جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۷

چهاردهمین جلسه پرونده بانک سرمایه/ ماجرای امضای صدور ضمانتنامه‌ها در بهشت زهرا

چهاردهمین جلسه پرونده بانک سرمایه/ ماجرای امضای صدور ضمانتنامه‌ها در بهشت زهرا
چهاردهمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهم امامی و دیگر همدستانش برگزار شد.
کد خبر : ۵۳۲۰۷۱
چهاردهمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهم امامی و دیگر متهمان به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد.

به گزارش مهر، در ابتدای جلسه قاضی از وکیل متهم محمدتقی روحی خواست در جایگاه قرار گیرد، وکیل متهم روحی در جایگاه قرار گرفت و گفت: در جلسه قبل دولتشاهی اعلام کرد که موکل بنده در افتتاح حساب و کار‌های شرکت دخالتی نداشته است. موضوعی که موکل بنده نیز آن را اعلام کرده است؛ چرا که وی هیچوقت به بانک سر نزده و مدیران کارتن خواب را همراهی نکرده است جز در یک مورد که آقای حسینی را به بانک برده است.

وی ادامه داد: دولتشاهی یک مؤسسه حسابداری داشته که موکل بنده در سال ۹۴ جذب این مؤسسه می‌شود و کار‌های اداری و دفتری انجام می‌دهد؛ شرکت‌های منتسب به محمد امامی و فرزان راد در مورد موکل بنده فاقد وجاهت قانونی است چرا که ایشان کارمند دولتشاهی بوده است.

وکیل متهم روحی افزود: موکل بنده عمل مادی مثبتی مبنی بر اینکه بخواهد معاونتی در جرم انجام دهد نداشته و در این میان وحدت قصدی نیز صورت پیدا نکرده است.

در ادامه نماینده دادستان خطاب به وکیل متهم روحی، گفت: نقش آقای روحی آن بوده که مدیران را وارد شرکت کرده و پس از آن وارد بانک کرده است.

قهرمانی ادامه داد: در یک جلسه‌ای، آقایان تأکید داشتند که فردا باید ضمانت‌نامه‌ها صادر گردد چرا که هیئت مدیره منتظر است، لذا با آقای پویان‌مهر همان روز تماس می‌گیرند که پویان‌مهر در آن موقع در بهشت زهرا حضور داشت و باتوجه به اینکه این موضوع برای آقایان اهمیت داشت محمدتقی روحی به بهشت زهرا می‌رود و امضای مدیر شعبه را در آنجا می‌گیرد لذا نقش او در تصویب این ضمانت‌نامه‌ها محرز است.

نماینده دادستان گفت: روحی عضو هیئت مدیره شرکت‌های فرزان‌راد بوده و جزو تیم فرزان در بانک رفاه بوده است.

در ادامه وکیل متهم روحی گفت: من از موکل خود سوال کردم و گفتند که بنده هیچگاه برای افتتاح حساب و ثبت شرکت‌ها حضور پیدا نکردم.

وی ادامه داد: دولتشاهی دو کارمند داشت که یکی از آن روحی و دیگری پرویز نسترن تهرانی بوده است. این در حالی است که روحی ماهانه ۲ میلیون تومان حقوق می‌گرفته است، اما نسترن تهرانی از ترکیه هم ساپورت می‌شده این‌ها مواردی است که نیازمند رسیدگی است.

وکیل متهم روحی گفت: باید مشخص شود که چه جرمی اتفاق افتاده و موکل چه اعمال مجرمانه‌ای انجام داده است.

گفتنی است در ادامه قاضی از نماینده دادستان خواست توضیحات خود را بیان کند.

نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و بخشی از اظهارات متهم روحی را قرائت کرد.

قهرمانی با اشاره به نقش فردی به نام امیرحسین کریمیان که در اظهارات متهم روحی به آن اشاره شده بود، گفت: امیرحسین کریمیان فردی است که شبکه‌ای داشته و دارای اسناد جعلی است، وی متولد آرژانتین است، اما خانواده او در ایران هستند، او در دادگاه استان البرز پرونده دارد، اما اکنون متواری است.

وی ادامه داد: وی یک متهم کلان است و امیدواریم در دادگستری کرج حکم این فرد نهایی شود؛ کریمیان فردی است که به فرزان راد یاد داده که چگونه سراغ بانک‌ها برود.

قهرمانی در ادامه بیان کرد: برخی از شرکت‌هایی را که روحی اسم می‌آورد در بانک سرمایه نیست و در بانک‌های دیگری است پرونده بانک رفاه، بانک مسکن و بانک صادرات خیلی تاسف بار است.

وی گفت: مدیر حقوقی بانک سرمایه همزمان مدیر حقوقی نفت پاسارگاد نیز بوده است.

در ادامه وکیل متهم روحی بیان کرد: از لحاظ روانشناسی کیفری موکل من شخصیت هیجانی دارد و به من گفته است که اظهاراتی که در مرحله دادسرا و آگاهی داشته را پس می‌گیرد.

