تحقیقات در این پرونده از روز بیستم مردادماه شروع شد. آن روز زنی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید شدن خواهر ۶۰ سالهاش داد. وی گفت: خواهرم به تنهایی در طبقه اول ساختمانی ۳ طبقه در شرق تهران زندگی میکند. ۳ روزی میشود هرچه به او زنگ میزنم جواب نمیدهد. سابقه نداشت که تلفن هایم را بیپاسخ بگذارد، حتی به مقابل خانهاش هم رفتم و هرچه زنگ در را زدم کسی ازآیفون جواب نداد. ساکنان طبقه دوم و سوم مستأجران خواهرم هستم و از آنها نیز سراغ او را گرفتم، اما میگفتند اطلاعی از او ندارند.
همشهری نوشت: مأموران تحقیقات برای پیدا کردن زن گمشده را شروع کردند. آنها به جستوجو در بیمارستان و پزشکی قانونی پرداختند تا اینکه مشخص شد روز ۱۷ مردادماه جسد زنی با مشخصات زن گمشده در روبار قصران شهرستان شمیرانات حوالی کارخانهای متروکه کشف شده است. جسد زن ناشناس در حالی پیدا شده بود که مدارک هویتی همراهش نبود. او لباس خانه به تن داشت و جسدش داخل چادر و پلاستیک پیچیده شده و به گفته متخصصان به خاطر اصابت ضربه به سرش جان باخته بود. در ادامه خواهر زن ناپدید شده در پزشکی قانونی حاضر شد و تایید کرد که جسد متعلق به خواهر گمشدهاش است. با مشخص شدن سرنوشت زن گمشده و به دستور قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس جنایی تهران، تحقیقات برای کشف راز جنایت آغاز شد.
ردپای مستأجر
یافتههای کارآگاهان جنایی نشان میداد که زن تنها با یکی از مستأجرانش که ساکن طبقه سوم بوده اختلاف داشته و از مدتی قبل با هم درگیری داشتند. با دستور قاضی وی بازداشت شد و ۲۴ ساعت بعد از دستگیری راز قتل زن صاحبخانه را فاش کرد. او گفت ناخواسته مرتکب قتل شده و دعوای آنها به خاطرکرایه خانه بوده است. با اعترافات این مرد، تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
ناخواسته قاتل شدم
متهم مردی جوان است و در پیک موتوری کار میکند. او به همراه همسر و فرزندش در طبقه سوم ساختمان مقتول زندگی میکرد و به گفته خودش بهدلیل مشکلات مالی ۳ ماهی میشد که کرایه خانه ۲ میلیون تومانیاش را پرداخت نکرده و به صاحبخانه بدهکار بود.
دعوایتان فقط بر سر کرایه خانه بود؟
بله. باور کنید همه چیز اتفاقی رخ داد. من اصلا قصد کشتن او را نداشتم.
آن روز چه اتفاقی افتاد؟
۳ ماهی میشد کرایه خانه را نداده بود. خیلی مشکل داشتم، بدهکار بودم و مخارج زندگی هم سنگین بود. زن صاحبخانه هم مدام یا زنگ میزد یا وقتی مرا میدید، میگفت چرا کرایه را پرداخت نمیکنی. او میگفت که مخارج زندگی اش از کرایههایی که من و مستأجر طبقه دوم پرداخت میکنیم تامین میشود وبا همین پول قسط هایش را میپردازد. اما من واقعا توانایی پرداخت اجارهاش را نداشتم، خصوصا اینکه ۳ماه اجاره عقب افتاده بود و باید ۶ میلیون تومان یکجا پرداخت میکردم. روز حادثه زن صاحبخانه از من خواست تا به مقابل خانهاش بروم و صحبت کنیم. آن روز وقتی به او گفتم پول ندارم عصبانی شد و داد و بیداد کرد. میگفت پولش را میخواهد. در یک لحظه عصبانی شدم و درحالیکه کنترلم را از دست داده بودم هلش دادم. تعادلش بهم خورد و روی موزائیک داخل خانهاش افتاد. همین باعث شد تا از هوش برود.
