اميرالمؤمنينعلي(عليهالسلام) ميفرمايند: « هركس ما اهل بيت پيامبر(ص) را دوست بدارد، پس بايد فقر را چونان لباس رويين تن بپذيرد. » (1) (يعني آمادهي انواع محروميتها باشد)
فقط متعلق به ما نيستند!
امامخامنهاي (حفظهالله) ميفرمايند: « محبت اهل بيت، فريضه يى است كه مسلمانان عالم از هر فرقه و وابسته به هر جريان و گروهى، آن را پذيرفته اند و به آن مباهات مى كنند. ما كه مفتخر به پيروى از فقه اهل بيت مكرّم هستيم و دين را اصولًا و فروعاً از آنها آموخته ايم، نبايد گمان كنيم كه محبت اهل بيت، مخصوص ماست و نبايد اشتباه كنيم و فكر كنيم كه اهل بيت، فقط متعلق به ما هستند. اهل بيت متعلق به اسلامند؛ همچنان كه جدشان نبى اكرم، متعلق به اسلام بود. اهل بيت متعلق به جهان و تاريخند؛ همچنان كه جدشان نبيّ اكرم (صلّىاللهعليهوآلهوسلّم)، متعلق به بشريت و تاريخ بود. » (2)
حاشـــيه: اين حكمت كه به نظرم اسرارآميزترين حكمت نهجالبلاغه است داراي تفاسير متعدد و بسياري است كه به همين سبب نيز استاد دشتي در ترجمهي خود در نهجالبلاغه در خصوص اين حكمت سكوت ميكند و فقط يك نكتهي كوچك از ميان جولان ذهنياش برميگزيند و اين چنين در پرانتز جلوي حكمت آن را تفسير ميكند كه : (يعني آمادهي انواع محروميتها باشد.). اين قضيه كه عنوان كردم يعني تفاسير متعدد را در گوشهي ذهن خود زنده نگهداريد تا به مانند پستهاي گذشته چند پارهنكته! در رابطه با اين حكمت و تفسير مرحوم استاد دشتي عرض كنم:
1. آنكه شيعه است و پيرو اسلام است و اهل بيت را دوست دارد. ميداند كه از ابتدا قرار بوده آنانكه پيرو هستند و شيعهي (به همان معناي واقعي و تحت الفظي) اسلام شوند حتي در بهترين وضعيت مالي در شعب ابيطالب قرار بگيرند مصاديقش تمام كساني است كه اشراف عرب بودند و مالي داشتند ولي به مجرد اينكه براي شيعه شدن و پيروي كردن از پيامبر برخواستند در محاصرهي اقتصادي قرار گرفتند حضرت خديجه(س) را كه فراموش نكردهايم؟! او در كنار پيامبراكرم(ص) و در كنار رهبرش و در كنار امامش و در كنار همسرش مقاومت كرد.
2. استاد دشتي در تبيين حكمت ميفرمايند: " يعني شيعه آمادهي انواع محروميتها باشد! ". اين محروميتها از چه جنسي است آيا محدوديتي نيز در جنس و نوع اين محروميت وجود دارد آيا مصاديقش فقط مالي است يا مصاديق معنوي و معرفتي هم قرار است جزو محروميتها باشد؟ اين سوالات را با برشمردن برخي محروميتهاي تاريخي و فعلي يك شيعه و پيرو جواب خواهم داد.
محروميـــــــتها و تحريــــــمها:
1. امروز. تحريم اقتصادي است نه فقط امت جمهورياسلاميايــــران بلكه هركس و هركشوري كه به فرهنگ عمومي "مقاومت" شيعه باشد.
2. ديروز. آب كه ديگر حياتيترين نياز انسان است مگر همين نياز حياتي نبود كه در كربلا تحريم شد!
3. ديروز. تحريم معرفت از جنس همان تحريمي است كه امامحسن(عليهالسلام) را نشانه رفت از بيمعرفتي يارانش در مقابله با معاويه در ميدان حساس جنگ تا داخل خانهي شخصياش توسط به ظاهر نزديكترين فرد زندگياش همسرش! كه محبت و همدردي با امام را تحريم كرد و ...
4. ديروز. كوفيان عشق و معرفت را از امامهاي زمان خويش چه اميرالمؤمنين و چه امامحسين(عليهمالسلام) تحريم كردند ...
5. امروز. عشق و معرفت فرمي شده در برخي به ظاهر پيروانش (بلانسيت شيعه) جايگزين عشق و معرفت محتوايي شده. امروز معرفت برخي به امام خويش در تحريم زنجيرتيـــــــــــــغدار و قمــــه است!
6. امروز. علم برخي به ضرورت رهبريديني و حمايت و معرفتعلمي از ايشان در تحريم اختلاف فرمياش با اهل سنت است!
7. امروز. علم و دين برخي در تحريم عدم درك اتحاد اسلامي است!
8. امروز. آب هنوز تحريم نشده ولي برخي حتي يك "آه" كشيدن براي شهداي جهاد علمي را براي خود و به خاطر لذت نفاق تحريم كردهاند!!!!
9. امروز. انقلاباسلاميايـــــران براي برخي هنوز در تحريم انقلابنــــــــــــــان و هوس است!
10. ...
تعداد تحريمها زياد است ولي به نظر ميرسد همينها براي تقويت "ايـــــــــمانم" كافي باشد.
يك قضيهي ديگر:
يكي از آشنايان همكاري داشت كه ايشان خانمي بودند از كشور عراق. جالب است اين آشنايما كه "سيدبابصيرتي" هم است عادت كرده بود به وقت معرفي خودش از تركيب "بندهيحقير" استفاده كند و يك روز در حضور آن خانم عراقي از همين تركيب (بندهيحقير) براي معرفي استفاده كردند و متوجه شدند كه همكار عراقي باناراحتي عميقي به ايشان نگاه ميكنند و اخمو تشريف دارند كه يكدفعه آن خانم عراقي با همان فارسي دستوپا شكسته فرمودند "حقير" نه! "فقيـــــــــــــــر"! اهل بيت حقير نبودند ولي فقير بودند شما "سيد" حقير نيستيد ولي شايد فقير باشيد. پس حقير نه! فقط "فقيـــــــــــــــــــــــــــــــر".
اين هم تفسير امروزي از آن حكمت كوتاه؛ از زبان يك زن شيعهي عراقي.
(1) نهجالبلاغه،حكمت 112