صراط: بعد از زلزله غم بار کرمانشاه و در شرائط نا مساعدی که در آنجا حاکم بود و هرکسی سعی می کرد یا از شهر برود و یا حداقل کانکسی بگیرد، حضور یک روحانی جوان در بین مردم و زندگی اش در چادر همانگونه که اکثریت زندگی می کردند، توجهات را به خودش جلب کرد.
حجت الاسلام و المسلمین جواد فاطمی نسب، امام جمعه محترم سر پل ذهاب، با آنکه از همان روز های نخست زلزله می توانست در شرائط مناسبی زندگی کند، ماندن در کنار مردم را بر هر پیشنهادی ترجیح داد.
این موضوع بهانه ای شد تا به سراغ ایشان برویم و درباره جایگاه امام جمعه و انگیزه ایشان از زندگی در چادر و موضوعات دیگر مصاحبه ای داشته باشیم.
به نظرم بحث را از فاصله میان ائمه جمعه و مردم شروع کنیم که که این روز ها خیلی مطرح است و برای مردم دغدغه شده. چرا رابطه مردم با ائمه جمعه کم رنگ شده؟ آیا این آسیب را قبول دارید؟ چه باید کرد تا مثل دهه های گذشته مردم و علی الخصوص جوانان حضور پرشورتری در نماز جمعه داشته باشند.
گاهی در بعضی از شهر ها بعضی از ائمه جمعه به سبب شرائط خاص، نمی توانند آنگونه که باید با مردم ارتباط بگیرند و ما این را نمی توانیم انکار کنیم. ارتباط ائمه جمعه با مردم باید خیلی بیشتر باشد، چراکه هرچه این ها بیشتر با مردم ارتباط بگیرند، مشکلات و آفت هایی که در جامعه هست و طراحی هایی که دشمن برای انحراف مردم داشته ، بیشتر خنثی می شود؛ چراکه امام جمعه می تواند راه را به جوان نشان دهد، و می تواند سناریو های دشمن را شناسایی کند و آن خنثی کند.
شاید شنیده باشید که می گویند امام جمعه پدر معنوی جامعه هست. پدر نسبت به فرزند یکسری وظائف دارد؛ پدر باید فرزندش را تربیت کند، او را از خطر ها و چالش های جامعه نجات دهد. پس اگر نقش امام جمعه می خواهد نقش پدر باشد، باید مراقب باشد، در بطن جامعه حضور پیدا کند، در بین مردم باشد تا آسیب ها، مشکلات و معضلات جامعه را رصد کرده و شناسایی کند و آن ها را به فرزندان خودش منتقل سازد.
در کشور ما چالش ها و مشکلاتی هست درست است که امام جمعه نباید حزبی باشد و درباره حب و بغضش صحبت کند ولی این را باید در نظر بگیریم اگر منکراتی در جامعه وجود داشته باشد، یکی از رسالت های امام جمعه تبیین آن مشکلات است.
*تا چه حد این کار انجام شده؟
خب الحمد لله ائمه جمعه ما خیلی بیشتر با جامعه تماس برقرار کرده اند و مردم هم دوست دارند ببینند امام جمعه با همه تلاش و با دلسوزی به دنبال این است که جلوی انحرافات و منکرات در جامعه را بگیرد.
خب می بینیم گاهی در بعضی شهر ها شرایط فراهم نیست یا روحیه این امام جمعه روحیه ای نیست که بتواند با جامعه ارتباط بگیرد، البته باید خود مردم توجه داشته باشند، جوان ها و مومنین بیایند شرایط را فراهم کنند، ستاد نماز جمعه بیاید شرایط را فراهم کند که امام جمعه در بین مردم باشد که اگر خلا و نقصی هم هست ان شاء الله این جبران بشود.
امیدوارم این جنبش و حرکتی که از سمت ائمه جمعه در سراسر کشور راه افتاده منجر به ارتباط بیشتر بین مردم و ائمه جمعه شود.
اما یک موضوع همیشه مطرح بوده؛ اینکه چرا ائمه جمعه به جای آنکه حرف مردم را بزنند و از مشکلات آن ها بگویند، تریبون نماز جمعه را تبدیل به جایی برای حل مناقشات سیاسی قرار داده اند.
بله؛ کارکرد یک امام جمعه در ابعاد مختلف است. امام جمعه هم باید در مسائل فرهنگی فعالیت کند و هم در مسائل سیاسی کار کند، هم در اقتصاد روشنگری کند و هم مسائل اجتماعی را تشریح کند. اگر ما اینطور فکر کنیم که ائمه جمعه فقط در کارکرد سیاسی مانور می دهند اشتباه است.
