حدود یک سال پیش ویروسی در جهان شیوع پیدا کرد که تنها راه مبارزه با آن قطع زنجیره سرایت پذیری بود. در همین راستا تمام دولتها از مردم خواستند که از یکدیگر فاصله بگیرند، از ماسک استفاده کنند و تا حد امکان در منازل خود بمانند. تا قبل از شیوع این ویروس قرنطینه کلمهای ناآشنا بود، اما بعد از همهگیری، قرنطینه به کلمهای جاری بر زبانها تبدیل شد.
این روزها که بحث واکسنهای مختلف برای مقابله با کرونا داغ است سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده که نمیتوان مطمئن بود حتی با واکسن، این ویروس برای همیشه از بین برود. جهان پس از کرونا امروز به جهانی رویایی تبدیل شده است که عده زیادی در انتظار رسیدنش هستند و برخی هم به این سبک زندگی عادت کرده اند. اما تاثیرات اجتماعی این ویروس در همه کشورها یکسان نخواهد بود. با این توصیفات آیا انسانها بعد از کرونا بار دیگر به روابط اجتماعی گذشته خود باز خواهند گشت یا شکل جدیدی از زندگی را تجربه خواهیم کرد؟
شما چه فکر میکنید؟
مردم درباره آینده پیش رو چه فکر میکنند؟ آیا ترجیح میدهند به وضع سابق بازگردند یا با شرایط جدید خو گرفته و به آن عادت کردهاند؟
درباره جهان بعد از کرونا علی به ما گفت: من منتظر این هستم که بعد از کرونا بتوانم بار دیگر لذت آرامش را در کنار خانواده، دوستان و جمع تجربه کنم. دوستان نزدیک بسیاری دارم که مدتهاست از در آغوش گرفتنشان محرومم.
سارا میگوید: من در این مدت دوستان زیادی را از دست دادهام.
از دست دادن برای من مفهوم جدیدی پیدا کرده است و نمیدانم بعد از کرونا میتوانیم باز هم در گروههای دوستی جمع شویم یا اینکه من به تنهایی خود عادت کردهام.
حسین در این باره به ما گفت: من در این مدت کارم را از دست دادهام. بعد از کرونا ساعتهای بیشتری را به کار کردن مشغول خواهم بود تا شاید بتوانم بخشی از عقب افتادگی اقتصادی این مدت را جبران کنم. اما بیشتر از قبل قدردان محیط کار و دفتر و همکارانم خواهم بود.
معلمی به ما گفت: دلم برای هیاهوی مدرسه تنگ شده است. اما بعید میدانم بعد از کرونا بار دیگر دانشآموزان اشتیاق قبل را داشته باشند. خیلی از دانشآموزان من تا به امروز طعم داشتن دوست در مدرسه را نچشیدهاند و نمیدانم بعدا میتوانند با هم سن و سالهای خود ارتباط دوستانه ایجاد کنند یا نه؟
دانشجویی به ما گفت: بعد از کرونا؟ چه سوال عجیبی. بعید است دیگر بتوانیم جهان قبل از کرونا را داشته باشیم. این روزها دوست من کامپیوتر من است و معلمم اینترنت و کتابها. من بعد از قرنطینه توانستم بیشتر بخوانم و فکر کنم و تنهایی خود را بپذیرم. در جهان بعد از کرونا هم این تنهایی را حفظ خواهم کرد.
مریم گفت: واقعا دلم برای فضای دانشگاه و بودن کنار دوستانم، بحث کردنهای دانشجویی، لذت شنیدن سخنان استاد در کلاس درس و حتی ساختمان دانشکده تنگ شده است. بسیاری از جزئیات آن سبک زندگی و درس خواندن برایم به حسرت تبدیل شده است.
اما نظر جامعه شناسان در این باره چیست؟
به وجود آمدن شیوههای جدید زیستن
سعید معدنی استاد دانشگاه و جامعه شناس گفت: «دو الی سه دهه زمان نیاز است تا شرایط بعد از این بیماری به شرایط عادی باز گردد. به این دلیل که ویروسها تغییر شکل میدهند.
