انتقام، توهم، کسب منفعت، ترحم، حسادت، دفاع از خود و ... انگیزههای اغلب قتلهای خانوادگی است. دلایل قتل خانوادگی میتواند بسیار بیشتر از صرفا «بیماری روانی» قاتل باشد، اما با این وجود اغلب اوقات وقتی صحبت از قتل خانوادگی به میان میآید یکی از اولین توضیحات و ترجیحات برای تفسیر مساله این است که بگویند «قاتل بیمار روانی است».
احتمال بیماری روانی بخصوص درباره پدر و مادر بابک خرمدین بارها مطرح شده است. هر چند انتظار نمیرود آدمهایی که توانسته باشند اقلا سه نفر را به قتل برسانند و تکهتکه کنند و بعد تکهها را مخفی کنند از درجه قابل قبولی از سلامتی روان برخوردار باشند، اما معیار سلامت روان برای دارا بودن مسئولیت جزایی در قانون با معیارهای عمومی سلامت روان تفاوتهایی دارد.
ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ میگوید: «هر گاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده به نحوی که فاقد اراده یا قوه تمییز باشد مجنون محسوب میشود و مسئولیت کیفری ندارد.» به زبان ساده همین که فرد به قبح عمل خود واقف است و مثلا میداند که قتل یک عمل مجرمانه و دارای مجازات است، یعنی سلامت روانی برای بار کردن مسئولیت کیفری بر او وجود دارد، اما مفهوم سلامت روانی از نظر سازمان جهانی بهداشت (WHO) چیزی فراتر از نبود اختلالهای روانی و شامل خوببودن ذهنی، ادراک خودکارآمدی، استقلال و خودمختاری، کفایت و شایستگی، وابستگی میاننسلی و خودشکوفایی توانمندیهای بالقوه فکری و هیجانی است. اختلال رفتاری - روانی عبارت است از حالات قابل توجه بالینی که با تغییر در تفکر، خلق، هیجان یا رفتار مشخص و با ناراحتی و تشویش شخصی یا اختلال کارکرد زندگی همراه باشد. این تغییرات در گستره هنجار جامعه قرار نمیگیرند و به صورت واضح غیرعادی و بیمارگونه و مداوم یا عودکنندهاند.
دکتر کیانا کولایی متخصص پزشکی قانونی در اینباره میگوید: «از نظر حقوقی همین که فردی بداند کاری که انجام میدهد قتل است، یعنی نسبت به آن کار آگاهی داشته است و نمیتواند با ادعای جنون از زیر بار مسئولیت عملی که انجام داده فرار کند»؛ بنابراین اقلا اکبر خرمدین که متهم به مباشرت در قتل داماد، دختر و پسرش بین سالهای ۹۰ تا ۱۴۰۰ است، نمیتواند ادعا کند که به دلیل بیماری روانی مرتکب این قتلها شده است.
با این حال هنوز نحوه قتل عجیب است. کولایی میگوید: «مثلهکردن مقتول توسط قاتل یا قاتلان رواج چندانی ندارد. هر چند آماری وجود ندارد که چند درصد قتلها ختم به مثلهسازی میشود، اما به هر حال من میتوانم بگویم که در دوران حرفهای خودم اجساد مثلهشده زیادی ندیدهام».
او البته میگوید که تکهتکه کردن جسد چندان کار دشواری هم نیست: «مثلهکردن جسد آنطور که انتظار دارید احتیاج به یک اره برقی یک متری یا ساتور و چیزهایی مانند آن ندارد. اگر کسی با آناتومی بدن آشنایی داشته باشد میتواند با یک چاقوی پنج سانتیمتری هم یک جسد را مثله کند و هدف آن هم این است که پیدا نشود». با نگاهی به همین پرونده قتل در خانواده خرمدین به نظر میرسد چنین ترفندی چندان هم بیثمر نیست وقتی بدانیم که از سه قتلی که آقای خرمدین و بانو مرتکب آن شدهاند، دو قتل تا پیش از دستگیری و اعتراف آنها فاش نشده بود و دو جسد دیگر هم پیش از اینکه از محل قتل بیرون برده شوند مثله شده بودند.