در حال حاضر در شبکه نمایش خانگی آثار بسیاری در حال تولید و عرضه است و بسیاری به آن به عنوان بازار پرسودی نگاه می کنند که در دوره رکود سینما به دلیل شیوع کرونا توانسته مخاطبان بیشتری را در اختیار خود بگیرد.
اما این بازار پر سود، این روزها خود درگیر قصه های عجیب و غریبی نیز هست.
**پوشش ناهنجار: آرایش غلیظ، رفتارهای اروتیک و پوشش ناهنجار و غیر عرف از فاکتورهای استفاده شده در این مجموعه سریال هاست تا به عنوان برگ برنده نسبت به فضای تلویزیونی مورد استفاده قرار بگیرد.
این سریالها با وارد کردن زنان تنها از جذابیت بصری آنها استفاده می کنند. به عنوان مثال سریال «دراکولا» آخرین ساخته مهران مدیری تا حدی از تجمل و بدحجابی استفاده کرد که مرضیه شفاپور دبیر کارگروه ساماندهی مدو لباس ارشاد در نامهای به سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر نسبت به این سریال اعتراض کرده و خواهان حذف سکانسهایی شد.
او در این نامه تاکید کرده است: نمایش زنده لباس مصداق صریح استفاده از جذابیتهای جنسی زن و در نتیجه مغایر با شئونات اسلامی و کرامت زن میباشد؛ از طرف دیگر استفاده از سربند یا توربان ممنوع است. علاوه بر این، سبک پوشش توربان که نوعی کلاه محسوب میشود، جزو مصادیق لباس غیرمجاز میباشد.
شفاپور در این نامه درخواست کرده بود که سکانسهای مربوط به نمایش زنده و استفاده از مدل زنده و همچنین سبک پوشش توربان از قسمتهای منتشر شده و نیز قسمتهای آتی حذف گردد.
**بهره برداری از کلیشه های جنسیتی غرب: در فرهنگ غربی زن به عنوان یک ابزار جنسی تلقی می شود و تبدیل به کالای تبلیغاتی شده است. فرهنگ مدلینگ و فشن در راستای همین نگرش است. این درحالی است که در سریال های شبکه نمایش خانگی از زنان دقیقا در همین راستا بهره برداری می شود.
**لاکچری گرایی و دعوت به تجمل: اکثر صحنه های سریال ها در منزل های لاکچری و گرانقیمت تصویربرداری شده است.در سریال های قورباغه، گیسو، سیاوش، ملکه گدایان، دراکولا و ... خانه های لوکس و زندگی های مدرن به وفور استفاده می شود. در این میان سریال دراکولا با نمایش ویلاهای گرانقیمت و استفاده از انواع حیوانات و غذاهای لاکچری سردمدار این موضوع است.
**تحقیر اصالت بدن: تحقیر امتیازات انسانی در این سریال ها تا اندازه ای پیش میرود که بدون در نظر گرفتن شخصیت و ارزش های انسانی، تنها امتیاز برتری در بدن خوش اندام و چهره زیبا تقلیل می یابد.
**هنجار زدایی از روابط: در سریال های در حال عرضه در شبکه نمایش خانگی، روابط آزاد و خارج از ازدواج زیادی وجود دارد.هیچ نشانهای از وقوع این روابط وجود ندارد و در برخی موارد حتی جذاب تصویر میشود.
چارچوب خانواده در این سریال ها حداقلی است و بیشتر تصویرگر زندگی افرادی است که بدون هیچ نسبتی حتی با هم در یک خانه زندگی می کنند.
**ترویج نگرش خیانت: خیانت یکی از قبیح ترین اعمال انسانی است اما در سریالهای اینترنتی شاهد خیانت در کانون خانواده هستیم. از خیانت زن و شوهر گرفته تا خیانت خواهر به برادرش که به صورت متعدد در این سریال ها دیده می شود. سازندگان این سریال ها به تقلید از سریال های ترکیه ای ترکیبی از خیانت و عشق های چند ضلعی را دستمایه ساخت آثار سطحی خود می کنند.
**بازنمایی منفی از افراد متدین: در سریال های شبکه نمایش خانگی اصولا خبری از افراد متدین نیست و اصلا کارکردی در این آثار ندارند. البته نه تنها افراد متدین تصویری در این آثار ندارند، بلکه دین و معنویت نیز در این آثار کارکردی ندارند. افراد متدین و با ظاهر مذهبی، در این سریال ها عقب افتاده، اُمُل و سوء استفاده کننده جلوه داده میشوند و یا در حال سوء استفاده از جایگاه و منصب خود هستند یا با اظهارنظرها و رفتارهای ابلهانه تحقیر می شوند.
