این روزها بحث درباره احتمال زنده بودن یا شهادت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) یعنی «حاج احمد متوسلیان» بسیار داغ است. اگرچه این مبحث بخودی خود فارغ از نتیجه آن، حائز اهمیت است، اما مهمتر از آن بازخوانی مرام و مسلکی است که از احمد متوسلیان فرماندهی ساخت که با گذشت ۳۸ سال از فقدان او، هنوز تحسین بسیاری را بر میانگیزد.
سر نترس و زبان گویای احمد متوسیان را شاید بتوان مهمترین ویژگی وی دانست که ملاحظهگری و مصلحتاندیشی در آن هیچ راه نفوذی نداشت. روحیه مطالبهگری بی اغماض متوسلیان و حساسیت ویژه او در قبال بودجه عمومی و بیت المال، به زیبایی در سکانس مسجد پاوه از فیلم "ایستاده در غبار" نشان داده شد؛ آنجایی که میگفت: «مردم! شما باید بخواید که بودجه سپاه در عرض ماه برای شما پخش بشه. چطور سپاه پایگاه مردمی پیدا میکنه؟ به این ترتیب که همه حسابها برای مردم روشن بشه. من از شما میپرسم چرا باید سپاه اینجا ماهی یک میلیون و خردهای الی دو میلیون تومن خرج داشته باشه؟ کجا میره این پولها؟ من در لباس سپاه، با کارت سپاه، با همه چیز سپاه دارم به شما میگم که شما باید از سپاه توضیح بخواید.»
ماجرای برخورد متفاوت و البته بدون تعارف حاج احمد متوسلیان با نماینده ابوالحسن بنی صدر (رئیس جمهور وقت) نیز خود شرح جالبی دارد. وقتی نماینده تام الاختیار بنی صدر برای سرکشی و تامین شرایط حضور رئیس جمهور عازم مریوان میشود، احمد متوسلیان که به شدت با مواضع بنی صدر زاویه داشت، حتی اجازه ورود او به مقر نظامی شهر را هم نداد و بلافاصله ایشان را برگرداند. این واقعه به گوش بنی صدر رسید و درخواست برکناری متوسلیان را کرد که با مخالفت امام (ره) مواجه شد.
حال به ۳۸ سال بعد و زمان اکنون برگردیم. به راستی در حال حاضر اوضاع مطالبه گری و پرسش از مسئولان در کشور چگونه است؟ چرا زبان بسیاری از مردم و رسانهها درباره نقد صاحبان مناصب الکن است؟ به عنوان مُشتی از خروارها، چرا هیچکس جرأت مطالبهگری درباره مواردی همچون «حقوقهای نجومی»، «املاک نجومی»، «اموال مسئولان»، «ممرهای درآمدی آقازادگان»، «ویلاهای لوکس در کیش و شمال و لواسان»، «کارتهای مجهول الهویه بازرگانان»، «گرانی ارز و سکه و ساختمان» و...؛ را به خود نمیدهد؟
در پایان شایسته است، علاوه بر نگرانی درباره سرنوشت حاج احمد متوسلیان، دلواپس زاویه گرفتن روحیات و خلقیاتمان با مواضع انقلابی آن سردار شجاع اسلام هم باشیم و در سختترین شرایط نیز سخن حق را بر زبان جاری کنیم ولو از منظر دنیوی به ضررمان تمام شود.
سر نترس و زبان گویای احمد متوسیان را شاید بتوان مهمترین ویژگی وی دانست که ملاحظهگری و مصلحتاندیشی در آن هیچ راه نفوذی نداشت. روحیه مطالبهگری بی اغماض متوسلیان و حساسیت ویژه او در قبال بودجه عمومی و بیت المال، به زیبایی در سکانس مسجد پاوه از فیلم "ایستاده در غبار" نشان داده شد؛ آنجایی که میگفت: «مردم! شما باید بخواید که بودجه سپاه در عرض ماه برای شما پخش بشه. چطور سپاه پایگاه مردمی پیدا میکنه؟ به این ترتیب که همه حسابها برای مردم روشن بشه. من از شما میپرسم چرا باید سپاه اینجا ماهی یک میلیون و خردهای الی دو میلیون تومن خرج داشته باشه؟ کجا میره این پولها؟ من در لباس سپاه، با کارت سپاه، با همه چیز سپاه دارم به شما میگم که شما باید از سپاه توضیح بخواید.»
ماجرای برخورد متفاوت و البته بدون تعارف حاج احمد متوسلیان با نماینده ابوالحسن بنی صدر (رئیس جمهور وقت) نیز خود شرح جالبی دارد. وقتی نماینده تام الاختیار بنی صدر برای سرکشی و تامین شرایط حضور رئیس جمهور عازم مریوان میشود، احمد متوسلیان که به شدت با مواضع بنی صدر زاویه داشت، حتی اجازه ورود او به مقر نظامی شهر را هم نداد و بلافاصله ایشان را برگرداند. این واقعه به گوش بنی صدر رسید و درخواست برکناری متوسلیان را کرد که با مخالفت امام (ره) مواجه شد.
حال به ۳۸ سال بعد و زمان اکنون برگردیم. به راستی در حال حاضر اوضاع مطالبه گری و پرسش از مسئولان در کشور چگونه است؟ چرا زبان بسیاری از مردم و رسانهها درباره نقد صاحبان مناصب الکن است؟ به عنوان مُشتی از خروارها، چرا هیچکس جرأت مطالبهگری درباره مواردی همچون «حقوقهای نجومی»، «املاک نجومی»، «اموال مسئولان»، «ممرهای درآمدی آقازادگان»، «ویلاهای لوکس در کیش و شمال و لواسان»، «کارتهای مجهول الهویه بازرگانان»، «گرانی ارز و سکه و ساختمان» و...؛ را به خود نمیدهد؟
در پایان شایسته است، علاوه بر نگرانی درباره سرنوشت حاج احمد متوسلیان، دلواپس زاویه گرفتن روحیات و خلقیاتمان با مواضع انقلابی آن سردار شجاع اسلام هم باشیم و در سختترین شرایط نیز سخن حق را بر زبان جاری کنیم ولو از منظر دنیوی به ضررمان تمام شود.