اما و اگرهای مصالحه و مجادله اصلاح‌طلبان با احمدی‌نژاد

انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در 24 خرداد 92 برگزار شد، 6 کاندیدا به رقابت پرداختند. حسن روحانی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، محسن رضایی، علی اکبر ولایتی، سید محمد غرضی نامزدهایی بودند که با پیش کش کردن وعده هایی به مردم عرصه رقابت را تنگ تر می کردند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران شاید تا کمتر از 3 روز به انتخابات ریاست جمهوری هیچ کس فکر آن را نمی کرد که روحانی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود اما با موجی که در آن مقطع ایجاد شد، گردونه شانس به سمت وی چرخید و توانست با کسب حدود 18 میلیون رای قفل درب پاستور را باز کند.

**کلیدداران پاستور

پس از انتخابات 92 و حضور روحانی در مسند ریاست جمهوری موجی از انتقادات شکل گرفت و عملکرد دولت نهم و دهم را در زمینه های مختلف زیر سوال بردند و هر چه از عمر دولت یازدهم می گذشت انتقادات رنگ پر رنگ تری به خود می گرفت چرا که میزان شعارهای تحقق نیافته دولت تدبیر و امید بیشتر می شد و افکار عمومی نسبت به آنها پاسخ مناسبی را از کلیدداران پاستور طلب می کردند.

**دولت آواربرداری

جریان اصلاحات در آن مقطع معتقد بود، دولت یازدهم، دولت آواربرداری است و احمدی نژاد و دولت مهرورزی خسارات زیادی را به کشور وارد کرده است و تاکید می کردند همین که روحانی تورم را کنترل کرده و اقتصاد را به نظم در آورده کار بسیار بزرگی را انجام داده است و باید از وی و مجموعه همکارانش تشکر کرد.حسین نقاشی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی معتقد است: "دوره نخست ریاست جمهوری حسن روحانی در دولت یازدهم به آوار برداری خرابی های دولت نهم و دهم اختصاص داشت".

**انبوه مشکلات

همچنین آذر منصوری فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگویی مطرح کرده "ارزیابی عملکرد دولت یازدهم بدون در نظر گرفتن صورت مسئله ای که این دولت در زمان تحویل قوه مجریه با آن مواجه بوده منصفانه و واقع بینانه ای نیست. روحانی دولتی را تحویل گرفت که انبوهی از مشکلات بود که از خود برای کشور و مردم به میراث گذاشته بود. ما زمانی که در شورای مشورتی یک سال قبل از انتخابات 92 وضعیت کشور را ارزیابی می کردیم، نتیجه این ارزیابی ها موید این بود که دولت بعدی با انبوهی از مشکلات و بحران های به جای مانده از دولت احمدی نژاد مواجه است. پیش بینی های ما نیز این واقعیت را تائید می کرد که توقف روند مخرب دولت نهم و دهم خود زمانبر است و البته بهبود شاخص ها نیز با این حجم از مشکلات کار بسیار سختی بود."

**فریاد رسا...

اصلاح طلبان هرگاه لازم می دیدند و با منافع شان در یک راستا قرار داشت، احمدی نژاد و عملکرد دولتش را زیر سوال می بردند و انتقادات و اعتراضات خودشان را بدون تعارف و صریح در محافل و مجالس خصوصی و عمومی مطرح می کردند اما احمدی نژاد در مقابل این انتقادات روزه سکوت گرفته بود و هیچ اظهار نظری نمی کرد.البته ماه هاست احمدی نژاد دست به اقداماتی می زند که خلاف شعارها و ارزش هایی بود که در گذشته آنها را با صدای رسا فریاد می کشید؛ این ماجراهای احمدی نژاد موجب شد اصولگرایانی که خودشان می گویند به ناچار در سال 84 از وی حمایت کردند، به طور کامل خود را از وی مبری بدانند.

