روزنامه آرمان در گزارش اصلی تیتر یک دیروز با عنوان «رهبری برای FATF اختیار دادهاند» نوشت: «اول اکتبر ۲۰۱۸ یعنی ۲۰ روز دیگر مهلت FATF به ایران برای تصویب لوایح چهارگانه و به دنبال آن خروج از لیست خاکستری و ورود به منطقه سبز ایمن مبادلات مالی و بانکی پایان مییابد، اما هنوز تکلیف سه لایحه مشخص نیست».
به گزارش کیهان این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «رهبر انقلاب در موضوع FATF اختیار را به مجلس و دولت دادند».
مدعیان اصلاحات با مغلطه به دنبال هموارسازی تصویب لوایح خسارت بار مرتبط با FATF هستند. این طیف اینگونه القاء میکند که رهبری با پیوستن ایران به FATF مخالفتی نداشته و اختیار را به مجلس و دولت دادهاند.
این در حالی است که نسبت مدیریتی، ولی فقیه با دستگاههای حاکمیتی- که همه، مشروعیت خود را از ولایت دارند- یک مدیریت کلان ارزشی است. به این معنی که هر مسئول و نهاد و دستگاهی در نظام جمهوری اسلامی شرعا و قانونا موظف است سیاستهای کلی ترسیم شده از سوی، ولی فقیه را در جهتگیری، رفتار، موضعگیری و تصمیمگیری خود لحاظ کند.
در ماجرای FATF متاسفانه در رعایت مبانی و سیاستهای کلی انقلاب اسلامی کوتاهی صورت گرفته بود که رهبر حکیم انقلاب در دیدار ۳۰ خرداد ۹۷ به آناشاره کردند. مقام معظم رهبری ۳۰ خرداد در دیدار رئیس، نمایندگان و جمعی از کارکنان مجلس شورای اسلامی پیرامون نوع مواجهه مجلس با کنوانسیونهای بینالمللی فرمودند: «این معاهدات ابتدا در اتاقهای فکر قدرتهای بزرگ و برای تأمین منافع و مصالح آنها پخت و پز میشود و سپس با پیوستن دولتهای همسو یا دنباله رو یا مرعوب، شکلِ به ظاهر بینالمللی میگیرد بهگونهای که اگر کشور مستقلی مانند ایران، آنها را قبول نکند او را مورد هجوم شدید قرار میدهند که مثلاً ۱۵۰ کشور پذیرفتهاند شما چطور آن را رد میکنید؟».
رهبر انقلاب همچنین در تبیین راه صحیح برخورد با این گونه کنوانسیونها افزودند: «همانگونه که درباره «برخی کنوانسیونهای بینالمللیِ اخیراً مطرح شده در مجلس» گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند». ایشان افزودند: «البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بینالمللی خوب باشد، اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا میدانیم که مشکلاتی دارند».
گفتنی است برخی نمایندگان اصلاحطلب مجلس در ماههای اخیر برای تحمیل خواسته زیانبار خود و بستن دهان منتقدان به دروغ ادعای موافقت دفتر رهبری با لوایح مرتبط با FATF را مطرح کردند.
اما اقدام غیراخلاقی و رفتار دوگانه این طیف پس از اعلام نظر صریح رهبر معظم انقلاب در مورد لایحه زیانبار FATF نشان داد که این جریان نه مصلحت و منافع مردم و کشور بلکه اهداف دیگری را دنبال میکنند.
لازم به ذکر است که رویکرد مدعیان اصلاحات در موضوع FATF دقیقا مشابه رویکرد این طیف در موضوع برجام است. یکی از پرتکرارترین دروغهای مدعیان اصلاحات در پسابرجام این بوده است که برجام زیر نظر رهبری امضا و اجرا شد! این دروغ پرتکرار با ۲ هدف عمده صورت گرفت. اول شانه خالی کردن از مسئولیت خسارت محض برجام و دوم بستن دهان منتقدان.
بازی مدعیان اصلاحات در پازل ترامپ
روزنامه سازندگی در مطلبی با اشاره به حضور ایران در نشست شورای امنیت به ریاست ترامپ نوشت: «اگر رئیسجمهور در این نشست شرکت کند، اثرپذیری برابر با دونالد ترامپ خواهد داشت... اگر ما میخواهیم از منافع و امنیت ملی ایران در برابر اتهامات ترامپ دفاع تمام قد کنیم باید در سطحی که طرف آمریکایی شرکت میکند، در نشست شورای امنیت شرکت کنیم و ثابت کنیم که مطلب به گونهای که او ترسیم میکند، نیست».
