حضرت ابو جعفر، باقر العلوم، در شهر مدینه تولد یافت و بر اساس نظریه بیشتر مورخان و کتابهاى روایى، تولد آن گرامى در سال ۵۷ هجرى بوده است. این نقل، با روایاتى که نشان مىدهد امام باقر (ع) به هنگام شهادت جد خویش ـ. حضرت امام حسین بن على (ع) ـ. در سرزمین طف حضور داشته و سه سال از عمرش مىگذشته، هماهنگى دارد.
صلوات حضرت امام باقر (ع)
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی باقِرِ الْعِلْمِ وَاِمامِ الْهُدى وَقآئِدِ اَهْلِ التَّقْوى وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبادِکَ اَللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبادِکَ وَمَناراً لِبِلادِکَ وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ وَمُتَرْجِماً لِوَحْیِکَ وَاَمَرْتَ بِطاعَتِهِ وَحَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یا رَبِّ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَةِ اَنْبِیآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ وَرُسُلِکَ وَاُمَنآئِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ
خدایا درود فرست بر محمد بن على شکافنده علم و پیشواى هدایت و رهبر مردم با تقوى و برگزیدگان از میان بندگانت خدایا چنانچه او را قرار دادى نشانه و دلیلى براى بندگان تو مشعل هدایتى براى بلاد و شهرهایت و ودیعه نگهدارى براى حکمتت و ترجمان و مفسرى براى وحیت و دستور دادى (ما را) به فرمانبرداریش و برحذر داشتى از نافرمانیش پس درود فرست بر او پروردگارا بهترین درودى را که بفرستى بر یکى از فرزندان پیامبران و برگزیدگان و رسولان و امینهایت اى پروردگار جهانیان.
«باقر» لقبی است که ویژگی خاص خود را دارد و پیامبر اکرم (ص) آن را مشخصا به محمد بن علی، فرزند امام زین العابدین علیهماالسلام داده اند. مناسب است در هنگامه سالروز شهادت آن نسخه بشری از تبار معصومان علیهم السلام، قدری نیز درباره لقب مشهور ایشان بیندیشیم. ضمنا درباره نحوه رفتار مردم آن زمان با امام باقر (ع) هم نکات درس آموزی نهفته است.
اعطا کننده لقب «باقر»
در کتاب کافی احادیثی درباره ولادت امام باقر (ع) جمع آوری شده است. در یکی از این احادیث میخوانیم که جابر بن عبدالله انصاری که از اصحاب رسول خدا (ص) بود، سالها بعد از ایشان در شهر مدینه گویا انتظار یافتن شخص خاصی را داشت و صدا میزد «یا باقرالعلم». مردم که از جریان بی خبر بودند درباره او افکار ناروا به خود راه میدادند. مثلا میگفتند جابر هذیان میگوید؛ تا اینکه یک روز جابر متوجه محمد بن علی (ع) شد و سر آن حضرت را بوسید و "پدر و مادرم فدایت باد" گفت، زیرا از یکسان بودن شمائل و اسم آن حضرت با رسول اکرم (ص) به یقین رسید که او همان شخصی است که وصفش را سالها قبل از رسول خدا (ص) شنیده بود که "ای جابر، تو به زمانی خواهی رسید که در آن مردی از من وجود خواهد داشت که علم را به گونهای بسیار شدید خواهد شکافت" این قضیه مربوط به زمانی است که امام باقر علیه السلام جوانی کم سال است و در پرتو امامت حضرت سجاد (ع) زندگی میکند. (کافی، ج. ۱ ٰ. ص. ۴۶۹)
تشکیلات پنهانی تشیع
امام باقر علیهالصلاة والسلام در ایجاد تشکیلات تشیع و یک سازمان قوی و همگانی از همهی وسایل مشروع و ممکن استفاده کرد. (رهبر انقلاب ۶۷/۶/۲۵) همین که افرادی را تربیت کند، به عنوان وکیل و نایب خود بگذارد که کار آن حضرت را دنبال کنند، و ادامه تبلیغات و تعلیمات آن حضرت را به عهده بگیرند. این سازماندهی پنهانی امام باقر بود، که از زمان قبل از امام باقر شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت یک هیجان بیشتری پیدا کرد که کاری بسیار خطرناک بود. (رهبر انقلاب ۶۶/۵/۹)
وصیت بیسابقه امام محمدباقر (ع)
از لحاظ تاریخى، این روزها روزهاى نشاندار و بزرگى است: شهادت امام باقر (ع) که یک شهادت داراى پیام بود؛ لذا خود امام باقر وصیت کرد که بعد از او تا ۱۰ سال در منا به مناسبت این رحلت، یادبود برپا شود. در میان ائمهى ما این بىسابقه است، بىنظیر است. یاد امام باقر، یعنى یاد سر برآوردن حیات دوبارهى جریان اصیل اسلامى در مقابلهى با تحریفها و مسخهائى که انجام گرفته بود. (بیانات رهبری در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور ۸۸/۰۸/۰۴)
الگوی کامل مجاهدت خستگی ناپذیر در راه دین
این بزرگوار که حدود هجده سال دوران امامتشان طول کشید، الگوى کامل تلاش و مبارزه و مجاهدت خستگىناپذیر و پر از مشکلات براى اشاعهى دین و کلمهى حق و راه انداختن جریان فکرى درست در دنیاى آن روز بودند. هدفى که امروز ملت ایران براى آن تلاش مىکند - یعنى زنده کردن سخن حق در دنیاى مادى و منحط و گمراه کننده و غرق در فساد - کارى است که امام باقر (ع) یکتنه به کمک معدودى از اصحاب خود، در دنیاى بزرگ آن روز اسلام انجام مىداد.
