جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۵۱

مجلس دوم/ روضه ورودیه کربلا

کاروان امام حسین علیه السلام، روز دوم محرم به کربلا رسید، امام علیه السلام نام منطقه را که شنید، به خدا پناه برد و گفت: اعوذبالله من الکرب و البلاء .
کد خبر : ۵۱۹۲۹۹

بسم الله؛ خیمه ها برپاشد، امام به خواب کوتاهی فرو رفت و مردی سوار بر اسب دید که می گوید: « این قوم حرکت می کنند و مرگ هم در پی ایشان است »، از خواب نیم روزی برخواست و چند مرتبه فرمود، الحمدلله رب العالمین، انا لله و انا الیه راجعون و در پاسخ جناب علی اکبر علیه السلام برای دلیل قرائت آیه استرجاع، گفت که در این سرزمین خون همه ما ریخته خواهد شد. . . یعنی وعده شهادت رسیده بود و التهاب داشت جوانه می زد، اما پسر با شنیدن وعده محتوم مرگ در این سرزمین فقط یک سئوال پرسید، « الهی که همیشه بدی از شما دور باشد، السنا علی الحق ؟ مگر ما برحق نیستیم؟ » پاسخ شنید سوگند به آن که همه بسوی او می روند، ما برحقیم پسر هم گفت که چه واهمه ای است، بر حق جان می دهیم... پدر برای پسر دعا کرد، چه دعای نیکویی...
امام علیه السلام همه اهالی کاروان را جمع کرد و با چشمانی اشک آلود با خدای خود مناجات کرد و گفت که خدایا خاندان پیامبرت را از شهر و دیار خود اخراج کردند و پریشان و سرگردان از حرم جدمان بیرون شدیم و مورد تعرض فرزندان امیه قرار گرفتیم، خدایا حق ما را از آنان بگیر و ما را در برابر ظالمان یاری کن...
سپس رو به اصحاب خود نموده و فرمودند «مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان؛ است حمایت و پشتیبانی از دین تا آنجاست که زندگی شان در رفاه است پس هرگاه بلاء و سختی حادث شود دینداران کم می شوند.»