**سیاهنمایی، تحقیر و تضعیف: تمسخر و تحقیر اقشار ضعیف جامعه از رفتارهای عادی سریال های اینترنتی است. از تلاش برای تمسخر پول ملی و التماس برای گرفتن دلار تا نگاه ابزاری و سوء استفاده از اقشار ضعیف جامعه در این سریال ها دیده می شود.
**خشونت و افراطی گری: خشونت تصویر شده در این سریال ها بیشترشان ریشه در واقعیت نداشته و تنها در موارد معدودی در جامعه دیده می شود. این در حالی است که در این سریال ها خشونت و رفتارهای خشونت آمیز بسیار پر رنگ است و آدم ها به شکل های عجیب و غریب و به وفور کشته می شوند.
**استفاده از کلمات مذموم: استفاده از کلمات مذموم، رکیک و دشنام های متعدد از خصوصیات سریالهای شبکههای خانگی است.
عدم حساسیت و نظارت بر این سریال ها باعث شده است که شاهد استفاده از کلمات مذموم متعددی باشیم که استفاده از آنها در بیشتر خانواده های ایرانیی جایی ندارد.
**فرزندآوری مانعی برای پیشرفت: تصویر اشتباه و فراگیری که تشکیل خانواده و ازدواج و فرزندآوری را مانع پیشرفت می پندارد. در این سریالها در موارد متعددی این تفکر اشتباه ترویج شده و به صورت صریح به تصویر کشیده میشود.
**ترویج استفاده از مواد مخدر: استفاده از مواد مخدر در سریال های اینترنتی نه تنها مضر و مخرب است بلکه تصویر مصرف کنندگان مواد مخدر خوب است و استفاده از مواد مخدر تفریحی جذاب و شیرین به تصویر کشیده می شود. در کنار آن شرط بندی قمار که از قبیح ترین اعمال و مخرب ترین جرایم هر جامعهای است، در سریال های اینترنتی به صورتی جذاب به تصویر کشیده میشود.
**موسیقی و رقص: استفاده از موسیقی و رقص برای ایجاد جذابیت در سریال های اینترنتی به ابزاری عادی تبدیل شده است. سکانس های طولانی که خارج از عرف است و تنها هدف از به تصویرکشیدن آن ایجاد فضای لمپنی و جذب مخاطب است.
**شبکه نمایش خانگی مرهون نگاه تجاری به حوزه فرهنگ است
اما در همین رابطه «رضا واعظی»، عضو هیأت علمی دانشگاه صداوسیما گفت: سرویس های اشتراک ویدئو مرهون نگاه تجاری به حوزه فرهنگ است. معتقدم به این دلیل که مجموعه سازی از کارکردهای اصلی تلویزیون محسوب میشود، همچنان میتوان نقش محوری برای این رسانه قائل شد.برخلاف سینما که بعد از گذشت مدتی از نمایش یک فیلم تماشاگران آن را فراموش میکنند و کمتر پیش میآید که یک فیلم جریان سازی کند.
وی همچنین به مزیت سرویسهای اشتراک ویدئو در قیاس با دیگر ابزارهای رسانهای اشاره کرد و عنوان داشت: سهولت، در دسترس بودن، ارزان قیمت بودن در قیاس با سایر رسانهها مانند سینما، عدم وجود محدودیت زمانی برای استفاده از خدمات آن در طول شبانه روز را میتوان به عنوان مهمترین مزایای استفاده از این سرویسها برشمرد.
**تقابل با فرهنگ اصیل دینی و ملی
این استاد دانشگاه تاکید کرد: اما امروزه متاسفانه این سرویسها در مسیری گام بر میدارند که اگر آنها را در تقابل با فرهنگ اصیل دینی و ملی ندانیم، دست کم باید اذعان کرد که بخشی از محتوایی که ارائه میدهد این مفاهیم را تخریب،تضعیف، تقلیل ارزش کرده که ماحصل آن بی تفاوت کردن بخشی از جامعه به مفاهیم ارزشمند دینی و ملی میشود.
واعظی تصریح کرد: تصور میکنم که بخشی از این چالشها به نگاه مدیران آنها بر میگردد که صرفاً «مسائل اقتصادی و کسب منفعت» اولویت تولید محتوا برای آنها است. جالب است که بدانید، گردش مالی سرویسهای اشتراک ویدئو سالانه حدود هر سال حدود ۲۰۰ میلیارد تومان گردش مالی است که از طریق تولید حدود ۱۰ عنوان سریال و حداقل ۶۰ فیلم سینمایی تأمین میشود.
**سوء استفاده از مضامینی که تلویزیون نمایش نمی دهد!
وی ادامه داد: اداره کنندگان سرویسهای اشتراک ویدئو با دور زدن قوانین، تلاش میکنند با استفاده از مضامینی که سینما و تلویزیون نمیتوانند آنها را نمایش دهند، در میدان رقابت با این دو برتری پیدا کنند و برای پیروزی در این رقابت از هیچ کاری فروگذار نیستند. ابتداییترین تلاش آنها عقد قراردادهای سنگین اقتصادی با ستارههایی است که رسانۀ ملی مطرح میکند، آنها در این بسترها محتوا تولید میکنند و گاهی تلاش میکنند تا حاشیههای غیرواقعی بسازند، بلکه گوی سبقت از رسانۀ ملی بربایند!
