سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۶ تير ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۹

صاحبخانه: دولت برای خودش گفته، من به عنوان صاحبخانه هرکار دلم بخواهد انجام می دهم!

خراسان نوشت: آقای صاحبخانه که بعید می دانم درآمد ماهانه اش آن طور که می گوید فقط دو میلیون باشد، پاسخ می دهد: «ببین آقاجان! من نباید پاسخ بدم، دولت باید برای این وضعیت پاسخ بده. من هم اگه مجبور نباشم نمی گیرم. تازه من برای این که فشار روی مستاجر نیاد، پول رهن رو بردم بالا که نخواد هر ماه اجاره سنگین بده...»نمی دانم از نظر این صاحبخانه با افزایش یک باره 25 میلیون به مبلغ پیش و احتساب اجاره ماهانه یک میلیون تومان چگونه می شود که به مستاجر فشار نیاید؟ به هرحال این سوالی است که احساس می کنم با هر پاسخ این صاحبخانه قانع نخواهم شد.
کد خبر : ۵۱۳۹۵۹

اگر خودت را «خبرنگار» معرفی کنی و از یک صاحبخانه بپرسی چرا مبلغ اجاره را این قدر زیاد افزایش دادید، همین که نگوید «به شما هیچ ربطی ندارد»، در نوع خودش یک موفقیت بزرگ است. موفقیتی که البته برای این گزارش کم پیش می آید و اگرچه به آن ها اطمینان می دهم قرار نیست اسم و رسم و نشانه ای از شما درج شود اما باز هم کمتر حاضر می شوند پاسخ گوی یک خبرنگار باشند. در عین حال به سراغ چند صاحبخانه رفتم که حتی در همین شرایط سخت اقتصادی باز هم حاضر نشده اند با مستاجر راه بیایند.به طور قطع افزایش اجاره مطابق با درصدی از تورم با چاشنی انصاف دور از انتظار نیست اما این جا ما به سراغ صاحبخانه هایی رفتیم که منصفانه عمل نکردند اگرچه در همین روزها هم تعداد مالکان با انصاف و بخشنده کم نیست.

۱- ۲۵ میلیون افزایش پول پیش!

تا اول تیر اجاره برای یک واحد ۶۰ متری داخل کوچه دو متری که پارکینگ هم ندارد، پنج میلیون پیش با ۸۰۰هزار تومان اجاره ماهانه بوده است. مستاجر می گوید: «این واحد رو سال قبل برای مادرم اجاره کردم ولی امسال صاحبخانه گفت ۳۰ تومان رهن و یک تومان اجاره.» از مستاجر می خواهم که شماره تماس آقای صاحبخانه را در اختیارم بگذارد. با این صاحبخانه تماس می گیرم و در ابتدا می گوید من صاحبخانه نیستم چه کسی شماره من را به شما داده است؟! با کمی صحبت و جلب اعتمادش خودش شروع به گفت وگو می کند. صحبتش را با یک «جمله فلسفی!» آغاز می کند که چندان متوجه نکته اش نمی شوم. می گوید: «ببین آقاجان! زندگی به مردم فشار میاره و مالک هم به مستاجر». همان طور که گفتم من این جمله فلسفی آقای صاحبخانه را درک نکردم اما با ادامه حرف ها، او انگیزه اش را این گونه توجیه می کند: «الان من خودم هرچی بخوام بخرم نسبت به سال قبل ۱۰ برابر شده. نشده؟ مثلا حبوبات بوده کیلویی ۵-۶ تومن، الان شده ۲۶-۲۷ تومن. من حقوقم دو میلیونه و یک تومانش میره برای قسط هام و یک تومان برام باقی می مونه. خب حالا شما می گی من چکار کنم؟»

می پرسم، حالا نمی شد اجاره امسال رو کمتر تعیین می کردید؟ به هرحال این سختی برای همه هست و برای مستاجرها بیشتر…

آقای صاحبخانه که بعید می دانم درآمد ماهانه اش آن طور که می گوید فقط دو میلیون باشد، پاسخ می دهد: «ببین آقاجان! من نباید پاسخ بدم، دولت باید برای این وضعیت پاسخ بده. من هم اگه مجبور نباشم نمی گیرم. تازه من برای این که فشار روی مستاجر نیاد، پول رهن رو بردم بالا که نخواد هر ماه اجاره سنگین بده…»نمی دانم از نظر این صاحبخانه با افزایش یک باره ۲۵ میلیون به مبلغ پیش و احتساب اجاره ماهانه یک میلیون تومان چگونه می شود که به مستاجر فشار نیاید؟ به هرحال این سوالی است که احساس می کنم با هر پاسخ این صاحبخانه قانع نخواهم شد.

