شامگاه سهشنبه اول تیرماه مرد جوانی در شهرستان قم سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی پدر ۶۶سالهاش را گزارش داد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: پدرم فرید برج ساز است و وضع مالی خیلی خوبی دارد. او مرد خیر و خوشنامی است و با کسی هم مشکلی ندارد. امروز صبح برای انجام کاری با خودروی پژو۲۰۶ از خانه بیرون رفت. او همیشه عصر به خانه بر میگردد، اما تا شب هم به خانه برنگشت. نگرانش شدیم و با تلفن همراهش تماس گرفتیم که تلفن همراهش هم خاموش بود. پس از این نگرانی ما بیشتر شد و برای پیدا کردن ردی از او به خانه دوستان و بستگان و حتی به مراکز درمانی هم سر زدیم، اما هیچ خبری از پدرم پیدا نکردیم. الان احتمال میدهم برای او اتفاقی رخ داده باشد و درخواست کمک دارم.
کشف جسد در حوالی فرودگاه
با شکایت مرد جوان تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قم به دستور قاضی پرونده برای پیدا کردن مرد گمشده وارد عمل شدند تا اینکه یک روز بعد با خبر شدند مأموران پلیس تهران در نزدیکی فرودگاه امامخمینی جسد فرید را داخل خودرویپژو ۲۰۶ خودش کشف کردهاند و در این رابطه هم زن و مرد جوانی را که با خودروی پژو ۲۰۶ در حال حمل جسد بودند دستگیر و به اداره پلیس منتقل کردند.
بررسیهای کارآگاهان ادارهآگاهی شهرستان قم نشان داد ساعت۱۸ عصر روز چهارشنبه دوم تیرماه مأموران گشت پلیس در نزدیکی فرودگاه امام خمینی در حال گشتزنی بودند که متوجه خودروی پژو۲۰۶ در یکی از جادههای فرعی اطراف فرودگاه میشوند. مأموران به خودروی پژو مشکوک میشوند و برای بررسی موضوع به نزدیک آن میروند که مشاهده میکنند سرنشینان آن زن و مرد جوانی هستند که باهم درگیر شدهاند. از سوی دیگر راننده پژو با دیدن مأموران پلیس شروع به حرکت میکند و برای اینکه در دام مأموران گرفتار نشود در جهت مخالف جاده با سرعت زیاد فرار میکند. بدین ترتیب تعقیب و گریز مأموران پلیس و سرنشینان خودروی پژو رقم میخورد و در نهایت هم مأموران پلیس پس از یک تعقیب و گریز نسبتاً طولانی خودرو را متوقف و دو سرنشین آن را بازداشت میکنند. مأموران پلیس در ادامه در بازرسی از خودرو جسد مرد میانسالی را که دست و پایش با طناب بسته بود در صندلی عقب خودرو کشف میکنند. مأموران پس از استعلام پلاک خودرو متوجه میشوند صاحب خودرو همان مرد برجسازی است که یک روز قبل خانواده وی در شهرستان قم اعلام مفقودی میکنند و در بررسی بعدی هم مشخص میشود جسد کشف شده هم متعلق به فرید است.
بدین ترتیب زوج جوان بازداشت و به اداره پلیس منتقل میشوند که پس از اعتراف به گروگانگیری مرگبار به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای بازجویی در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی قرار میگیرند.
اظهارات مرد جوان
متهم که مرد ۳۵سالهای به نام ایرج است با اعتراف به گروگانگیری مرگبار در ادعایی گفت: چند سال قبل با همسرم آشنا شدم و او را صیغه کردم. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه معتاد به هروئین شدم و از آن روز به بعد زندگیام تیره و تار شد و از کار هم بیکار شدم. پس از این یکی از بستگانم ما را به فرید که مرد خیر و پولداری بود معرفی کرد. او آدم خوشنام و خوبی بود و با خیریههای زیادی در شهرستان قم ارتباط داشت و به افراد نیازمند کمک میکرد. فرید در این مدت خیلی به ما کمک کرد و به همین خاطر همسرم را میشناخت تا اینکه همسرم به من گفت قرار است فرید هزینه درمان مرا بپردازد و مرا در کمپی بستری کند. من مخالفت کردم، چون قبل از این هم چندباری در کمپ بستری شده و ترک کرده بودم، اما دوباره به مصرف مواد روی آوردم. همسرم اصرار کرد که به او گفتم به این بهانه مرد پولدار را به خانه به کشانیم و از او اخاذی میلیاردی کنیم که همسرم قبول کرد.
روز حادثه فرید با خودرواش به خانه ما آمد و من و همسرم را سوار خودرو کرد و به طرف کمپی در خارج از شهر به راه افتاد. در میانه راه چاقویی که از قبل آماده کرده بودم از جیبم بیرون آوردم و به پهلویش فشار دادم و او را تهدید به مرگ کردم. از فرید خواستم توقف کند و او هم از ترس خودرواش را نگه داشت که دست و پایش را با طناب بستم و او را در صندلی عقب انداختم. او هر چقدر التماس کرد رهایش نکردم، چون قصد داشتم او را گروگان بگیرم و از خانوادهاش اخاذی میلیاردی کنم. به طرف تهران به راه افتادم تا اینکه در رباط کریم کارت عابرش را گرفتم و تمامی پولهای آن را برداشت کردم. با پولهای سرقتی مقداری هروئین و مواد غذایی خریدم و دوباره شروع به رانندگی کردم که شب شد و مجبور شدیم شب را داخل ماشین بخوابیم. صبح که بیدار شدیم متوجه شدم او فوت کرده است. در حالی که خیلی ترسیدهبودیم تصمیم گرفتیم جسد او را در بیابانهای اطراف فرودگاه دفن کنیم که مأموران پلیس ما را بازداشت کردند.
اظهارات زن جوان
زن جوان در بازجوییها جرم خود را انکار کرد و مدعی شد که از گروگانگیری بیخبر بوده و با شوهرش همدستی نکرده است. وی در ادعایی گفت: مدتی بود که مرد خیر را میشناختم و او در این مدت کمک زیادی به ما میکرد تا اینکه تصمیم گرفتم شوهرم را در کمپ بستری کنم. وقتی موضوع را با مرد خیر در میان گذاشتم او قبول کرد که هزینه کمپ را پرداخت کند و به همین خاطر روز حادثه با خودرواش به خانه ما آمد تا شوهرم را به کمپ ترک اعتیاد منتقل کنیم. در راه ناگهان شوهرم با تهدید چاقو دست و پای فرید را بست و گفت قصد دارد از خانوادهاش اخاذی کند که مخالفت کردم، اما او مرا هم تهدید کرد. از ترس حرفی نزدم تا اینکه پس از ۲۴ساعت گروگانگیری متوجه شدیم مرد برجساز فوت کرده است. جسد را برای دفن به بیابانهای اطراف فرودگاه امام خمینی بردیم که با شوهرم درگیر شدم و مأموران پلیس رسیدند و در تعقیب و گریز ما را دستگیر کردند.
در حالی که معاینات اولیه حکایت از آن دارد که مرد فوت شده بر اثر تزریق آمپول فوت کرده است، جسد برای انجام آزمایشهای لازم و مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و دو متهم به دستور بازپرس شعبهسوم دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایای پنهان حادثه در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی قرار گرفتند.
منبع:روزنامه جوان