واعظی درباره رغبت سرویسهای اشتراک ویدئو به ساخت سریال نیز توضیح داد: مهمترین علل گرایش سرویسهای اشتراک ویدئو به تولید سریال، موفقیت سریالها در رسانۀ ملی نسبت به فیلمهای تلویزیونی است. مجموعههای تلویزیونی جذابیت خود را مرهون موارد زیادی از جمله ایجاد عادت و احساس نیاز درون مخاطب، افزایش منفعت مالی نسبت به سایر تولیدات،ماندگاری و اثرگذاری بیشتر در ذهن مخاطبان هستند. البته معتقدم سینما برغم کاستی ها و مشکلات محتوایی که دارد از پختگی بیشتری برخوردار است.
**زندگی های لاکچری و ایجاد سرخوردگی در جوانان
وی در ادامه همچنین به تبعات فرهنگی این تولیدات اشاره کرد و در این باره عنوان داشت: عادی سازی ناهنجاریها، هنجارشکنی (در گویش ها، الفاط، دیالوگ ها و لوکیشن ها)، تساهل گرایی فرهنگی و اجتماعی، ترویج بی اعتمادی به همسر، دوست، خانواده، نهادهای اجتماعی، اعتقادات و حاکمیت، عادی سازی روابط خارج از عرف، مغایر با ارزش ها و باورهای ملی و اعتقاد، ترویج پنهان غیراخلاقی خارج از ضابطه، ترویج سبک زندگی خاص (مراسمات مذهبی تا جشن هایی که در تعارض با فرهنگ اصیلی ایران است)، اغراق در نمایش زندگی طبقۀ ثروتمند کشور که کسر کوچکی از جمعیت ایران محسوب میشوند و در نتیجه ایجاد سرخوردگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نارضایتی عمومی بین مردم به خصوص جوانان بخشی از تبعات فرهنگی محتوای نامناسب آنها است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد، محتوای نامناسب این سرویسها سبب ایجاد نوعی نافرمانی مدنی و دهن کجی به حاکمیت و تفکر حاکم بر جامعه میشود. ایجاد دوگانههای فرهنگی در ذهن مخاطب به خصوص جوانان از دیگر نقاط ضعف سرویسهای اشتراک ویدئو است که باید به آن اشاره کرد. معتقدم که سوءمدیریت فرهنگی باعث شد تا مشکلات وی او دیها به این آسیبها ختم شود.
**انگشت اتهام سریال ها به انجمن های خیریه
واعظی در این گفت وگو همچنین به محتوای سریال دراکولا آخرین ساخته مهران مدیری اشاره کرد و در این باره گفت: نمادهای به کار رفته در سریال دراکولا هیچ قرابتی با فرهنگ ایرانی ندارد. موقعیتهای فیلمبرداری در این سریال زندگی افرادی را بازآفرینی میکند که تفاوتهای مبنایی با زندگی اغلب مردم ایران دارد، چند درصد از مردم ایران در منزل خود باغوحش دارند، مراسمهای عزا و شادی خود را مانند آنچه در سریال میبینیم، برگزار میکنند یا تاکسی مسافرتهای درون شهری آنها بالگرد خصوصی است! نمایش چنین صحنههایی دستآوردی غیر از دلسردی جوانان از زندگی نخواهد داشت، این نارضایتی در جلوههای مختلف اجتماعی بروز ظاهری پیدا خواهد کرد. شوخیهای زننده، ترویج اباهه گری، خیانت و عمومیت دادن به ناهنجاریهای موردی از نقاط ضعف دراکولا است.
وی در پایان گفت: دربارۀ مورد آخر مشخصاً باید گفت که این سریال انگشت اتهام را متوجۀ خیریههای سطح کشور میکند. میپذیریم که مقصود سازندگان سریال نمایش یک آسیب اجتماعی است اما این کار باید با ظرافت انجام شود، ضروری است که محتوای سریال به نحوی باشد که جامعه را بدبین نکند. خیریههای متعددی در سطح کشور وجود دارند که زندگی بسیاری از مستضعفان به فعالیتهای آنها وابسته است بنابراین سازندگان سریالهایی که در بستر شبکههای پخش خانگی توزیع میشود باید مبتنی بر ارزشهای فرهنگی ما باشد و پیامهایی که صادر میکند مخاطب را دچار ابهام نکند، اثری که مخاطب ایرانی دارد باید مبتنی بر فرهنگ ایرانی باشد.