(سخنرانى در مراسم بیعت جمع کثیرى از اقشار مختلف مردم شهرهاى قم، رفسنجان و کهنوج ۱۹/۰۴/۱۳۶۸)
امام باقر (ع) اگر چه بر اثر سلطه حکومت طاغوتها، از نظر سیاسی منزوی بود و اعتراضهای او به صورت یک نهضت سیاسی همه جانبه برای سرنگونی رژیم بنی امیه نیانجامید، با اینکه در این راه تا سر حد شهادت حرکت کرد، ولی او دریافته بود که فرهنگ تشیع در انزوا قرار دارد.
از این رو، لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد (ص) و خط فکری تشیع را آشکار سازد. با توجه به این موضوع، زمینه عمیق و بنیان کن برای مبارزه با طاغوتیان خواهد شد، و در درازمدت، شیعیان را به صحنه میآورد، و مکتب اهل بیت (ع) را زنده خواهد کرد و با توجه به اینکه سنگ زیرین و اساس انقلاب و قیام، نهضت فکری و فرهنگی است، بر همین اساس امام باقر (ع) زمینه سازی بسیار عمیق و خوبی در این راستا نمود و پس از ایشان، فرزند برومندش امام صادق (ع) با تشکیل حوزه علمیه با چهار هزار نفر شاگرد، آن را به ثمر رسانید، و به عنوان یک دانشگاه عظیم اسلامی، در تاریخ اسلام آشکار و ماندگار ساخت.
امام باقر (ع) شاگردانی مانند محمد بن مسلم، زرارة بن اعین، ابوبصیر و برید بن معاویه را تربیت کرد که امام صادق (ع) فرمود: این چهار نفر مکتب احادیث پدرم را زنده کردند. در این حوزه، شاگردان برجسته دیگری تربیت شدند، از جمله: جابر بن یزید جعفی، ابان بن ثعلب، کیان سجستانی، حمران بن اعین، سدیر صیرفی، ابوصباح کنانی، عبدالله بن ابی یعفور و... که هر کدام محدثی بزرگ و مجتهدی عالی مقام بودند و در نقل احادیث امام باقر (ع) و تشکیل فقه تشیع و زمینه سازی برای یک نهضت وسیع فکری و علمی، نقش بسزایی داشتند.
احادیثی از امام محمدباقر (ع):
- سخن نیک را از هر کسی، هر چند به آن عمل نکند، فرا گیرید.
(بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۷۰)
- بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند، درباره مردم بگویید.
(بحارالانوار، ج. ۶۵، ص. ۱۵۲)
- مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نمیدهد، از او دریغ نمیکند، و به او گمان بد نمیبرد. (بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۷۶)
شاهد حادثه کربلا
امام باقر (ع) بیش از سه سال از عمر خویش را در حالی که کودکی خردسال بود در عصر جدّش امام حسین (ع) گذراند و در آغاز زندگی خویش از نزدیک، حادثه خونین، اسفناک و تاریخی کربلا را شاهد بود. یعقوبی نقل میکند که حضرت باقر (ع) فرمود: "هنگامی که جدم حسین بن علی (ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و شهادت آن حضرت و آنچه که در آن روز بر ما گذشت را به یاد دارم… ".
مردی از خانوادهٔ خورشید
امتداد غم امام شهید
انعکاس صدای عاشوراست
روضههای غروبهای مناست
مرد سجاده، مرد نافلهها
مرد شب زنده دار قافلهها
مردی از جنس آیه تطهیر
خستگیهای بردن زنجیر
هم سفر با ستارهٔ غم هاست
«کربلا زاده» محرّم هاست
هم نژاد امام بی کفنان
دومین مرد کاروان زنان
راه طی کردهٔ بیابانها
قدم زخمی مغیلانها
یاد خون طپندهٔ گودال
خندههای زنندهٔ گودال
زخم بال و پر کبوترها
پا به پای اسارت سرها
غیرت دست بسته محمل
شاهد التماس دخترها
کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا
هم رکاب صدای حنجرها
برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ
کودک زیر تازیانهٔ سرخ
طفل رفته، خمیده برگشته
باغ گل رفته چیده برگشته
آفتاب کمی غروب شده ست
گل یاس بنفشه کوب شده ست
آشنای صدای سلسله هاست
سوزش ناگهان آبله هاست
او که آیینهٔ محرم بود
گریه هایش به رنگ ماتم بود
از ستاره گرفته تا شبنم
از بنفشه گرفته تا مریم
همه محو صدای او هستند
پای مرثیههای او هستند
علیاکبر لطیفیان