همشهری نوشت: مأموران تحقیقات برای پیدا کردن زن گمشده را شروع کردند. آنها به جستوجو در بیمارستان و پزشکی قانونی پرداختند تا اینکه مشخص شد روز ۱۷ مردادماه جسد زنی با مشخصات زن گمشده در روبار قصران شهرستان شمیرانات حوالی کارخانهای متروکه کشف شده است. جسد زن ناشناس در حالی پیدا شده بود که مدارک هویتی همراهش نبود. او لباس خانه به تن داشت و جسدش داخل چادر و پلاستیک پیچیده شده و به گفته متخصصان به خاطر اصابت ضربه به سرش جان باخته بود. در ادامه خواهر زن ناپدید شده در پزشکی قانونی حاضر شد و تایید کرد که جسد متعلق به خواهر گمشدهاش است. با مشخص شدن سرنوشت زن گمشده و به دستور قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس جنایی تهران، تحقیقات برای کشف راز جنایت آغاز شد.
ردپای مستأجر
یافتههای کارآگاهان جنایی نشان میداد که زن تنها با یکی از مستأجرانش که ساکن طبقه سوم بوده اختلاف داشته و از مدتی قبل با هم درگیری داشتند. با دستور قاضی وی بازداشت شد و ۲۴ ساعت بعد از دستگیری راز قتل زن صاحبخانه را فاش کرد. او گفت ناخواسته مرتکب قتل شده و دعوای آنها به خاطرکرایه خانه بوده است. با اعترافات این مرد، تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
ناخواسته قاتل شدم
متهم مردی جوان است و در پیک موتوری کار میکند. او به همراه همسر و فرزندش در طبقه سوم ساختمان مقتول زندگی میکرد و به گفته خودش بهدلیل مشکلات مالی ۳ ماهی میشد که کرایه خانه ۲ میلیون تومانیاش را پرداخت نکرده و به صاحبخانه بدهکار بود.
دعوایتان فقط بر سر کرایه خانه بود؟
بله. باور کنید همه چیز اتفاقی رخ داد. من اصلا قصد کشتن او را نداشتم.
آن روز چه اتفاقی افتاد؟
۳ ماهی میشد کرایه خانه را نداده بود. خیلی مشکل داشتم، بدهکار بودم و مخارج زندگی هم سنگین بود. زن صاحبخانه هم مدام یا زنگ میزد یا وقتی مرا میدید، میگفت چرا کرایه را پرداخت نمیکنی. او میگفت که مخارج زندگی اش از کرایههایی که من و مستأجر طبقه دوم پرداخت میکنیم تامین میشود وبا همین پول قسط هایش را میپردازد. اما من واقعا توانایی پرداخت اجارهاش را نداشتم، خصوصا اینکه ۳ماه اجاره عقب افتاده بود و باید ۶ میلیون تومان یکجا پرداخت میکردم. روز حادثه زن صاحبخانه از من خواست تا به مقابل خانهاش بروم و صحبت کنیم. آن روز وقتی به او گفتم پول ندارم عصبانی شد و داد و بیداد کرد. میگفت پولش را میخواهد. در یک لحظه عصبانی شدم و درحالیکه کنترلم را از دست داده بودم هلش دادم. تعادلش بهم خورد و روی موزائیک داخل خانهاش افتاد. همین باعث شد تا از هوش برود.
بعد چه شد؟
دسته کلیدش را برداشتم، در خانهاش را بستم و به محل کارم رفتم. با خودم گفتم چند ساعت بعد به هوش میآید. اما عصر وقتی به خانه برگشتم و با کلید در خانه زن صاحبخانه را باز کردم با جسد او روبهرو شدم. زن صاحبخانه نفس نمیکشید و مرده بود. بعد تصمیم گرفتم جسد را از آنجا بیرون ببرم، چون هوا گرم بود و اگر جنازه زیاد در خانه میماند بوی تعفن ساختمان را برمیداشت. به همین دلیل جسد را داخل پلاستیک و چادر پیچیدم و به داخل ماشینم بردم. حرکت کردم به سمت رودبار قصران و جسد را در نزدیکی کارخانهای متروکه رها کردم.
کسی خبر داشت که دست به جنایت زدهای؟
نه. هیچکس. اصلا فکر نمیکردم که لو بروم. چون نه هنگام درگیری و نه زمان انتقال جسد، کسی مرا ندیده بود. در این چند روز هم به کسی حرفی نزدم حتی همسرم. اما بهشدت عذاب وجدان داشتم تا اینکه بالاخره همه چیز لو رفت.