**دو قطبی مضرّ

از ماه ها قبل از انتخابات 96 زمزمه هایی نسبت به حضور رئیس دولت مهرورزی شنیده می شد اما رهبر انقلاب به این موضوع صریح واکنش نشان دادند و فرمودند:" با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو."

**ستون پنجم اصلاح‌طلبان

اما احمدی نژاد برخلاف وعده اش در انتخابات شرکت کرد و اصلاح طلبان از اقدام وی خوشحال شدند چرا که معتقد بودند با حضور احمدی نژاد در انتخابات روحانی برنده رقابت می شود و بدون تبلیغات 15 میلیون رای کسب خواهد کرد. اما در راستای بررسی صلاحیت کاندیداها از سوی شورای نگهبان احمدی نژاد رد صلاحیت شد و نتوانست در چرخه رقابت حضور داشته باشد. صادق زیبا کلام در گفتگویی بیان کرد: "معتقدم نیامدن آقای احمدی نژاد به ضرر اصلاح‌طلبان است. حیف شد احمدی نژاد نیامد، برخلاف تصور خیلی‌ها آقای احمدی‌نژاد ستون پنجم اصلاحطلبان می‌شد و آمدنش به نفع اصلاحطلبان بود و باعث می‌شد آرا اصلاح‌طلبان بالا برود."

روزنامه آفتاب یزد مقاله ای با عنوان "احمدی‌نژاد نباید رد صلاحیت شود" نوشت: "مردم در انتخابات یک نه بزرگ و جدی به احمدی نژاد بگویند و نشان بدهند که شعارهای پوپولیستی و خرج کردن از جیب ملت و هزینه تراشی برای مردم به سر آمده است".

**یارکشی اصلاح طلبان

اصلاح طلبان از دو قطبی احمدی نژاد – روحانی در انتخابات 96 به دنبال یارکشی بودند زیرا با درگذشت آیت الله هاشمی یک پای دو قطبی از بین رفته بود اما روحانی می توانست جایگزین هاشمی شود اما متاسفانه این مسئله به ضرر نظام و کشور بود. به طوری که محمدجواد حق شناس عضو حزب اعتماد ملی می گوید: " قطعا حضور احمدی نژاد در انتخابات 96 به نفع جریان اصلاح طلب است. در بحث منافع ملی حضور احمدی نژاد در انتخابات 96 هزینه های زیادی را برای نظام سیاسی کشور به بار خواهد آورد."

با وجود اینکه اصلاح طلبان از بار آمدن هزینه برای نظام با ورود احمدی نژاد به انتخابات آگاه بودند اما از ورود وی که تا حدودی زمینه شکست اصولگرایان را فراهم می کرد، این موضوع را فهمیده بودند و برای همین از آمدن جریان احمدی نژاد استقبال میکردند.

**اپوزیسیون نظام

اصلاح طلبان در این موضوع هم نشان دادند که به دنبال منافع خودشان هستند و هر جا که لازم باشد به احمدی نژاد تمایل و رغبت خودشان را نشان می دهند اما اگر شرایط اقتضا کند دست رد به سینه اش خواهند زد و حتی وی را اپوزیسیون نظام خواهند خواند؛ در این راستا میرازیی نیکو عضو فراکسیون امید گفته است: " احمدینژاد سعی دارد با ورود در این مسیر، خود را در موقعیت اپوزیسیون نظام قرار دهد. در واقع احمدینژاد پس از آنکه دید مقام معظم رهبری در توصیهای مشفقانه، حضورش را در انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری به صلاح نداستند، وارد این فاز جدید شد و از آن زمان به بعد، همه تحرکات و اقداماتش در این راستاست که خود را بهعنوان اپوزیسیون مطرح کند."

