه و خاص و در نتیجه یک قوائد روششناختی مشخص و معینی وجود دارد و با توجه به آن هرکسی به آن قواعد روش شناسی مجهز شود می تواند به سرعت معرفت علمی تولید کند.
وی با بیان اینکه روش شناسی علم از فلسفه علم، متولد شده است، گفت: اگر به قرن ۱۹، ۱۸ و قبل از آن برگردیم حوزه ای را به نام فلسفه علم پیدا نمی کنیم، فلسفه سیاست، فلسفه دین، ماوراءالطبیعه و معرفت شناسی به ویژه از قرن هفدهم از دکارت به این سو وجود دارد، اما فلسفه علم و روش شناسی علم ندارید. نه این عنوان را دارید و نه آن اسباب و اثاثیه و محتوایی که ذیل این عنوان قرار می گیرد. بهعلاوه اینکه فلسفۀ علم در غرب، همراه با یک بال دیگر به نام تاریخ علم است و بدون آن، امکان درک درستی از آن وجود ندارد.
زیباکلام در ادامه چگونگی رشد فلسفه علم و تولد روش شناسی علم را که براساس آن علم موضوع علم به ما هو علم به معنای اخص شده است مورد مداقه قرار داد و ابراز کرد که مقصودش از آن علم، معرفت (knowledge) نیست بلکه معرفت علمی است.
وی افزود: هر بار که واژه علم را به کار می برم مقصودم به طور مشخص علوم طبیعی است مگر اینکه بخواهم علوم اجتماعی را وارد بحث کنم و مقصودم معرفت دینی، هنر و سایر معارف دینی نیست و تنها علوم طبیعی مدنظر است.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به نهضت روشنفکری قرن هجدهم، گفت: در قرن هجدهم اتفاق مهمی که می افتد این است که یک جریان فکری فرهنگی بینشی وسیع و فراگیر در اروپا رخ می دهد و البته به آمریکا هم سرایت می کند.
وی آدام اسمیت، آدام فرگوسون، دیوید هیوم، منتسکیو، ژانژاک روسو و ایمانوئل کانت را از برترین فیلسوفان، اندیشمندان، ادیبان و روزنامه نگاران قرن هفدهم برشمرد و گفت: این افراد انقلابی را که در قرن هفدهم افتاد، فوق العاده تبلیغ و آن را بزرگ کردند و گفتند معرفت علمی به واسطه این انقلاب رخ داده است.
زیباکلام با بیان اینکه مجموعه جریان فکری روشنفکری قرن هجدهم به عصر روشنفکری و عصر عقل هم شناخته می شود، اظهار داشت: امروزه در آثار بسیاری از فیلسوفان خط مقدم غرب هنوز درباره عصر روشنفکری بحث می شود و مثلاً یک فیلسوف می گوید، من فرزند نهضت روشنفکری هستم و دیگری می گوید من با ممیزات و اوصافی که فلان فیلسوف درباره نهضت روشنفکری می گوید مخالفم و معتقدم این ممیزات وجود دارد.
وی جریان روشنفکری قرن هجدهم را فوقالعاده فراگیر، بنیان ساز و تمدن ساز و مورد ارجاع خواند و یک علت بسیار مهم و محوری آن را به سبب آن دانست که مدرنیته در این قرن متولد می شود نه آنچه در محافل دانشگاهی و حوزوی از رنسانس به عنوان مهد مدرنیته نام می برند.
استاد دانشگاه با بیان اینکه بین نهضت روشنفکری قرن هجده اروپا و رنسانس تفاوت مبنایی وجود دارد، گفت: نهضت روشنفکری تلاش کرد طرحی نو برای عالم، آدم، تمدن، فرهنگ و جامعه بریزد و عمدا نمیخواست به گذشته برگردد، اما رنسانس بازگشت به گذشته را میخواست.
وی افزود: اینها تحت تأثیر تحول و انقلاب بزرگ منحصر به فردی که در قرن هفدهم یک قرن قبل در همان اروپا رخ داد علم را به معنای اخص بر مسند قبول، مرجعیت، عقلانیت، حقیقت، اسوه و الگوی معرفت اعلام کردند و گفتند که بقیه باید از آن تبعیت و تقلید کنند.
زیباکلام در ادامه جنبش رمانتیسم «The Romantic Movement» قرن نوزده را در مقابل نهضت روشنفکری قرن هجده معرفی کرد و اظهار داشت: اینها میگفتند که اگر ما بخواهیم عالم را بشناسیم با چه چیزی میخواهیم بشناسیم و ابزار ما چیست.
وی گفت: رمانتیسم را همانطور که از نامش پیداست، باید نوعی واکنش احساسی در برابر خردمحوری بهشمار آورد: تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی، گرایش به سوی خیال و رؤیا، به سوی گذشتهٔ تاریخی و به سوی سرزمینهای ناشناخته. از دید انسان رمانتیک، جهان به دو دسته تقسیم میشود: یکی دسته خردگرا و دوم دستهٔ احساسگرا.
وی با بیان اینکه الگوی ما علم مدرنی است که فحول و دانشمندان طی انقلاب علمی قرن هفدهم ایجاد کردند، از یوهان کپلر، گالیلئو گالیله، رابرت بویل و نیوتن به عنوان فحولِ فحول دانشمندان آن زمان نام برد که یک دگرگونی بنیادین در نگاه انسان به طبیعت را ایجاد کردند و نام آن را انقلاب علمی گذاشتند.
استاد فلسفه علم با انتقاد از اینکه در کتاب های مختلف علوم اجتماعی و علوم انسانی نوعا قرن هفده را نادیده میگیرند، گفت: قرن هجده عصر روشنفکری بود، در این قرن جریان فلسفه و روش شناسی علوم ادامه پیدا کرد اما در قرن نوزدهم حاکمترین جریان به لحاظ فکری و اندیشهای جریانی است به نام جنبش رومانتیک و نام دیگر آن جنبش ضد روش شناسی علوم است.
وی تصریح کرد: اگر کسی میخواهد بر مدرنیته متمرکز شود و غرب امروز را بیشتر از لحاظ تمدنی بشناسد، باید بداند که ارزشها، نوع نگاه و نوع عمل عصر ضد روششناسی علوم درباره مدرنیته بسیار مهم است و درباره پست مدرنیسم هم اگر کسی بخواهد باید جدی کار کند.
سعید زیباکلام مفرد، متولد ۱۳۳۲ از تهران، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران و محقق فلسفه های پست مدرن و فلسفه سیاست است و در حال حاضر دانشیار گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است.
وی سابقه عضویت در هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع) را دارد. ایشان همچنین عضو سابق هیئت علمی انجمن حکمت و فلسفه و مدرس فلسفه علم در دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه صنعتی شریف است.
برخی از کتابهای او به عنوان منابع درسی در رشتههای فلسفه و جامعه شناسی تدریس میشود. از آثار وی میتوان به تألیف و ترجمه ۳ کتاب و انتشار بیش از ۲۰ مقاله در مجلات داخلی و خارجی اشاره کرد.