در طول تاریخ این نوع ویروسهای عفونی کشتههای بیشتری نسبت به کرونا داشتهاند. امروزه به خاطر بالا رفتن آگاهی مردم، پیشرفت پزشکی و وسایل ارتباط جمعی هشدارها در جهان سریعتر به مردم منتقل میشود و مردم به این سه دلیل توانستند تا حدود زیادی بر این ویروس غلبه کنند در غیر اینصورت کشتار ویروسی با این عظمت بسیار بالاتر میبود. اگر ویروس در همین حد باقی بماند ما میتوانیم امیدوار باشیم که تا یکی دو دهه آینده به حالت زندگی عادی باز گردیم.
در این تجربه انسانها آموختند که به شیوههای دیگر هم میتوانند زندگی کنند. مثلا آموزش از راه دور که مطرح شد باعث میشود در آینده بخشی از آموزش به صورت مجازی ادامه پیدا کند. همچنین در زمینه موسیقی امکان دارد دیگر نیازی نباشد در یک مکان ارکستر جمع شود و موسیقی بنوازند. افراد یاد گرفتهاند که در هر گوشهای از جهان میتوان موسیقی نواخت. بشر به این نتیجه رسید که به دیگری بسیار نیاز دارد. ویروس مثل جنگ و فقر نیست و نمیشود در مقابل آن احساس مسئولیت نکرد به همین دلیل چهره جوامع را بسیار دگرگون خواهد کرد و باعث به وجود آمدن شیوههای زیست جدید میشود که افراد بعد از مدتی به آن عادت خواهند کرد.»
تعدیل جمعگرایی در جامعه ما
در ادامه علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه به آفتاب یزد گفت: «بخشی از اجتماعی بودن در ذات بشر است. به عبارتی انسان موجودی اجتماعی است که رشد و تکامل او در بستر جمع و جامعه رخ میدهد؛ بنابراین در هیچ دورهای از ادوار تاریخ، بشر مستغنی از جامعه نبوده است که نیازی به جامعه نداشته باشد. همیشه بشر جامعه نیاز داشته است، الان دارد و در آینده هم بینیاز نخواهد بود.
اعتقاد من بر این است که بعد از بیماری کرونا هم همچنان جمعها حضور و بروزی پررنگ در زندگی انسانها خواهند داشت. اما کرونا باعث شد که در برخی از کشورها مانند کشور ما فضای دیجیتال و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نقش جدیدی را بتواند ایفا کند. گستردگی ایفای نقش فضای دیجیتال و فضای مجازی باعث میشود تا حدی سبک زندگی مردم تغییر کند مثلا در گذشته افراد خریدهای خود را حضوری انجام میدادند، اما الان سفارش آنلاین به جای خرید حضوری آمده است. در سوی دیگر در بحث آموزش، آموزشهای مجازی در مدرسه و دانشگاه باعث خواهد شد نوع نگاه به آموزش تغییر پیدا کند. همچنین جامعه ایران مانند بسیاری از جوامع خاورمیانه یک جامعه جمعگرا است.
قوانین، حقوق و قواعد، آداب و رسوم و اعتقادات در جامعه ما برخلاف بخشی از جوامع غربی جمع گرا است. بسیاری از جوامع غربی فرد گرا هستند. فردگرایی اصلا به آن معنا نیست که فرد از جامعه میبرد و به جامعه اهمیت نمیدهد. در جامعه جمع گرا هدفها، برنامهها و خواستههای جمعی متاسفانه مسلط بر خواستههای فردی است. به عبارتی نیازهای فردی به شدت تحت تاثیر نیازهای جمع کم رنگ میشود. بعد از کرونا یک مقداری در این حوزه در جامعه ما تعدیل ایجاد میشود. در این مدت آدمها فردیت خود را بیشتر شناختند و برای خواستهها و نیازهای خود اهمیت بیشتری قائل شدند. زمان آن را پیدا کردند که بدون نیاز به دیگران به صورت افراطی و همیشه در جمع بودن، با فردیت خود زندگی کنند. در نتیجه نیازهای فردی را بهتر شناختند و به همان نسبت توان و امکان برای آنها فراهم شده است تا بتوانند به این خواستهها پاسخ دهند. به نظر من در وهله اول یک افراطی بعد از این تفریط یک ساله داریم، ولی بعد از آن به نقطه تعادلی خواهیم رسید. من این اتفاق را جزو جنبههای مثبت جانبی و کارکردهای ثانویه مقوله کرونا میدانم.»
