خانواده ای در یکی از روستاهای جنوب کرمان سکونت دارد و به «لب مرزی» معروف هستند اما خود را ایرانی می دانند. لب مرزی ها، افرادی هستند که بین مرز ایران و افغانستان سکونت داشتند و اغلب خود را ایرانی می دانند اما پس از مشخص شدن مرز ایران و افغانستان و ایجاد خط مرزی، بخشی از این خانواده ها این سوی مرز و بخشی دیگر آن سوی مرز ساکن شدند. شغلشان اغلب دامداری است و گرفتن شناسنامه برایشان اهمیتی ندارد اما با افزایش فشارهای اقتصادی تازه متوجه شدند که چقدر شناسنامه اهمیت دارد به ویژه برای گرفتن حمایت های بخش دولتی نیاز به شناسنامه و اوراق هویتی دارند اما امروز خیلی از آنها چند نسل بی شناسنامه اند و فرزندان و نوه هایشان از خدمات شهروندی محروم هستند.
به گزارش ایرنا، مثل خانواده زهرا که از طریق میثم حاجی نمکی نماینده خیریه دارالاکرام در منطقه جیرفت کرمان با این خانواده آشنا شدیم. زهرا زن جوانی است که ۲۷ بهار از عمرش می گذرد. در خانواده ای متولد شده که نه پدربزرگ و مادربزرگش شناسنامه داشتند و نه پدر و مادر و برادرش. پس عجیب نیست که خودش هم بی شناسنامه باشد.
زهرا هم مثل خیلی از دختران این سرزمین آرزو داشت درس بخواند اما بدون اوراق هویتی که نمی توانست به مدرسه برود. به همین دلیل با از راه رسیدن اولین خواستگار، پای سفره عقد نشست و بله گفت. ازدواجی که هرگز در هیچ سجلی ثبت نشد.
زن جوان طبق قوانین بومی منطقه شان عروس و همسر مردی شد که از قضا شناسنامه دارد اما صفحه ازدواج و طلاق این مرد در طول سال هایی که با زهرا زندگی می کرد، برای همیشه سفید ماند.
پس خیلی عجیب و دور از ذهن نیست که یک روز بی خبر زهرای قصه ما را با دو فرزندش رها کند و برود. کجا؟ معلوم نیست اما زمان رفتن فرزند سومش را که پسر بود، همراه خود برد.
حال زهرا نمی دانست با دو کودکی که روی دستش مانده بودند چه کند. نه سوادی داشت و نه مهارتی که بتواند سر کار برود و خرج خودشان را دربیاورد.
چندی بعد، زن جوان شنید که همسرش زن دیگری اختیار کرده است. زهرا در اوج ناامیدی فهمیده بود که دیگر نباید انتظار همسر و فرزندش را بکشد. آنها برای همیشه رفته بودند. این بود که به خانه مادری اش رفت. زنی از کارافتاده و ناتوان که درگیر سرطان است.
خانواده زهرا هزینه درمان مادر را ندارند. تنها دارایی آنها دو بز بود که برای خرج دوا و دکتر مادر فروختند اما فایده ای نداشت. مادر از یک طرف غم بیماری اش را می خورد و با مرگ دست و پنجه نرم می کند و از طرف دیگر غم زندگی دخترش زهرا.
پوستی روی استخوان
حاجی نمکی می گوید: مادر زهرا را از نزدیک ببینید قلبتان به درد می آید. خانواده سوء تغذیه دارند و مادر زهرا مثل پوستی است که روی استخوان کشیده باشند.
در این میان پدر زهرا که سن بالایی دارد زن دیگری اختیار می کند. از زن دومش صاحب دختری به نام مهسا می شود و آنها نیز شناسنامه ای ندارند.
«وضعیت این خانواده به شدت بد است. اگر آنها شناسنامه داشتند بچه های این خانواده می توانستند به مدرسه بروند و درس بخوانند، می توانستند یارانه بگیرند یا از کمک های بهزیستی و کمیته امداد برخوردار شوند. اما هیچ کدام از اعضای این خانواده شناسنامه ندارند. برای مثال دختر زهرا هم به خاطر فقر مالی، سوء تغذیه دارد. دندان هایش در نیامده بودند و اینجا با کمک خیرین مقداری بسته ارزاق تهیه کرده و به دستشان دادیم. این کمک ها تاثیر خوبی داشت و باعث شد دندان های بچه دربیاید».