در شرایط فعلی دولت ترامپ با هدف کارنامه سازی در حوزه سیاست خارجی شدیداً نیازمند اجرای یک نمایش سیاسی است؛ بنابراین مقامات ارشد دولت ترامپ تقلا میکنند تا روسای جمهور ایران و آمریکا در یک قاب قرار بگیرند. هدف آمریکا از این اقدام نه مهیاشدن بستر مذاکره، بلکه نمایش تسلیم ایران و مقدمه چینی برای تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مؤلفههای قدرت کشورمان است.
نکته قابل تأمل اینجاست که مدعیان اصلاحات با بازی در زمین ترامپ به دنبال اجرایی شدن این اقدام ضدایرانی است.
مدعیان اصلاحات به هیچ عنوان حاضر نیستند که کوچکتریناشارهای به «کارنامه سیاه عهدشکنیهای آمریکا» داشته باشند. این طیف همواره توپ را در زمین داخلی انداخته و مدعی است که مشکلات میان ایران و آمریکا به دلیل اقداماتاشتباه ایران است!
تقلای زنجیرهایها برای بزک برجام
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشت: «رسانههای اصولگرا از جمله کیهان... با استناد به بخشهایی از خاطرات وزیر خارجه اسبق آمریکا در حال تلاش برای تخریب وزیر خارجه کشورمان هستند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «مگر نه اینکه پیش از خروج ترامپ از برجام همین کیهان و امثال آن در گزارشها و یادداشتهای مختلف مینوشتند که برجام، چون به آمریکا سود بسیار میرساند، ترامپ در حفظ آن کوشا خواهد بود؟ پس چه شد؟».
گفتنی است جان کری وزیر خارجه اسبق آمریکا در کتاب خاطرات خود، شیوه فریب دادن هیئت مذاکرهکننده ایرانی را شرح داده است. همچنین در روزهای گذشته وندی شرمن گفته بود که چگونه با اشک ریختن در مذاکرات، موضع عراقچی و تخت روانچی را تغییر داده بود!
اصلا بعید نیست که روایت طرف آمریکایی مخدوش و غیرقابل اعتماد باشد، اما متاسفانه از یکسو این روایتهای آمریکایی هیچگاه از سوی مقامات ارشد دولت تکذیب نشد و از سوی دیگر دولتمردان همواره مردم و کارشناسان و حتی نمایندگان مجلس را نامحرم دانسته و از ارائه توضیح درباره روند مذاکرات امتناع کردهاند.
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد مدعی شده است که اگر برجام برای آمریکا مفید بود، چرا از آن خارج شد؟
گفتنی است ۲۲ اردیبهشت ۹۷، پایگاه تحلیلی «پولیتیکو» به نقل از «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت: «از حسن روحانی رئیسجمهور ایران تضمین گرفته که این کشور علیرغم تصمیم دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای خروج از برجام و وضع مجدد تحریمها علیه ایران، همچنان در توافق میماند». از سوی دیگر ۲۵ اردیبهشت ۹۷ رسانههای منطقهای محتوای مذاکرات دولت آمریکا با اروپا را فاش کردند که نشان میدهد آمریکا قبل از خروج از برجام از اروپا برای ادامه فشار به ایران تضمین گرفته است.
در مجموع آمریکا به جهت اطمینان از خارج نشدن ایران از برجام و اخذ تضمین از اروپا برای فشار به ایران، با خیالی آسوده از این توافق خارج شد. برجام تقریبا و تحقیقا هیچ دستاوردی برای کشورمان در بر نداشته است. بزک کنندگان برجام نیز تاکنون در پاسخ به نقدهای کارشناسی منتقدان، از فحاشی فراتر نرفتهاند.