۲- مشتری دارم…

با صاحبخانه ای دیگر تماس می گیرم که برای واحد ۱۵۰ متری اش که پیش از این ۱۲۰ میلیون پول پیش و یک میلیون تومان اجاره می گرفته است، برای اجاره جدید دومیلیون و۸۰۰ هزار تومان به مبلغ اجاره اضافه کرده است. ابتدا خودم را مشتری جا می زنم و پس از دریافت مشخصات آپارتمان، می گویم: شما امسال دومیلیون و۸۰۰هزار تومان به اجاره اضافه کردید، به نظرتون این مبلغ زیاد نیست؟ پاسخ این صاحبخانه را که با غرور و تبختر حرف می زند ، می شنوم: «همین الان ۵-۶ نفر مشتری داره که برای قولنامه عجله دارن و می خوان که زودتر قولنامه بنویسن ولی چون مستاجر هنوز تخلیه نکرده قولنامه ننوشتیم، حالا شما چی می گی؟!» برای این که به پاسخم برسم خودم را معرفی می کنم و می گویم من خبرنگار هستم و فقط می خواهم بدانم یک صاحبخانه مثل شما چگونه این مبلغ را تعیین می کند، او تماس را قطع می کند و البته از این که صدای پرغرورش را بیشتر نشنیدم خوشحال می شوم. او در همان لحظات کوتاه در ذهنم شبیه یک دیو آمد.

۳- دولت برای خودش می گوید

با این تماس هایم متوجه می شوم که صاحبخانه های بی رحم را کلا می توان به دو گروه تقسیم کرد، آن هایی که فقط جیب خودشان برایشان مهم است و هیچ دلیلی جز منفعت طلبی ندارند و آن هایی که برای این بی رحمی، دلیل دارند اگرچه دلیل من درآوردی و بی منطق. یکی از این صاحبخانه های بی منطق موردی است که وقتی مستاجر به او می گوید، دولت اعلام کرده مالکان در شهرهای بزرگ اجاره را ۲۰ درصد افزایش دهند، می گوید: «دولت بریه خودش مگه» (با لهجه مشهدی). تلاش من هم برای گفت وگو با این مستاجر به نتیجه نمی رسد چون پاسخ آقای مستاجر یک کلام است، «دولت بریه خودش مگه» و یعنی من به عنوان صاحبخانه هرکار دلم بخواهد انجام می دهم و قانون و انصاف هم کشک.

۴- صاحبخانه مودب اما بی رحم!

آخرین صاحبخانه گزارشم، صاحبخانه ای مودب اما تقریبا بی رحم است. از فردی که نشانی اش را گرفتم، گفت: اجاره قبل این آپارتمان ۸۰متری ۱۰میلیون پول پیش و ۷۰۰هزارتومان اجاره ماهانه بوده است که حالا ۵۰میلیون پول پیش و دومیلیون اجاره تعیین شده است. با صاحبخانه تماس می گیرم و می گویم این مقدار افزایش منطقی است؟ مودبانه پاسخم را می دهد:« بعید می دانم واحدی با این امکانات را بتوانید ارزان تر پیدا کنید. تازه من برای مبلغ پیش راه می آیم و کم می کنم. ضمن این که من خودم در مرکز شهر دنبال خونه هستم و اجاره ها به همین شکله. تازه واحد من تمیز هست و امکانات خوبی داره…»در تمام گفت وگوهایم در می یابم که انصاف چه نعمت بزرگی است که برخی از ما که اصطلاحا «آدم» هستیم فاقد آنیم. به ویژه در شرایط کنونی که شیوع کرونا، به شکل گسترده ای باعث کاهش درآمد و افزایش هزینه ها شده است، این نبود انصاف و رحم به دیگران خصوصا به محرومان بیشتر به چشم می آید و تلخ تر آن جاست که ببینی یک صاحبخانه صاحب چند خانه و مغازه است و همچنان برای یک تومان و دوزار بیشتر حرص می زند و چقدر این «آدم ها!» حال به هم زن هستند…