به گفته این فعال اجتماعی این خانواده از خدمات بیمه روستایی هم به دلیل نداشتن شناسنامه محروم هستند. حتی نمی توانند در صورت بروز مشکلی شکایتشان را به جایی ببرند. «آنها شرایط دریافت وام مسکن را نیز ندارند. برخی از لب مرزی ها روی زمین های دیگران داخل کپر زندگی می کنند و در قبال استفاده از این شرایط باید برای صاحبان زمین ها کار کنند».
تنها سرمایه این خانواده بزهایی بودند که خرج درمان مادر خانواده شدند و امروز این خانواده روزهای سختی را پشت سر می گذارند. بزرگترین مشکل آنها سوء تغذیه زهرا و فرزندانش و دیگر اعضای خانواده است.
این خانواده و خانواده های مشابه آرزوی شناسنامه دار شدن را در رویاهایشان به تصویر می کشند. سال ها است در خاک ایران زندگی می کنند و خود را ایرانی می دانند در حالی که برای اثبات ایرانی بودن و فرایند شناسنامه دار شدنشان، آهی در بساط ندارند.
داشتن هویت و اوراق هویتی آن چنان دارای اهمیت است که بسیاری از مسئولان نسبت به اجرای قوانین مرتبط به آن تاکید داشته اند.
افراد بدون اوراق هویتی شناسنامه نمی گیرند
سیف الله ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور در گفت و گو با ایرنا گفت: افراد بدون اوراق هویتی اگر از پدر و مادر خارجی بوده و تبعه ایران نباشند، شناسنامه نمی گیرند. خانواده های فاقد شناسنامه و اوراق هویتی اگر مددعی هستند که ایرانی اند، برای دریافت شناسنامه باید فرایندی را حدودا سه ماهه را طی کنند. در قدم اول باید به فرمانداری محل زندگی شان مراجعه کرده و سپس استشهادی در این زمینه جمع آوری و دهیار محل آن را تایید کند. پس از آن در خصوص شناسنامه دار شدن تشکیل پرونده بدهند.
ابوترابی افزود: در ادامه ثبت احوال این خانواده را به عنوان فاقد اوراق هویتی ارجاع می دهد به نیروی انتظامی و اطلاعات. در این فرایند اگر ایرانی بودن این افراد تایید شود، پرونده به شورای تامین می رود و پس از تایید شورا، پرونده به ثبت احوال ارجاع داده می شود تا نسبت به شناسنامه دار شدن این افراد اقدام کند.
وی تصریح کرد: اگر این افراد تبعه دولت ایران باشند صاحب شناسنامه می شوند و اگر نباشند شناسنامه دریافت نخواهند کرد.
امنیت در سایه هویت
علی کرد یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در مصاحبه ای اعلام کرده بود: تعیین هویت افراد بیشناسنامه در کشور ضرورت دارد. نداشتن اوراق هویتی چالش بزرگی برای امنیت جامعه بوده و دستگاههای متولی باید هرچه سریعتر نسبت به تعیین هویت و ارائه برگه شناسایی به اتباع بیگانه و افراد فاقد شناسنامه اقدام کنند.
در همین رابطه ابوالفضل ابوترابی نماینده مجلس نیز در گفتگویی اذعان داشت: پیش بینی وزارت اطلاعات مبنی بر وجود ۳۰۰ هزار نفر فرد بی شناسنامه در کشور است اما به دلیل آمار سیاهی که در این رابطه وجود دارد به نظر می رسد آمار تخمینی آن حدود یک میلیون نفر باشد.
این درحالی است که حمید درخشان نیا رئیس سازمان ثبت احوال کشور در گفتگویی در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ عنوان کرد: آمار افراد فاقد شناسنامه به طور دقیق مشخص نیست اما به طور حتم تعداد این افراد بسیار کم است.
وی در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: شاید در برخی از مناطق مرزی کشور، افراد هنوز برای دریافت شناسنامه اقدام نکرده باشند. به محض مراجعه و در صورت تایید هویت شان به سرعت برای آنها شناسنامه صادر می شود. همچنین افراد سازمان ثبت احوال کشور، با مراجعه به منازل افراد در دورترین مناطق کشور و دِه گردشی، برای صدور اسناد هویتی ایرانیان همه تلاش خود را به کار بستهاند.
وی اتباع خارجی فاقد شناسنامه را نیز در رده افراد فاقد شناسنامه ندانست و افزود: در این میان ممکن است برخی اتباع خارجی سالهای طولانی در ایران زندگی کرده باشند یا فرزندان بانوان ایرانی که با اتباع خارجی ازدواج کردهاند، فاقد اسناد هویتی باشند که نباید این افراد در آمار ایرانیان بدون شناسنامه لحاظ شوند.
