یکی از معضلات کنونی جامعهی ما، اشاعهی پدیده "سلبریتی پروری" است. این فرهنگ از طریق رسانههای مدرن همچون؛ اینستاگرام، تلگرام و... ساخته و پرداخته شده است. از دهه هشتاد به بعد سلبریتیها از طریق رسانهملی و انواع شبکههایمجازی جایگاه تأثیرگذاری برافکارعمومی یافتهاند، این محبوبیت زیاد در نزد مردم باعث شده که طرفدارانشان در جزییترین تصمیمات و رفتارهای زندگی خود از آنها تقلید کنند و همین مورد زمینهساز بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی، سیاسی و نیز اقتصادی شده است.
به بیان دیگر همواره شاهد اظهارنظرهای خاص سلبریتیها در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی هستیم و طرفداران آنها معتقداند که این کنشها از سر دغدغهمندی و در راستای بهبود شرایط موجود است. اما باید توجه داشت که ورود به مسائل تخصصی و اظهار نظرهایی به دور از علم و آگاهی در حوزههای سیاسی، اقتصادی نه تنها راهگشا نبوده بلکه میتواند زیانبار نیز باشد.
برجسته سازی اخبار منفی
طی چند سال گذشته شاهد انتشار خبرهایی با مضامین حکم اعدام، تقلب در انتخابات، تجاوزات زنجیرهای و پوشش گستردهی آن از سوی سلبریتیها بودهایم که مدعی بودند در راستای آگاهی بخشی اجتماعی و حمایت از حقوق شهروندی صورت گرفته است. در حالی که با کمی تامل و ژرفاندیشی متوجه کذب بودن این ادعا میشویم. به عنوان نمونه میتوان به تبلیغات و ترغیب مردم و رای دهی به نامزدی خاص اشاره کرد که از سوی سلبریتیها انجام شد با این هدف که تحقق وعدههای وی اوضاع اجتماعی را بهبود بخشیده و از افراط گرایی جلوگیری میشود! اما با گذشت زمان و وخیمتر شدن اوضاع اجتماعی، اقتصادی جامعه؛ شاهد راهاندازی موج گستردهای از اظهار پشیمانیهای همان سلبریتیها از رای مذکور شدیم.
هرگاه حکم اعدام فردی اعلام شد، آنها سعی کردند با پستهای مختلف در انواع رسانهها و شبکههای اجتماعی به حمایت از فرد مذکور و احیای مسئلهی حقوق بشری بپردازند، آن هم بدون در نظر گرفتم جرم فرد، که باز هم شاهد اظهار بیاطلاعی از تروریست بودن اعدامی و اعمال خرابکارانه بودیم. البته سلبریتیهای کشور ما از سطح پایین اطلاعات سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی خود باخبر هستند، اما بنا به خوی شهرتطلبی، سعی بر پوشش این ضعف دارند.
طبق یک بررسی کمی و تحلیل محتوای 56 پست شش ماه نخست امسال جمعی از سلبریتیهای مطرح شبکههای اجتماعی که روی هم رفته 32 میلیون دنبال کننده دارند، این نتایج حاصل شده است:
8 پست درخصوص تکرار شایعات و دروغهای طرح شده در جامعه ازجمله تجاوز گروهی به زنان در ایرانشهر، بازجویی از دختربچههایی که در جشن برج میلاد به اجرای مراسم رقص پرداختهاند، شایعه فروش دریای خزر و...
9 پست شامل توهین عمدی یا سهوی به مردم
21 پست شامل توهین به دولت و مدیران
18 پست تکرار ادعاهای دشمنان و ضد انقلاب بر علیه کشور
تفاوتهای خاص سلبریتیها با دیگر اعضای جامعه
باید توجه داشت که زندگی سلبریتیها، بنا به شرایط شغلی آنها تفاوتهای بسیاری با زندگی دیگر اقشار مختلف جامعه دارد و بسیاری از چارچوبهای زندگی اجتماعی، اقتصادی که برای اکثریت مردم بسیار مهم است، برای آنها کاملا پیش پا افتاد و کمارزش است. از این رو نمیتوان به آنها تحت عنوان الگو نگاه کرد و اظهار نظرهای سیاسی-اقتصادیشان را سرلوحه زندگی خود قرار داد. حتی در بسیاری از موارد مشاهده شده است که بسیاری از افراد جامعه، بهویژه جوانان در سخن گفتن و پوشش ظاهری نیز سعی دارند خود را شبیه به سلبریتیها کنند، حال آن که با این اوضاع اقتصادی برای بسیاری، در پیش گرفتن چنین رویهای بسیار سخت و در مواردی همچون نوع اتومبیل غیرممکن است و همین تفاوتهای ملموس زمینهساز خدشهدار شدن اعتماد اجتماعی به مسئولین میشود.
سلبریتیها همواره در پی افزایش سطح شهرت خود بوده و در این مسیر از هیچ امری فروگذار نیستند. تا جایی که بعضا به انتشار اخبار کذب نیز دست میزنند تا به برجستهسازی شخصیت و معطوف کردن توجه عموم مردم نسبت به خود نائل آیند.