در کنار مباحث سیاسی یکی از وظائفشان تبیین و تشریح مباحث اجتماعی و فرهنگی است.
شما ببینید نماز جمعه ما دو خطبه دارد؛ خطبه اول حتما روی مسائل اخلاقی تقوا و ایمان مردم کار می کند. خطبه اول که هیچ، اما در خطبه دوم اگر پنج دقیقه امام جمعه به مسائل سیاسی بپردازد، می گویند سنگر نماز جمعه سیاسی شده، البته ما سربازیم و وظیفه سرباز این است که از ولایت و انقلاب دفاع کند، باید مبانی انقلاب و نظام و ولایت فقیه که استمرار حرکت پیغمبر هست را تشریح کنیم، تا مردم با اعتقاد پشت سر ولی فقیه خودشان باشند. لذا اگر دیدید در تریبون نماز جمعه درباره انقلاب و نظام خطبه هایی قرائت می شود این وظیفه ائمه جمعه است.
بله در کشور ما چالش ها و مشکلاتی هست درست است که امام جمعه نباید حزبی باشد و درباره حب و بغضش صحبت کند ولی این را باید در نظر بگیریم اگر منکراتی در جامعه وجود داشته باشد، یکی از رسالت های امام جمعه تبیین آن مشکلات است.
وظیفه امام جمعه روشنگری است روشنگری حق و باطل در زمانه ای که تشخیص بین حق و باطل خیلی سخت هست.
پس تریبون های نماز جمعه فقط تبدیل به مباحث سیاسی نشده، حزبی و گروهی نشده و اگر کسی این چنین فکر کند تصورش غلط است.
بگذارید اندکی سوال را چالشی کنم. برخی معتقدند حرف هایی که از تریبون ائمه جمعه شنیده می شود، از یک مرکزی به آنها داده می شود؛ مثلا شورای عالی سیاست گذاری ائمه جمعه بولتن هایی سیاسی آماده کرده اند که به صورت هفتگی بین ائمه جمعه پخش می شود و آن ها هم همان را حفظ می کنند و می گویند و از خودشان تولیدی ندارند.
چون تریبون نماز جمعه مقدس است، باید صحبت های امام جمعه مستند و متقن باشد؛ لذا شورای سیاست گذاری بعضی از مسائل روز و چالش های مهم را می گوید، نه اینکه این الزام آور برای امام جمعه باشد.
خود بنده بسیاری از اوقات مطالبی را مطرح می کنم که هیچ ربطی به آن خوراک فکری که آن ها می فرستند ندارد و اگر هم از آنها استفاده نکنیم، به هیچ وجه مواخذه ای وجود ندارد.
شورا می گوید این مسائل با این مدارک و اسناد الان نیاز جامعه و جهان اسلام است و خودتان مخیرید که بیان کنید یا بیان نکنید و طبیعتا چون امام جمعه باید به مسائل روز در خطبه دوم اشاره کند، پس این کمک خیلی خوبی هم هست و این ربطی ندارد که خود ائمه جمعه تولیدی ندارند.
شما کاری را کردید که شاید کمتر کسی آن را انجام دهد. بعد از زلزله کرمانشاه با اینکه شاید به شما پیشنهاد شده بود که بروید جای دیگری یا شهر دیگری زندگی کنید، اما شما در کنار مردم ماندید. تصاویر آن منتشر شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. این کار از سوی عموم مردم، بسیار مورد تقدیر قرار گرفت و همه معتقد بودند حرکت نمایشی نیست.
ببینید در طول تاریخ هیچوقت بزرگان دین از مردم جدا نبودند. شما تاریخ را که بررسی کنید، متوجه می شوید که علمای ما مانند مردم و در کنار آن ها زندگی می کردند و مشکلاتی که مردم داشتند، علمای ما هم داشتند.
در مواردی نادر شاید ببینیم یک روحانی یا عالمی زندگی اشرافی داشته باشد؛ حالا اگر یک روحانی مشکلی این چنینی داشت، نباید آن اشتباه را به حساب همه روحانیت بگذاریم.
روحانیت چون از خود مردم و از جنس مردم هست، باید در همه حالات در کنار مردم باشد. بنده در این شرایطی که در سر پل ذهاب پیش آمد، خودم را از فرزندان سر پل ذهاب می دانستم، خودم را از مردم می دانستم، وظیفه خودم می دانستم که در کنار مردم و مثل آن ها در چادر زندگی کنم.