منزوی شدهایم نه فردگرا
همچنین دکتر احمد بخارایی جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره افزایش فردگرایی در دنیای بعد از کرونا به آفتاب یزد گفت: «در اوایل شیوع این بیماری من درباره مواهب و کارکردهای مثبت این بیماری صحبت کردم. زیرا همه در تب و تاب دیدن جنبههای منفی این بیماری بودند. در این دوران آدمها فرصت میکنند که به خلوت خود بروند، فکر کنند و سنجش توانایی نظامهای سیاسی اجتماعی در کنترل موارد پیشبینی نشده اتفاق میافتد. متاسفانه جامعه ما از واقعیت فاصله دارد. در اوایل کارکردهای مثبت کرونا به حاشیه رفت و این روزها افراد نسبت به این کارکردها تازه آگاه شدهاند. هر پدیدهای در متن اجتماعی خود قابل تحلیل است. پدیده کرونا یک رویداد و خروجیای دارد که امروزه جوامع شاهد آن هستند. این پدیده در متن اجتماعی ایران یک نوع تحلیل میشود و در اجتماعات دیگر هم به روشهای دیگری تحلیل میشود.
در متن اجتماعی کشورهای توسعه یافته اهمیت بیشتر به فردگرایی اتفاق افتاده است، زیرا زمانی که افراد مجبور میشوند برای رعایت پروتکلها از محل کار خود فاصله بگیرند بستر فراهم است، به خانههای خود میروند و از راه دور با استفاده از ارتباطات نوین کار خود را انجام میدهند. فرصتی هم به دست میآورند که به خودشان و دنیای پیرامونشان بیشتر توجه کنند و این بعد در شرایط جدید اندک اندک تقویت میشود. اما در جامعه ما افراد اگر به محل کار خود نروند با مشکلاتی مواجه میشوند که شرایط جدید برایشان غیرقابل تحمل میشود، به عبارتی آن قدر واقعیتهای اقتصادی گریبانگیر آنها میشود که زندگی برایشان به مرگ تدریجی تبدیل میشود. در این شرایط افراد بدون دغدغه اقتصادی نمیتوانند به مسائل فردی خود بپردارند. امروز شرایط دانشجویان هم مناسب نیست و شرایط درس خواندن دانشجویان و جدیت درسها مهیا نیست. از جهتی هم امکان برگزاری بعضی وبینارها فراهم شده است. در جامعه ما افراد در لاک خود فرو رفتهاند. سر در لاک فرو بردن خیلی متفاوت است با گفتگو با خود. گفتگو با خود زمانی اتفاق میافتد که یک انسان دردمند باشد و به لحاظ اجتماعی متعهد باشد. جامعه ما به سمت فردگرایی غیر متعهدانه رفته است.
فرد گرایی درست، آن فردگرایی است که رابطه دیالکتیکی با جمع دارد نه اینکه به نفرت از جمع تبدیل شود. اینجا هر گروهی ساز خودش را میزند. این فرد گرایی نیست، انزوا و بحران است. کارکرد مثبت این پدیده آن است که افراد بالاخره از هیاهو سالاری و پناه بردن به جمع برای فرار از خود یک مقدار فاصله گرفتهاند. همچنین افراد مقابله با بحران را تمرین میکنند. همچنین آزمون توان سنجی نظام اقتصادی اجتماعی اتفاق میافتد. متاسفانه در جامعه ما یک نوع انزوا به وجود آمده است و همه منتظر هستند که هرچه زودتر از خانههای خود بیرون بیایند. فرهنگ ما یک فرهنگ جهانی است که الان جلوی آن گرفته شده است. فردگرایی اجباری به انزوا تبدیل میشود که اثرات منفی دارد.»
منبع: آفتاب یزد