اما امروز با وجود تصویب تابعیت ایرانی به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی، هنوز خیلی ها در انتظار دریافت اوراق هویتی هستند. افرادی که هویت حقیقی آنها ناشناس باقی مانده و به همین دلیل از خیلی از حقوق شهروندی شان محروم هستند. عدم تحصیل و استفاده از امکانات آموزشی، دریافت گواهی نامه، حق رای، دریافت یارانه، ازدواج های ثبت نشده و تولد کودکانی بدون هویت تنها بخش هایی از مشکلات افراد بدون اوراق هویت است.
به گزارش ایرنا، مثل خانواده زهرا که از طریق میثم حاجی نمکی نماینده خیریه دارالاکرام در منطقه جیرفت کرمان با این خانواده آشنا شدیم. زهرا زن جوانی است که ۲۷ بهار از عمرش می گذرد. در خانواده ای متولد شده که نه پدربزرگ و مادربزرگش شناسنامه داشتند و نه پدر و مادر و برادرش. پس عجیب نیست که خودش هم بی شناسنامه باشد.
زهرا هم مثل خیلی از دختران این سرزمین آرزو داشت درس بخواند اما بدون اوراق هویتی که نمی توانست به مدرسه برود. به همین دلیل با از راه رسیدن اولین خواستگار، پای سفره عقد نشست و بله گفت. ازدواجی که هرگز در هیچ سجلی ثبت نشد.
زن جوان طبق قوانین بومی منطقه شان عروس و همسر مردی شد که از قضا شناسنامه دارد اما صفحه ازدواج و طلاق این مرد در طول سال هایی که با زهرا زندگی می کرد، برای همیشه سفید ماند.
پس خیلی عجیب و دور از ذهن نیست که یک روز بی خبر زهرای قصه ما را با دو فرزندش رها کند و برود. کجا؟ معلوم نیست اما زمان رفتن فرزند سومش را که پسر بود، همراه خود برد.
حال زهرا نمی دانست با دو کودکی که روی دستش مانده بودند چه کند. نه سوادی داشت و نه مهارتی که بتواند سر کار برود و خرج خودشان را دربیاورد.
چندی بعد، زن جوان شنید که همسرش زن دیگری اختیار کرده است. زهرا در اوج ناامیدی فهمیده بود که دیگر نباید انتظار همسر و فرزندش را بکشد. آنها برای همیشه رفته بودند. این بود که به خانه مادری اش رفت. زنی از کارافتاده و ناتوان که درگیر سرطان است.
خانواده زهرا هزینه درمان مادر را ندارند. تنها دارایی آنها دو بز بود که برای خرج دوا و دکتر مادر فروختند اما فایده ای نداشت. مادر از یک طرف غم بیماری اش را می خورد و با مرگ دست و پنجه نرم می کند و از طرف دیگر غم زندگی دخترش زهرا.
پوستی روی استخوان
حاجی نمکی می گوید: مادر زهرا را از نزدیک ببینید قلبتان به درد می آید. خانواده سوء تغذیه دارند و مادر زهرا مثل پوستی است که روی استخوان کشیده باشند.
در این میان پدر زهرا که سن بالایی دارد زن دیگری اختیار می کند. از زن دومش صاحب دختری به نام مهسا می شود و آنها نیز شناسنامه ای ندارند.
«وضعیت این خانواده به شدت بد است. اگر آنها شناسنامه داشتند بچه های این خانواده می توانستند به مدرسه بروند و درس بخوانند، می توانستند یارانه بگیرند یا از کمک های بهزیستی و کمیته امداد برخوردار شوند. اما هیچ کدام از اعضای این خانواده شناسنامه ندارند. برای مثال دختر زهرا هم به خاطر فقر مالی، سوء تغذیه دارد. دندان هایش در نیامده بودند و اینجا با کمک خیرین مقداری بسته ارزاق تهیه کرده و به دستشان دادیم. این کمک ها تاثیر خوبی داشت و باعث شد دندان های بچه دربیاید».
به گفته این فعال اجتماعی این خانواده از خدمات بیمه روستایی هم به دلیل نداشتن شناسنامه محروم هستند. حتی نمی توانند در صورت بروز مشکلی شکایتشان را به جایی ببرند. «آنها شرایط دریافت وام مسکن را نیز ندارند. برخی از لب مرزی ها روی زمین های دیگران داخل کپر زندگی می کنند و در قبال استفاده از این شرایط باید برای صاحبان زمین ها کار کنند».
تنها سرمایه این خانواده بزهایی بودند که خرج درمان مادر خانواده شدند و امروز این خانواده روزهای سختی را پشت سر می گذارند. بزرگترین مشکل آنها سوء تغذیه زهرا و فرزندانش و دیگر اعضای خانواده است.
