اینکه گاهی روابط بین مادر زن و داماد شکر آب شود امری طبیعی است و حتما شما هم نمونههایی از آن را شاهد بوده اید، ولی اینکه هر اقدامی برای فراری دادن مادر زن از خانه توسط داماد اجرا شود چندان رایج نیست، ولی از قرار معلوم مرد جوان قصهی ما تصمیمش برای رهایی از دخالتهای مادر زنش جدی بوده است.
طبق گزارشها مرد جوان مدتها بود که با والدین همسرش به مشکل برخورده بود و اخیرا شدت این اختلافات بالا گرفته و دیگر برایش قابل تحمل نبود برای همین دنبال راهی بود تا بدون آنکه کسی متوجه نیت او شود آنها را از خانه و زندگی خود دور کند.
آنطور که این مرد جوان گفته پدر زنش مرد خوبی است و گاها به خاطر فشارهای همسرخود یعنی مادر زن در زندگی مشترک مرد جوان و همسرش دخالت میکرده، اما مادرزن به شدت و بدون رعایت هیچ حریمی مخل آرامش زندگی مشترک آنها میشده است.
نق زدنهای زیاد و ایرادات عجیبی که مادر زن از زندگی این زوج میگرفته به مرور موجب تغییر نظر دختر هم شده بود و برای همین مرد جوان احساس خطر کرد و تصمیم گرفت تا راهی برای دور کردن مادر زنش از خانه شان پیدا کند. راهی که او به ذهنش رسید بیشتر شبیه ایدهای بود که در انیمیشنهای دوران کودکی مان دیده بودیم؛ یعنی ترساندن با استفاده از یک موجود چندش آور.
مرد جوان روزی را به یاد آورد که مادر زنش با دیدن نوعی عنکبوت به شدت وحشت کرد و از اتاق بیرون رفت و تا مدتها دیگر به اتاقی که عنکبوت در آنجا دیده شده بود نیامد و همین ایدهای شد برای اجرای نقشهی دور کننده مادر زن از خانه شان.
روزی که قرار بود والدین همسرش به خانهی آنها بیایند را مطلع شد و با برنامه ریزی نوعی عنکبوت چندش آور به نام "تارنگولا " خریداری کرده و در گوشهای از خانه پنهان کرد؛ مادر زن هم بی خبر از همه چیز و همه جا دقیقا جایی نشست که دامادش عنکبوت را در آنجا پنهان کرده بود. دقایقی بعد داماد به بهانهای به آن گوشه از خانه رفت و عنکبوت را آزاد کرد و عنکبوت هم مستقیما به سمت مادر زن آمد؛ دیدن عنکبوت همانا و فراری شدن از خانه داماد همانا. به گفتهی این مرد جوان در حال حاضر بیش از یک ماه است که مادرزنش به خانهی آنها نیامده است.
منبع: برنا