مسیر زندگی محمود (متهم پرونده) از حدود 30ماه پیش تغییر کرد. از زمانی که همسر دومش هم از او طلاق گرفت و همراه فرزندانش گرگان را ترک و به زادگاهشان یعنی دامغان نقل مکان کرد. پس از آن بود که محمود 51ساله تنها شد و به مرور زمان و با از دست دادن خانه و ماشینش، زندگیاش وارد سراشیبی شد. او میگوید: «تا پیش از آن زندگی بدی نداشتم. معتاد بودم اما کار میکردم و آزارم به کسی نمیرسید. من اگرچه در استان سمنان به دنیا آمدم، اما بزرگ شده گرگان هستم. خواهرانم هم در این شهر زندگی میکنند و من هم زندگی آرامی داشتم.»
مرد 51ساله در این سالها مشاغل متعددی را تجربه کرد. از کار کردن در کوره پز خانه گرفته تا رانندگی کامیون کمپرسی ، انتقال و تخلیه نخالههای ساختمانی. او توانسته بود در این سالها، خانه و ماشین هم بخرد و بهگفته کسانی که او را میشناسند و حتی افرادی که در جمع معتادان با او آشنا شده بودند، محمود مردی آرام و بیآزار بود و هیچکس تصورش را هم نمیکرد که روزی او دست به چنین جنایت هولناکی بزند.
شروع کارتنخوابی
عامل جنایت هولناک گرگان 2 بار ازدواج کرده، اما در هر 2 بار زندگی مشترک، او بهدلیل اعتیادش به موادمخدر با شکست روبهرو شد. آخرین شکست او در زندگی مشترک به حدود 30ماه گذشته برمیگردد. مدتی پس از اینکه همسر دومش هم از او جدا شد، وی خانه و ماشیناش را هم از دست داد و پس از آن بود که به یک کارتن خواب تبدیل شد.
«30ماه تنها بودم. نه جایی را داشتم و نه خانوادهای. همه داراییام را بهخاطر طلاقم و مصرف تریاک از دست دادم و از یک سال گذشته در زمینهای خالی پشت دانشگاه میخوابیدم. از میان زبالهها، ضایعات جمع میکردم و به چهارراه میدان گرگان میبردم و میفروختم. با پولش تریاک و غذا میخریدم و هر از گاهی هم برای دوش گرفتن و حمام کردن به خانه بستگانم میرفتم.»
2بار دستگیری
همه سوابقی که در پرونده مجرمانه متهم وجود دارد، مربوط به مصرف موادمخدر است. او در این سالها 2بار به اتهام استعمال موادمخدر دستگیر شد که بهگفته خودش: «هر بار یک یا 2 شب در زندان بودم و بعد آزاد می شدم.»
از زمانی که کارتنخوابی محمود شروع شد، علاوه بر مصرف تریاک به مصرف قرص هم روی آورد. قرصهایی که آنها را از همان چهار راه میدان گرگان که پاتوقش بود، تهیه میکرد و شاید مصرف همین قرصها بود که باعث شد توهمات عجیب و غریب به سراغش بیاید و در نهایت تصمیم به حمله خونین به مردم بگیرد.
روز حادثه
عصر 12مرداد امسال بود که محمود مثل روزهای دیگر، راهی چهارراه میدان گرگان شد تا قرص بخرد. «3هزار تومان دادم و قرص خریدم و آن را مصرف کردم. کسبه چهار راه میدان من را اذیت میکردند و آزارم میدادند و آنقدر اذیت شده بودم که چند روز قبل از حادثه تصمیم گرفته بودم خودم را مقابل اتوبوس بیندازم و خودکشی کنم، اما در لحظه آخر پشیمان شدم و حتی این افراد را به خدا واگذار کردم. در همه این مدت تصور میکردم که آنها باعث جدایی همسرم از من و نابودی زندگیام شدهاند. آن روز اتفاقاتی که این مدت برایم افتاده بود و اذیتهای مردم و کسبه در مقابل چشمانم آمد. ناخودآگاه با تیغ موکتبری که در جیبم داشتم، شروع کردم به زخمی کردن این افراد.»
هرچند متهم مدعی است که قصد انتقامجویی داشته، اما او حتی نام افرادی را که مورد ضرب و جرح قرار داده را هم نمیداند. او حتی با یک نفر از قربانیانش سابقه اختلاف و درگیری هم نداشته است. محمود حتی نمیداند چهکسی را در روز حادثه کشته و وقتی اسم و عکسش را میبیند مدعی میشود که من این فرد را نزدهام.
او توضیح میدهد: آن روز 2تیغ موکتبری در دست چپ و راستم داشتم و در خیابان راه افتادم و از پشت و پنهانی به افرادی که مدنظرم بودند ضربه میزدم و آنها را زخمی می کردم. من این تیغها را ۱۵روز قبل از مغازه خریده بودم. البته قبل از آن، 2تیغ دیگر داشتم که وقتی به تهران رفته بودم و مأموران بهخاطر موادمخدر مرا دستگیر کرده بودند، هر 2 تیغ موکت بری را از جیبم درآوردند و گرفتند و من پس از اینکه به گرگان برگشتم، به مغازه رفتم و 2 تیغ تازه خریدم. من تیغها را خریده بودم تا زمانی که کسی خواست اذیتم کند از خودم دفاع کنم.
40ثانیه خونین
بهگفته سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان، بررسی دوربینهای مداربسته نشان میدهد که متهم در ۴۰ثانیه نخست ۶نفر را مورد ضرب و جرح قرار داده که ششمین نفر همان جوانی است که در این حادثه بهدلیل شدت خونریزی جانش را از دست داد. متهم اما مدعی است که در آن لحظات بهخاطر خوردن قرص گیج بوده و یادش نمیآید که چه اتفاقاتی افتاده است.
او ادامه میدهد: «بعد از اینکه چند نفر را با تیغ زدم، تیغ شکست و کوتاه شد. مردم متوجه ماجرا شده بودند و برای اینکه به من حمله نکنند و دستم خالی نباشد، از یک آهنگری که آنجا بود یک چاقوی بزرگ و یک تبر برداشتم و به چهار راه رفتم و چند نفر از کسانی را که در آنجا مغازه دارند را هم زدم. تصور میکردم که آنها هم کسانی بودند که در این مدت مرا اذیت کرده بودند. وقتی آخرین نفر را زدم، ایستادم و فریاد میزدم تا کسی جرأت نکند جلو بیاد و همان موقع پلیس آمد و چون دلیلی برای مقاومت کردن نداشتم چاقو و تبر را زمین گذاشتم و خودم را تسلیم کردم.»
براساس این گزارش، پرونده متهم در حالی در دادسرای گرگان رسیدگی میشود که تاکنون همه 10شاکی پرونده با مراجعه به اداره آگاهی شکایت خود را مطرح کردهاند و از سوی دیگر این مرد در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفته تا با انجام بررسیهای تخصصی و پزشکی مشخص شود که آیا وی به بیماری روانی مبتلاست یا نه. در همین حال رئیسکل دادگستری گلستان نیز اعلام کرده که با طی شدن مراحل مختلف رسیدگی به پرونده، اطلاعرسانیهای لازم انجام خواهد شد.