هركس ديگري را مقصر مي دانند و گويي گوش هيچكس بدهكار خطر عظيمي كه متوجه ايران و ايراني است، نيست! از مردم كه بپرسيد، مقصر بي رغبتي خانواده ها به فرزندآوري را وضع بد معيشتي و سياستگذاري هاي غلط مسئولين مي دانند و وقتي هم به سراغ دولتمردان و دستاندركاران فرهنگي كشور برويد، تغيير سبك زندگي خانوارها را به عنوان متهم رديف اول بحران جمعيتي معرفي مي كنند!
كاهش جمعيت و خطر تحديد نسل از بحران هاي است كه آرام آرام و به تدريج، تمامي مولفه هاي برتري و قدرت كشور را در خود هضم مي كند و در آينده اي نه چندان دور، ايران اسلامي را به سرزميني مملو از افراد فرتوت و فرسوده اي تبديل خواهد كرد كه حتي قادر به برآوردن ابتدايي ترين احتياجات زندگي خود نيز نيستند.
عليرغم اينكه رهبر فرزانه انقلاب در مهرماه 1391 صراحتاً سياست تحديد نسل را زيرسوال برده و فرمودند: «مسئله تحدید نسل از اواسط دهه ۷۰ به این طرف باید متوقف می شد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیم اند، خود بنده حقیر هم در این اشتباه سهیم هستم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد.»، اما كماكان قطار سياستگذاري هاي دولتمردان بر ريل كاهش جمعيت و تحديد نسل در حال حركت است!
جالب اينجاست كه كشورهاي پرجمعيتي نظير چين و هندوستان، با تجديدنظر در سياست هاي فرزندآوري خود، خانواده ها را به داشتن فرزندان بيشتر تشويق و ترغيب مي كنند، با اين وجود اما هستند عده اي كه عليرغم ظرفيت هاي عظيم مادي و معنوي در ايران اسلامي، كماكان بر خط مشي منسوخ و بي ثمر «كاهش جمعيت» اصرار داشته و نسخه هاي تحديد نسل سازمان هاي جهاني را براي ايرانيان تجويز مي كنند!
لازم به يادآوري است كه ايران با جمعيتي معادل يك درصد جهان، بيش از 7 درصد معادن و منابع دنيا را در خود جاي داده است و اين بدان معني است كه كشورمان گنجايش بين 2 تا 3 برابر جمعيت كنوني را نيز در خود دارد اما مع الاسف در سايه بي تدبير مديران و بي كفايتي دولتمردان، نه تنها زمينه هاي جهش جمعيتي فراهم نگرديده است بلكه جمعيت فعلي كشور نيز با انواع و اقسام تبعيض ها، كمبودها و كاستي ها دست و پنجه نرم مي كنند.
گفتني است، بر طبق آخرین آمار منتشره از سوي دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت، بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند. اين آمار اما بايد در حُكم زنگ خطري مهيب براي دستاندركاران امر باشد كه بي توجه به ظرفيت هاي اين جمعيت ميليوني، به راحتي هرچه تمام تر بهترين فرصت براي رشد جمعيت كشور را از دست مي دهند و از عواقب شوم نشأت يافته از آن نيز جاهل و بي خبرند!