در ادامه دادگاه نماینده دادستان ضمن تشریح نحوه انجام فرآیند مجرمانه اخذ تسهیلات با استفاده از شرکت‌های صوری و مدیران کارتن خواب در این پرونده اظهار کرد: باران تجارت آوا در شعبه اسکان و در تاریخ ۲۰.۹.۹۲ با یک میلیون تومان افتتاح حساب می‌کند این شرکت تسهیلات ۳۰ میلیارد تومانی بابت کنجاله کنزاله دریافت می‌کند. این شرکت‌ها در یک روز قبل از سررسید تسهیلات ورشکستگی گرفتند وثیقه این شرکت جعلی بوده است و مصوبه شرکت باران تجارت ۳.۱۰.۹۲ بوده که بر اساس آن ۳۰ میلیارد تومان پول داده شده است.

وی گفت: کارشناس اعتباری قبل از مصوبه موضوع را بررسی کرد و گفته در بازدید از محل شرکت هیچ یک از مدیران و اعضا حضور نداشتند و حسب ضوابط و مستندات موجود باران تجارت آوا فاقد صلاحیت است و در صورتی که عزم تصمیم گیرندگان در جهت مساعدت و اهدای تسهیلات به این شرکت است، موضوع متفاوت است.

نماینده دادستان ادامه داد: ما ردیابی‌ها را آغاز کردیم و در ردیابی‌ها دیدیم بخشی از پول به حساب کسی رفته که وثیقه جعلی در بانک ترهین کرده و بخشی به حساب فردی رفته بود که زمانی که ما او را احضار کردیم متوجه شدیم که جوان بی بضاعتی است و وضعیت مالی خوبی ندارد. بخشی نیز به حساب حمیدرضا شیرخان رفته و وی نیز به حساب سون منتقل کرده است و امامی نیز به حساب فردی به نام مطهره می‌زند که ۱۴ سال سن داشته و از آنجا به حساب هادی رضوی می‌رود در اینجا ۴.۵ به حساب امامی رفته است.

قهرمانی گفت: همه شرکت‌ها را یک وکیل به نام محمودی زاده اعلام ورشکستگی کرده که ما او را آوردیم و گفت من به امامی شرکت‌ها را معرفی کردم. در شرکت گلگون تجارت نیز دیدیم مدیر عامل پیک موتوری یک ساندویچی است.

وی عنوان کرد: فرد دیگری که هنوز به سن قانونی نرسیده بود را به شعبه اسکان می‌برند و با این بهانه که می‌خواهند ۵ میلیون تومان به وی پول بدهند وی را مجاب به امضاکردن اسناد می‌کنند و با اسم وی ۳۰ میلیارد تومان پول دریافت می‌کنند این در حالی است که همان ۵ میلیون تومان را نیز به این فرد نمی‌دهند.

قهرمانی با بیان اینکه آقایان برای کالا بیمه نامه جعلی درست می‌کردند، گفت: ملکی که در وثیقه بانک گذاشته شده ملک بنیاد شهید بوده است.

در ادامه قاضی مسعودی مقام از متهم پرندآور پرسید: آیا شما اطلاع نداشتید که عضو هیات مدیره بانک بودید؟

متهم پرندآور گفت: نمی‌دانستم و حتی یک ریال هم پول نگرفتم.

قاضی در ادامه از متهم علی جلیلی بیله ورق خواست تا در جایگاه قرار گیرد و خطاب به وی گفت: حسب به محتویات پرونده و کیفرخواست صادره اتهام شما دایر بر معاونت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق تسهیل فرآیند دریافت غیر قانونی تسهیلات به نفع شرکت‌های منتسب به فرزان راد و امامی است، آیا این اتهام را قبول دارید.

متهم بیله ورق ضمن دفاع از خود گفت: خیر من این اتهام را قبول ندارم من توسط حسن قاسم پور به بانک هدایت شدم و قرار شد به من ۵ میلیون تومان وام بدهند و یکی از افراد خانواده واسطه معرفی من به این فرد شد. اینکه من مدیرعامل شوم و یا امضا دهم که این افراد به پول برسند اینگونه نبوده است. من فقط قاسم پور را می‌شناختم و یکی دو هفته قبل از مراجعه به بانک به من گفت که یکی دو برگه را امضا کن و شب قبل از رفتن به بانک نیز گفت کت و شلوار بپوش و با آژانس به شعبه اسکان بیا هزینه آن را من می‌دهم.

وی افزود: در آنجا نانچیان رئیس شعبه به ما خیلی احترام گذاشت و چند برگه که اسم من روی آن‌ها بود را امضا کردم و انگشت زدم دیگر هم کسی را ندیده ام تا اینکه در سال ۹۷ آقای قهرمانی ما را به شعبه خود احضار کرد.