رسالت یک روحانی و یک امام جمعه این است که مانند کف جامعه زندگی کند؛ اگر مردم از امتیازاتی برخوردارند، اینها هم از امتیازاتی برخوردار باشند. اما نباید به دنبال ویژه خواری باشیم، نباید طوری زندگی کنیم که با مردم فاصله داشته باشیم.
در این میان برخی از دوستان و مسئولین از ما می خواستند که در جای دیگری باشیم، یا در همان روزهای اول در کانکس زندگی کنیم، یا به بعضی ادارات مراجعه کنیم و آنجا محل اسکان و کار ما باشد ولی چون با دغدغه ای که داشتم و تفکری که داشتم، گفتم می خواهم مثل مردم و در کنار مردم زندگی کنم. اگر مردم گرسنه اند، من هم باید گرسنه باشم، اگر مردم سردشان است من هم باید سرما را احساس کنم، اگر آنها گرفتاری و مشکلی در چادر دارند من هم باید آن را درک کنم، در این صورت فقط من درد این مردم را احساس می کردم.
بنده مثل مردم زندگی کردم چون هیچ حق امتیاز بیشتر و ویژه ای ندارم و هیچ ارجحیتی نسبت به مردم نداشته و ندارم و نخواهم داشت. کانکسی هم که روزهای اول برای ما آوردند را به خانواده های فقیر اهدا کردم و امیدوارم که ان شاء الله این حرکت هایی که شکل گرفته و کارهایی که انجام شده گرچه وظیفه بوده، مورد رضای خداوند قرار بگیرد.
فرمودید بعضی از روحانیت راه اشرافی را می روند و متاسفانه این مسئله در بین ائمه جمعه هم دیده شده؛ رهبری هم که مدتی قبل، پیش از درس خارج فرمودند روحانی حرام است که ماشین دویست میلیونی سوار بشود. آیا قبول دارید که امام جمعه باید دو برابر تلاش کند که اشرافی گری نکند؟
بله همینطور است. البته ببینید یکی از ائمه جمعه ما یک ماشینی را سوار شده بود که بوق و کرنا راه انداختند، در شبکه مجازی و در کل کشور پیچید. اولا اگر گفتند شخصی فلان مشکل را دارد، ما نباید این را پخش کنیم یا تعمیمش بدهیم و در موج سواری یک عده شرکت کنیم و گول بخوریم. باید شرایط اینها را بسنجیم که چرا فلان امام جمعه فلان ماشین را سوار شده، اگر دلائل توجیه کننده نبود برای من، خب می توانیم نقدی داشته باشیم. ولی ائمه جمعه ما سبک زندگیشان نباید با نوع زندگی کف جامعه متفاوت باشد.
اکثریت مردم در جامعه ما از جهت مالی در سطح متوسطی هستند، پس ما ائمه جمعه هم باید مثل آنها زندگی کنیم چرا که ما الگوی مردمیم و بسیاری از مردم ما سبک زندگی خود را از امام جمعه الگو می گیرند. لذا اگر ما اهل تجمل و اشرافی گری باشیم، اگر ما به دنبال زر اندوزی و جمع کردن ثروت باشیم، قطعا ممکن است بدعتی در بین مردم بگذاریم.
لذا رهبری بارها تذکراتی دادند، حضرت امام هم تذکراتی داده بودند به جامعه روحانیت که نباید تجمل گرا باشد و الحمدلله اکثر روحانیون این جملات را فصل الخطاب قرار داده اند، منتهی در بین روحانیت هستند کسانی که رعایت نمی کنند.
البته اگر یک روحانی ماشین خوب داشت یا خانه خوبی داشت، نباید سریع قضاوت کنیم، شاید در یک خانواده متمولی به دنیا آمده باشد و ارث خوبی به او رسیده باشد.
پس باید حساب آن تعداد نادر را از حساب حوزه و روحانیت و رهبر عزیز و ائمه جمعه و جماعت جدا کنیم.
خیلی متشکرم از اینکه وقت تان را در اختیار ما قرار دادید؛ اگر صحبت پایانی دارید فرمایید.
من معتقدم اگر در جامعه ما همه مسئولین در هر رده و جایگاهی که هستند، خودشان را در دل مردم جا بدهند و طوری زندگی کنند که بتوانند مشکلات مردم را لمس کنند، خیلی از مشکلات مردم حل می شود. امیدوارم که اینطور شود.
منبع: تبیان