**مکتب زنبیل قرمز

آنها حتی به بست نشینی روی آوردند و مکتب زنبیل قرمز را به راه اندختند. اما احمدی نژاد با این اقدام خوراک رسانه های بیگانه را فراهم کرد، فردی که در گذشته باهوش و زیرک شناخته می شد، اکنون مشخص نیست بر کدام اصل عقل تصمیم می گیرد. احمدی نژاد با سریال نامه نگاری باعث شد، مخالفان نظام بیش از پیش فرصت را غنیمت بدانند تا ضربه هولناکی به نظام وارد کنند. احمدی نژاد در یکی از نامه هایش به رهبری خواستار برگزاری انتخابات زود هنگام و آزاد ریاست جمهوری بدون مداخله شورای نگهبان و نیروهای امنیتی و نظامی شد!.

اما اصلاح طلبان در هیچ یک از اقدامات احمدی نژاد که در تضاد با اصول و ارزش های نظام بود، واکنش جدی و معقولی نشان ندادند اما در سال های اول دولت یازدهم به هر طریقی به دنبال این بودند که مشکلات موجود کشور را به گردن وی بیندازند به جای آنکه راه حلی برای آن بیندیشند. اکنون حدود 5 سال از عمر دولت تدبیر و امید می گذرد اما ای کاش همانقدر در مسائلی که منفعت شان در تخریب احمدی نژاد بود، از وی نام می بردند در مسائلی که موجب سوء استفاده دشمنان و آسیب به نظام می شد نیز واکنش نشان می دادند.

**حد خودتان را بدانید!

ناگفته نماند در چند روز گذشته جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در واکنشی تند نسبت به احمدی نژاد توصیه کرد:"حد خودتان را بدانید!" بالاخره پس از گذشت ماه ها از روزهایی که هر روز از تریبون های عمومی در مخالفت با احمدی نژاد سخنرانی قرایی می کردند، یک نفر از سوی جریان اصلاحات لب به سخن گشود و خطاب به وی گفت: "کسی که هشت سال رییسجمهور این کشور بوده است و اکثر مشکلات امروز، نتیجه کار اوست اینقدر جسور شده که میگوید سیل میآید و زیر پای شما خالی میشود و انقلابی بزرگتر در حال اجرا است. شما با کشور چه کردید؟ منابع کشور را چگونه هزینه کردید؟ شما میخواهید سیل راه بیندازید؟ شما نظام را تهدید میکنید؟ به خودتان بیایید و حد خودتان را بدانید. ما پای نظام و رهبری ایستادهایم. با وجود همه انتقادات با هم تا پای جان پای نظام ایستادهایم".

**سخن آخر

روزها و ماه هاست احمدی نژاد و یارانش با جناجال آفرینی و جیغ های بلند که تمامی هم ندارد به دنبال تبرئه خود هستند، یک روز جرائم شان را قبول ندارند و روزی دیگر انتخابات آزاد می خواهند؛ داستان این جریان گویا هرگز به پایان نمی رسد و آن قدیم بود که می افتند" قصه ما به سر رسید".

قصه ناتمام این روزهای این جریان که مستحق واکنش جدی از سوی مسئولان و شخصیت هایی بود که درگذشته ناکارآمدی و کمبودها را به هر دلیل با ربط و بی ربط مربوط به احمدی نژاد و یارانش می دانستند، در مقابل اقداماتی که بازار سوء استفاده رسانه های بیگانه و دشمنان را داغ کرد واکنش جدی نشان ندادند تا اینکه حرف از گرفتن قدرت از جریان مستقر به میان آمد. این رفتارهای مصلحت اندیشانه جریان اصلاحات نشان دهنده آن است که آنها تنها به منفعت خودشان می اندیشند و نه بیشتر.

در پایان پاسخ این سوال را نیافتیم که چرا بعضی از رفتارهای احمدی نژاد برای شما یعنی جریان اصلاحات دغدغه مند می شود و ترجیح می دهید نسبت به آن واکنش نشان دهید و یا روزه سکوت را ارجح می دانید؟ شاید با نظرات و اقدامات احمدینژاد همفکر هستید و باعث می شود از لاک خود بیرون نیایید؛ یا اینکه نان تان در سکوت است.