جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۵

قصاص پایان درگیری مستانه در پارک

قصاص پایان درگیری مستانه در پارک
مرد جوانی که بعد از خوردن مشروب در یکی از پارک‌های غرب تهران با مرد جوانی درگیر شده و وی را به قتل رسانده‌بود، با حکم قضایی به قصاص محکوم شد.
کد خبر : ۵۶۸۸۱۶

۲۵‌اردیبهشت‌سال‌۹۷، به مأموران کلانتری‌۱۴۱ کن خبر رسید دو مرد جوان در یکی از بوستان‌های کن با هم درگیر شده‌اند. بعد از اعلام این خبر مأموران به محل حادثه رفتند که در تحقیقات اولیه مشخص شد یکی از آن‌ها به نام صدرا بر اثر اصابت چاقو راهی بیمارستان شده‌است و ضارب نیز بعد از ارتکاب جرم از محل متواری شده‌است.

تلاش‌ها برای دستگیری ضارب ادامه داشت که خبر رسید صدرا ۳۰‌ساله بر اثر شدت جراحات و خونریزی‌ها فوت کرده‌است. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و هادی به عنوان عامل قتل تحت تعقیب قرار گرفت.

پسر جوان چند روز بعد از حادثه در خانه پدرش شناسایی و بازداشت شد. متهم ۲۰‌ساله در بازجویی‌ها به جرمش اقرار کرد و گفت: «روز حادثه در خانه بودم و بعد از خوردن مشروب استراحت می‌کردم که دوستم به نام پیام تماس گرفت و خواست به دیدنش بروم. آن‌ها در محل شهران زندگی می‌کردند. قبول کردم و با موتور به آنجا رفتم. دوستم وقتی مرا دید پیشنهاد داد برای تفریح همراه دیگر دوستانش به پارک برویم. کمی خوراکی خریدیم و با پیام و دوستانش به پارکی در همان محله شهران رفتیم. در یکی از آلاچیق‌های پارک نشستیم و یکباره یکی از دوستان پیام بساط مشروب را پهن کرد و من هم وسوسه شدم و همراه آن‌ها بار دیگر مشروب خوردم. این شد که از حال طبیعی بیرون آمدم و شروع به عربده‌کشی کردم.»

متهم ادامه داد: «در حال خودم نبودم که صدرا به عنوان رهگذر جلو آمد و خواست ساکت باشم. او می‌گفت نباید مقابل زن و بچه مردم که برای تفریح به پارک آمده‌اند عربده‌کشی کنم. از آنجایی‌که مشروب زیاد مصرف کرده‌بودم و حال طبیعی نداشتم با تذکر صدرا عصبانی شدم و گفتم به او ربطی ندارد. او با شنیدن این جواب سرم فریاد کشید و کار به درگیری کشید.»

متهم در خصوص قتل گفت: «در آن درگیری صدرا چند سیلی به صورتم زد. همانجا تصمیم گرفتم فرار کنم، اما حین فرار به دیواری رسیدم که راه برایم بسته شد. صدرا هم پشت سرم دوید تا مرا بگیرد، اما با هم در آن بن بست گرفتار شدیم. همان موقع برای ترساندن صدرا و فراری دادن او چاقویی که همراه داشتم را از جیبم بیرون آوردم، اما ناخواسته یک ضربه به گردن او زدم. مقتول خونین روی زمین افتاده بود که بلافاصله سوار موتورم شدم و فرار کردم. چند روز بعد از آن درگیری فهمیدم صدرا در بیمارستان فوت کرده است.»

متهم بعد از اقرار به جرمش و بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. مرد جوان در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه‌هفتم دادگاه قرار گرفت. ابتدای جلسه مادر مقتول درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و بار دیگر ماجرا را شرح داد.

او در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید مقتول را نمی‌شناختم به همین دلیل با او خصومتی نداشتم که بخواهم او را به قتل برسانم. آن روز به خاطر خوردن مشروب حال طبیعی نداشتم، باور کنید قتل اتفاقی بود و اصلاً یادم نمی‌آید چطور دست به چاقو شدم و به کجای بدن مقتول ضربه زدم. فکر نمی‌کردم ضربه چاقو باعث مرگ او شود به همین خاطر وقتی فهمیدم او در بیمارستان فوت کرده‌است، غافلگیر شدم و حالا پشیمانم.» متهم در پاسخ به سوال ریاست دادگاه درباره همراه داشتن چاقو گفت: «پول‌هایم را پس‌انداز کرده‌بودم و یک موتور گرانقیمتی خریده بودم. در محله ما خفتگیری زیاد بود به همین خاطر می‌ترسیدم مرا هم به خاطر موتورم خفتگیری کنند به همین خاطر برای دفاع از خودم همیشه یک چاقو در جیبم داشتم. از کاری که کردم پشیمانم و شرمنده اولیای‌دم هستم. از دادگاه و اولیای‌دم تقاضای بخشش دارم و از آن‌ها می‌خواهم مرا ببخشند.» بعد از آخرین دفاعیات متهم، هیئت قضایی وارد شور شد و با توجه به اظهارات متهم و مدارک در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کرد. به این ترتیب متهم با تأیید حکم صادره در صورتی‌که نتواند رضایت اولیای‌دم را جلب کند در آستانه مرگ قرار خواهد گرفت.

منبع:روزنامه جوان