پانزدهم تیر امسال زنی میانسال با حضور در کلانتری 113 بازار، از ناپدید شدن پسرش خبر داد.
وی در اظهاراتش به مأموران گفت: پسر 23 سالهام به نام فرید، مربی بدنسازی است؛ وی از چهارم فروردین ناپدید شده و همسرش نیز مدعی است فرید دو نفر از دوستانش را به قتل رسانده و متواری شده و در این مدت چندباری از طریق فضای مجازی با او در رابطه بوده است. حتی عروسم میگفت فرید خواسته که به پلیس مراجعه نکنیم و چندین باری هم که با او در پارک قرار گذاشته فرید به خاطر ترس به محل قرار نیامده است.
با شکایت زن 57 ساله، کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شده و در نخستین گام به سراغ شهناز، همسر فرید رفتند.
همسر فرید گفت: شب قبل از ناپدید شدن فرید، دو نفر از دوستانش به منزل ما آمده و پس از شربخمر سوار خودرو شده و با هم قرار استخراج عتیقهجات گذاشتند سپس به حوالی جاده ساوه رفتیم اما مدتی بعد با چند نفر دیگر که در آنجا بودند درگیر شده و در این نزاع فرید دو نفر از آنها را با چاقو به قتل رساند و به دلیل ترس از زندان و قصاص، به اتفاق یکی دیگر از دوستانش متواری شد.
وی افزود: فرید از یکی از دوستانش خواست که با من را با خودرو به منزل برساند که بین راه خودروی ما به داخل کانال آب افتاده و با جرثقیل آن را خارج کردیم. فرید در این مدت از طریق فضای مجازی با من و خانوادهاش در تماس بود و من چند بار او را از دور دیدم اما به دلیل ترس از پلیس پیش ما نیامد.
به دنبال اظهارات زن جوان، کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پس از هماهنگیهای قضائی راهی خانه فرید شدند و در بازرسی از خانه فرید باتوجه به گذشت چهار ماه از ناپدید شدن مرد جوان هیچ مدرکی بدست نیاوردند اما در تحقیقات از همسایگان به سرنخ مهمی رسیدند، یکی از همسایهها به تیم تحقیق گفت: حوالی نیمه شب روزهای نوروز امسال، مردی ناشناس را پشت فرمان خودروی فرید در حال خروج از پارکینگ دیدم. جلو آسانسور با همسر و دخترش روبهرو شده که همسرش گفت فرید بدلیل مصرف مشروبات الکلی حالش بد شده و در حال انتقال او به بیمارستان هستند.
در ادامه مشخص شد مرد جوان با همسرش اختلاف زیادی داشته و دو بار از او جدا شده و با وساطت خانواده و به خاطر بچهاش، زندگی دوبارهای را با شهناز آغاز کرده است.
از طرفی از دوستان فرید و مرد جوانی که شهناز مدعی بود او را به خانه رسانده نیز خبری نبود.
زمانی که تیم تحقیق مدارک و شواهد را در کنار هم قرار داد فرضیه قتل فرید و داستانسرایی توسط همسرش مطرح شد.
در نهایت شهناز بازداشت شد و گرچه بازهم مدعی بود که فرید به خاطر دو قتل از مرز خارج شده اما درنهایت به جنایت اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل با حامد در فضای مجازی آشنا شدم، او در کار مدلینگ بود و در رابطه با عکاسی از دخترم و ساخت پیج، رابطه ما صمیمیتر شد. در این مدت از کتکها و رفتارهای بد فرید برای او گفتم و از او خواستم با همسرم صحبت کند.
متهم افزود: حامد از فرید خواست برای صحبت به یکی از اتاقها بروند و ناگهان صدای درگیری از داخل اتاق شنیده شد، من فوراً وارد اتاق شدم و دیدم حامد با چاقو فرید را کشت، بعد هم برای بردن جسد فرید از خانه ویلچری تهیه کرد و جسد فرید را روی آن گذاشته و از خانه خارج کردیم، بعد از آن هم از حامد خبری نداریم چون حامد من و دخترم را تهدید کرده بود که اگر رازی از این قتل به زبان بیاوریم بلایی سر ما میآورد و ما سکوت کردیم.
به دنبال اظهارات زن جوان، حامد شناسایی و دستگیر شد. حامد که تصور نمیکرد دستگیر شود و به شدت شوکه شده بود در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد و گفت: پس از آشنایی با شهناز چند بار او را ملاقات کرده بودم تا اینکه در روز حادثه از من درخواست کمک کرد تا با همسرش درباره ضرب و شتمش صحبت کنم، حوالی ساعت هفت عصر به خانه آنها رفتم. شوهرش را دیدم که به حالت بیهوش روی زمین افتاده بود؛ شهناز از من خواست تا یک ویلچر تهیه کنم. حدود ساعت سه صبح با تهیه ولیچر به خانه شهناز برگشتم. شهناز از بیدار شدن شوهرش که بیهوش شده بود وحشت داشت بنابراین چهار ضربه چاقو به پهلو، شکم و قفسه سینه او زد و همان لحظه تصمیم سوزاندن جسد را در بیایانهای پرند را گرفت.
وی ادامه داد: جسد را به بیایانهای پرند انتقال دادیم و آنجا به آتش کشیدیم. در مسیر بازگشت بدلیل خستگی و بیخوابی کنترل خودرو از دستم خارج و ماشین وارد کانال آب شد که جرثقیل، آن را خارج کرده و خودرو را به تهران منتقل کرد.
سردار علیرضا لطفی؛ رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با اعتراف متهمین تیمی از کارآگاهان راهی محل شده و استخوانهایی را کشف کرده و در اختیار پزشکی قانونی قرار دادند تا مشخص شود که استخوانها متعلق به مقتول بوده است و تحقیقات جنایی برای کشف زوایای پنهان پرونده توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران همچنان ادامه دارد.