این افراد با جهتدهی خاص به اخبار منتخبِ پُرحاشیه، تمام تلاش خود را بهکار میگیرند تا ابعاد واهی از یک ماجرا را منتشر کنند! ابعادی که با کمی تامل و بررسی، میتوان به کذب بودن آن پی برد. ولی متاسفانه بنا به رواج فرهنگ سلبریتیپروری و اسطورهسازی از این افراد، بسیاری از مردم به پیروی و تقلید بی چون و چرا از آنها پرداخته و با حرکت در مسیر مورد نظر این قبیل افراد، ضمن افزایش بیدلیل محبوبیت، به اشاعهی اخبار کذب و یا منفی که جز تحریف اذهان عمومی و ایجاد التهابات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نتیجهی دیگری ندارد، میپردازند.
توهم مرجعیت اجتماعی
اعتماد اجتماعی و حس مسئولیت اجتماعی دو موردی است که امروزه در جامعهی ما، دچار آلودگیهای فراوانی شده است، چرا که اعتماد مردمی به سلبریتیها در دورهی بحرانهای اقتصادی و مشکلات اجتماعی همچون سیل و زلزله، به نتیجهی قابل انتظار مردم نرسیده و از این رو؛ اقشار مختلف جامعه را با سردرگمی خاصی همراه کرده است. اعتماد بیش از حد مردم به سلبریتیها باعث شده است که آنها خود را مرجع تمام امور بدانند و در بسیار از موضوعات تخصصی هم اظهار نظر کنند.
از یک سو دولت و مسئولین آنچنان که باید مدیریت بحران نمیکنند و مردم را وادار به اعتماد نسبت به سلبریتیها میکنند و از دیگر سو، سلبریتیها هم توانایی تحقق انتظارات مردم را ندارند. نمونهی بازر این روند را در امدادرسانی به مناطق زلزله زدهی کرمان دیدیم که با ابهاماتی در زمینهی بهکارگیری پولهای جمع شده در حساب این افراد همراه شد.
در واقع، این موارد نمیتواند توجیهی برای کمکاریها و کمتوجهیهای دولت و مسئولین باشد چرا که اگر آنها بهموقع و به نحو احسن عمل میکردند، دیگر جایی برای جولاندهی سلبریتیها و سوءاستفادههای اینچنینی نمیماند.
شاید اگر دولت، سیاستهای هدفمندتری را برای مدیریت بحران اتخاذ میکرد و قوه قضاییه نیز نظارت بیشتری بر جمعآوری پول از مردم و اعلام مشکلات احتمالی در این زمینه داشت، امروز شاهد چنین اوضاعی نبودیم که سلبریتیها خود را صدای مردم معرفی کنند.
باید توجه داشت که در اوج مناقشات اقتصادی-اجتماعی و نارضایتیهای مردم از وضع معیشتی، سلبریتیها با انتشار پستهای مختلفی در فضایمجازی سعی در جهتدهی افکار عمومی داشتند. از یک سو برخی از سلبریتیها پستهایی با مضامین عدم خرید اجناس و بهزعم خود، کمک به جلوگیری از افزایش بیرویه قیمتها را داشتند و از دیگر سو، با سبک زندگی ویژه؛ برند لباسهای خاص و اتومبیلهای لاکچری را به رخ مردم میکشیدند!
در مواردی دیده شده است که برخی از سلبریتیها با تکرار شایعات و حواشی خاص، موجب سیاهنمایی در جامعه شدهاند. اینکه سلبریتیها در تمام جوامع جایگاه خاص دارند انکار ناپذیر است اما، در هیچ کجای دنیا به سلبریتیها این اجازه داده نمیشود که از خط قرمزهای اجتماعی عبور کرده و به قولی تابوشکنی کنند و محاکم قضایی نیز در برابر آنها سکوت اختیار کنند.
شاید بتوان آشکارا بیان کرد که گلهمندی از اوضاع کنونی جامعه یکی از مواردی است که سلبریتیها برای افزایش محبوبیت خود به آن ورود میکنند و به ظاهر درپی همدردی با مردم هستند، اما در واقع بسیاری از آنها علاوه براین که احساس همدردی با مردم ندارند، خود را از دیگران برتر میدانند و لایق بهترین جایگاه اجتماعی و حقوق شهروندی و ورود به مسائل اینچنینی را در راستای بیشتر دیده شدن و یا حتی جهتدهیهای خاص سیاسی انجام میدهند و بعضا مخرب نیز میشوند.
آنها برای خودنمایی و افزایش شهرت بیش از پیش خود در جامعه، به برجسته سازی اخبار منفی پرداخته و با کمترین اطلاعی در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به اظهارنظر میپردازند.
در این راستا، جامعهشناسان اجتماعی کنشهای سلبریتیها را در فضای مجازی به دودسته کلی تقسیم کردند:
دسته اول آنهایی هستند که تنها با به نمایش گذاشتن لباسهای خاص، زندگی لاکچری و سبک زندگی نوین در تلاشاند تا با معرفی خود به مردم جایگاه خاصی را به خود اختصاص دهند. اما دسته دوم آنهایی هستند که بهدنبال برجسته سازی مشکلات و بهانهتراشی هستند تا ضمن همدردی با مردم خود را جزیی از آنها نشان دهند.
تمام آنچه که گفته شد، نشان از سوءمدیریت فرهنگی در جامعه و نیز سوءاستفاده سلبریتیها از این فضا دارد که با در نظر گرفتن راهکارهایی همچون؛ برخورد قاطع و قانونی میتوان از سطح آن کاست تا دیگر شاهد این حجم از سیاهنمایی، یاس و ناامیدی در جامعه نباشیم.