این خانواده و خانواده های مشابه آرزوی شناسنامه دار شدن را در رویاهایشان به تصویر می کشند. سال ها است در خاک ایران زندگی می کنند و خود را ایرانی می دانند در حالی که برای اثبات ایرانی بودن و فرایند شناسنامه دار شدنشان، آهی در بساط ندارند.
داشتن هویت و اوراق هویتی آن چنان دارای اهمیت است که بسیاری از مسئولان نسبت به اجرای قوانین مرتبط به آن تاکید داشته اند.
افراد بدون اوراق هویتی شناسنامه نمی گیرند
سیف الله ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور در گفت و گو با ایرنا گفت: افراد بدون اوراق هویتی اگر از پدر و مادر خارجی بوده و تبعه ایران نباشند، شناسنامه نمی گیرند. خانواده های فاقد شناسنامه و اوراق هویتی اگر مددعی هستند که ایرانی اند، برای دریافت شناسنامه باید فرایندی را حدودا سه ماهه را طی کنند. در قدم اول باید به فرمانداری محل زندگی شان مراجعه کرده و سپس استشهادی در این زمینه جمع آوری و دهیار محل آن را تایید کند. پس از آن در خصوص شناسنامه دار شدن تشکیل پرونده بدهند.
ابوترابی افزود: در ادامه ثبت احوال این خانواده را به عنوان فاقد اوراق هویتی ارجاع می دهد به نیروی انتظامی و اطلاعات. در این فرایند اگر ایرانی بودن این افراد تایید شود، پرونده به شورای تامین می رود و پس از تایید شورا، پرونده به ثبت احوال ارجاع داده می شود تا نسبت به شناسنامه دار شدن این افراد اقدام کند.
وی تصریح کرد: اگر این افراد تبعه دولت ایران باشند صاحب شناسنامه می شوند و اگر نباشند شناسنامه دریافت نخواهند کرد.
امنیت در سایه هویت
علی کرد یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در مصاحبه ای اعلام کرده بود: تعیین هویت افراد بیشناسنامه در کشور ضرورت دارد. نداشتن اوراق هویتی چالش بزرگی برای امنیت جامعه بوده و دستگاههای متولی باید هرچه سریعتر نسبت به تعیین هویت و ارائه برگه شناسایی به اتباع بیگانه و افراد فاقد شناسنامه اقدام کنند.
در همین رابطه ابوالفضل ابوترابی نماینده مجلس نیز در گفتگویی اذعان داشت: پیش بینی وزارت اطلاعات مبنی بر وجود ۳۰۰ هزار نفر فرد بی شناسنامه در کشور است اما به دلیل آمار سیاهی که در این رابطه وجود دارد به نظر می رسد آمار تخمینی آن حدود یک میلیون نفر باشد.
این درحالی است که حمید درخشان نیا رئیس سازمان ثبت احوال کشور در گفتگویی در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ عنوان کرد: آمار افراد فاقد شناسنامه به طور دقیق مشخص نیست اما به طور حتم تعداد این افراد بسیار کم است.
وی در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: شاید در برخی از مناطق مرزی کشور، افراد هنوز برای دریافت شناسنامه اقدام نکرده باشند. به محض مراجعه و در صورت تایید هویت شان به سرعت برای آنها شناسنامه صادر می شود. همچنین افراد سازمان ثبت احوال کشور، با مراجعه به منازل افراد در دورترین مناطق کشور و دِه گردشی، برای صدور اسناد هویتی ایرانیان همه تلاش خود را به کار بستهاند.
وی اتباع خارجی فاقد شناسنامه را نیز در رده افراد فاقد شناسنامه ندانست و افزود: در این میان ممکن است برخی اتباع خارجی سالهای طولانی در ایران زندگی کرده باشند یا فرزندان بانوان ایرانی که با اتباع خارجی ازدواج کردهاند، فاقد اسناد هویتی باشند که نباید این افراد در آمار ایرانیان بدون شناسنامه لحاظ شوند.
اما امروز با وجود تصویب تابعیت ایرانی به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی، هنوز خیلی ها در انتظار دریافت اوراق هویتی هستند. افرادی که هویت حقیقی آنها ناشناس باقی مانده و به همین دلیل از خیلی از حقوق شهروندی شان محروم هستند. عدم تحصیل و استفاده از امکانات آموزشی، دریافت گواهی نامه، حق رای، دریافت یارانه، ازدواج های ثبت نشده و تولد کودکانی بدون هویت تنها بخش هایی از مشکلات افراد بدون اوراق هویت است.