کابوس افزایش نقدینگی و دولتی که برای مهار آن برنامه ندارد
روزنامه اصلاحطلب همدلی در گزارشی به افزایش سرسام آور و نگرانکننده حجم نقدینگی در کشوراشاره کرد و نوشت: «کابوس این روزهای اقتصاد، صفرهای سرسامآوری است که هرروز مقابل عدد نقدینگی کشور رژه میروند. دیروز بر اساس آخرین آمارهای بانک مرکزی، حجم نقدینگی به یک هزارو و ۶۰۰ هزارمیلیارد تومان رسید. آنطور که بانک مرکزی در گزارش خود به آناشاره کرده، این رقم در مقایسه با یکسال منتهی به تیرماه ۹۷ در حدود ۲۰ درصد رشد داشته است. در حالی بر حجم نقدینگی کشور لحظه به لحظه افزوده میشود که این سؤال پیش روی بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددان قرار دارد که راهکار کنترل و هدایت نقدینگی چیست؛ آن هم در شرایطی که نقدینگی به طور معمول در مسیری حرکت میکند که جذابتر است. پاسخ به این پرسش زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که مشاهده کنیم تولید در کشور همچنان در رکود به سر میبرد و بنگاهها شانس زیادی برای جذب نقدینگیهای سرگردان ندارند».
گفتنی است چندی پیش هم روزنامه آرمان دولت را مقصر اصلی ایجاد این حجم وحشتناک نقدینگی در کشور عنوان کرده و نوشته بود: «اگر بخواهیم به لحاظ اجرایی به این موضوع نگاه کنیم، افزایش هزینههای دولت در بخشهای مختلف سبب این شده که دولت برای جبران هزینههای پولی خودش پایه پولی، استقراض از بانک مرکزی یا چاپ پول را دنبال کند که البته نتیجه این سیاست را در افزایش نرخ تورم سال جاری شاهد هستیم. همچنین بخشی از افزایش و عدم تعادلی که در بازار ارز داریم، ناشی از همین افزایش نقدینگی بوده که ما در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ تجربه کردیم. طبیعتا اگر دولت تدبیر و امید راهکار درستی برای این موضوع نیندیشد و این نقدینگی را به سمت بخش واقعی اقتصاد هدایت نکند، ما باید این انتظار را داشته باشیم که رشد این شاخص روی نرخ تورم تاثیر بگذارد».
توجیه خندهدار یک نماینده مجلس!
لیست امید در این اواخر درباره دو طرح به موضع گیری پرداخت که عملا پرده از روی مدعیان انداخت. این دو طرح عبارت بودند از: طرح جامع مبارزه با فساد که با هماهنگی و حاشیه سازی لیست امید علیه آن از دستور خارج شد.
همچنین طرح شفافیت آرا و عملکرد نمایندگان که این طرح نیز مخالفان بسیاری را در مجلس به خود دید. در این میان، اما اوضاع و احوال کسانی که در مقام حرف پیامبران شفافیت مینمودند جالب توجه است.
این عده ناچار شدند در عرصه عمل طوری دیگر رفتار کنند. کاملا طبیعی است که در چنین حالتی به ارائه توجیههایی برای کار خود بپردازند.
یکی از این افراد علی مطهری است. او به طرح شفافیت آرا و عملکرد نمایندگان رای منفی داده و حالا (چنانکه در روزنامه اعتماد آمده) مدعی شده است: «با شفافیت آرای آنها موافق نیستم زیرا جامعه امروز ما هنوز رشد لازم را در این زمینه پیدا نکرده است. اگر آرای نمایندگان به طرحها و لوایح اعلام عمومی شود، نماینده در حوزه انتخابیه خود مورد آزار و اذیت گروههای فشار قرار میگیرد یا به موجب نظارت استصوابی حق او در انتخابات بعدی ضایع میشود.»
آقای مطهری! خوب است به این سؤال پاسخ دهد که اگر شورای نگهبان مبنای خود را آرای نمایندگان قرار دهد هم اینک نیز (بدون آنکه طرح شفافیت اجرا شده باشد) آیا نمیتواند به آرای نمایندگان دست یابد؟ ضمن آنکه او بگوید خیل بسیاری از طرحهایی که در مجلس و در این ماهها تصویب کردهاند چه اهمیتی برای جامعه دارد که او نگران واکنشهاست؟ طرحهایی مثل طرح خاک.
در این میان میماند برخی طرحهای بسیار خاص که شاید یک نماینده در طول ۴ سال نمایندگی خود فراتر از انگشتان دو دست با آنها مواجه نشود؛ طرحهایی مثل مناطق آزاد. حال باید برای این چند مورد انگشت شمار زیرآب کل طرح را زد؟! البته به گفته نمایندگان اصولگرای طراح طرح شفافیت آرا برای آنها نیز اندیشه شده است.
لازم به ذکر است که طرح شفافیت آرای نماینگان میتواند منافع نادرست و لابیگریهای عدهای را در مجلس بسیار محدود و یا حتی قطع کند و این برای عدهای نگرانکننده است.