گزارش خبرآنلاین را از زندگی متفاوت روحانی ادیب و شیخ اهل سلوک عرفانیِ مشهدی می خوانید که هفتم مرداد ۱۳۸۴ درگذشت. او برای دو سخنرانی در واقعه گوهرشاد به دستور رضاخان تحت تعقیب قرار گرفته بود و سپس ۳۰ سال زندانی شد.
وقتی جمال عبدالناصر، ماجرای زندگی و زندانش را شنید دستور داد او را رئیس بخش فارسی رادیو و تلویزیون مصر کنند و همان شد که یک و سال ونیم در مصر کار کرد.
مرد ادیب و عارفی که برای حجاب قیام کرد
زندگی شیخ«محمدتقی بهلول»، مملو از تحولات و مبارزات فرهنگی و اجتماعی عجیب است. او مردی ادیب و زاهد بود. به شعر و نثر طنز درمشهد مشهور بود. شهرتش از آنجا آغاز شد که مردم و علمای مشهد برای گفت وگو با رضا شاه، آیت الله سید حسین طباطبایی را راهی تهران کردند. شاه، به جای دیدار و گفت وگو درباره مسائل پیش آمده، دستور داد آیت الله سید حسین طباطبایی نرسیده به تهران در شهرری، بازداشت کنند و به او اجازه ملاقات نداد.
این شد که مردم با تجمع در مسجد گوهرشاد، خواستار آزادی آیت الله سید حسین طباطایی شدند. بهلول نخستین عالمی بود که علیه رفتار رضاخان در برخورد با حجاب در شهر فردوس قیام کرده و سخنرانی کرد. وقتی خواستند در شهر او را بازداشت کنند، با کمک آیت الله نجفی، یکی از علمای فردوس، به سمت مشهد و حرم امام رضا(ع) فرار کرد.
یک سخنرانی و ۳۰ سال زندانی
تا اینکه شب ۲۰ تیر ۱۳۱۴ بود که در مشهد دوباره علیه رضاخان منبر رفت. تا اینکه سرانجام رضاخان دستور حمله به مسجد گوهرشاد را صادر کرد. ساعت ۲۱ فرمانده لشکر مشهد به مسجد حمله کرد و واقعه خونین گوهرشاد رخ داد اما مردم شیخ بهلول را از حرم امام رضا(ع) فراری دادند. این بار او از مشهد به سوی افغانستان گریخت اما در آن جا با هماهنگی حکومت ایران بازداشت و به زندان افتاد و ۳۰ سال زندان کشید.
از فعالیت در مصر و نجف تا بازداشت دوباره در تهران
پس از ۳۰ سال زندان آزاد شد و به سوریه و سپس به مصر رفت و مورد استقبال استقبال جوانان و دانشجویان قرار گرفت. بهلول پس از یک سال و نیم اقامت در مصر، برای دیدن خواهر و مادرش به نجف رفت و پس از دو سال و نیم اقامت در کنار حرم امام علی(ع)، به ایران بازگشت. وقتی به ایران بازگشت مجددا به دستور حکومت پهلوی بازداشت شد.
شیخ ادیب، بسیاری از شعرهایش را در سال های زندان سروده است. شعرهایی که برخی مانده اندو برخی از بین رفته اند. خودش گفته است: « ۲۰۰ هزار بیت سروده و ۵۰ هزار بیت نیز از شاعران دیگر حفظ بودهاست.»
شیخ بهلول در سالهای بعد از انقلاب اسلامی ایران، در خراسان شهرستان گناباد سکونت داشت و به درس و وعظ و سخنرانی مشغول بود.
شاید من به زهد مشهور باشم، اما آیتالله خامنهای از من زاهدترند
این ادیب توانمند، یکی از چهره هایی ست که در دوران حیاتش پس از انقلاب، ارادت ویژه ای به مقام علمی و ادبی آیتالله سیدعلی خامنهای داشت و ملاقات های متعددی با ایشان داشته است. او درباره مقام اخلاقی آیت الله خامنه ای می گوید: هر بار با آیت الله خامنه ای ملاقات می کنم، دنیایی از ادب را در او می یابم.»
شیخ بهلول حاصل دریافتش از شخصیت رهبر انقلاب را اینگونه وصف کرده است: « کسی را بی رغبت تر از ایشان به مال دنیا نمیشناسم، شاید من به زهد مشهور باشم، اما ایشان از من زاهدترند. چون من هیچ ندارم و زهد دارم اما ایشان میتوانند همه چیز داشته باشند و در عین حال زهد می ورزند.»
بهلول علاوه بر تسلط بر ادبیات عرب و تاریخ انبیاء، اشعار نغز و طنز نیز میسرود و علاوه بر این در زمان حیاتش، شاهدی زنده ای از تاریخ صدساله ایران بود. او هفتم مرداد ۱۳۸۴ خورشیدی درگذشت وآرامگاهش در گناباد است. روحش شاد و یادش گرامی باد.