به گزارش عصر امروز، مصاحبه ای جنجالی از مسیح علینژاد با ابوالقاسم طالبی کارگردان فیلم سینمایی "قلاده های طلا" منتشر شد که صحبت های هر دو طرف شنیدنی و جالب بود؛ پاسخ های "انقلابی" طالبی و سوالات "غم آلود" علی نژاد!
غم آلود، از دوری وطن و شهدای جنبش! انگار که دلش یاد وطن کرده و چرخ روزگار در بلاد غربت بد می چرخد و اصلا خوش نمی گذرد؛ وی از کهریزک می گوید و مادران کشته شدگان: "در کهریزک سه نفر را خود جمهوری اسلامی اعلام کرده که محسن روحالامینی، امیر جوادی و محمد کامرانی هستند اما رامین آقازاده قهرمانی و محمد نجاتی کارگر را هنوز اعلام نکردند. تا حالا با مادرهای اینها صحبت کردید آقای طالبی؟"
وی همچنین می گوید: " با خانواده کدامشان در این فیلمتان صحبت کردید، کدام یک از آنها را توانستید نمایندگی کنید؟ "
علی نژاد طوری سخن می گوید که انگار کار و زندگی و تفریح را رها کرده تا تمام وجود خود را وقف جنبش کند!
البته وی از عدم تغییر خود نیز سخن می گوید: " من الان هم همان نویسندهام و تغییری هم نکردم. تنها تغییرش این است که بعد از انتخابات ماهایی که داخل ایران بودیم را وصل کردن به دستگاههای جاسوسی خارج از کشور. مثل همین کاری که شما در فیلمتان کردید، در غیر این صورت من که هیچ تغییری نکردم."
علی نژاد با آغاز سال ۹۱ نیز با انتشار مطلبی در وبلاگ شخصی اش همچون دیگر یارانش رسم نالیدن پیش گرفت و اینطور نوشت که: " این وبلاگ اصلا نمی دانم چند ساله شده اما این را می دانم که سه سال است فقط از سیاست می نویسد و از "درد" و از خبرهای بد..."
وی ادامه می دهد: "من هم دلم برای زندانیان "درد" می گیرد، ولی هیچ چی دست من و تو نیست، هر چه است پول است…چهارشنبه سوری کجا بودی… حالِ این روزهای «برخی» از ماست انگار نه گلی نه بهاری و اگر یاری و شرابی بود عذابِ وجدانی پنهانی، ژستی ساختگی برای سانسورِ شادی تا نگویند زیاده خوشیم وقتی که درد از در و دیوارِ خانه ی برخی از هم خانه هامان بالا می رود."
علی نژاد نیز مانند همه "فراری های ۲ ساله" به ظاهر از غم و درد و رنج دروی از وطن می گوید و دایه دار انقلابی است که شهدایش را گاهی با نام دوست دخترشان باید به یاد آورد و گاهی نیز با تصویر برهنه در آغوش "بوی فرند"
نام شهید را لکه دار می کنند تا جیره شان کمی بیشتر از آن زمان که در این خاک بودند بشود؛ و خود را "انقلابی" می نامند تا بعدها تاریخ سوژه ای برای خنده داشته باشد.
انقلابیون فراری، انقلابیون جیره بگیر، انقلابیون تیتیش مامانی و انقلابیون "خوش گذران" و اهل سفر!
اصلا این انقلاب را باید حتما در تاریخ ثبت کرد! آن هم با نام "انقلاب مسافرت" اتفاقا اگر حوادث پس از انتخابات برای برخی ها آب نداشت برای برخی دیگر نان داشت؛ دلیلی شد تا پخته شود خامی؛ چمن و "سبز"ه زار و آزادی کامل در شهر فرنگ؛ عکس یادگاری با این و آن و اینجا و آنجا...
و این چه انقلابی است که انقلابیونش در حال فرار و خوش گذرانی اند؟ به نظر می رسد باید علی نژاد و دوستان یک بار هم که شده تاریخ این انقلاب و مردان و زنان رنج کشیده اش را بخوانند تا دیگر نام خود را انقلابی ننامند و به یاد بیاورند شهدای این مرز و بوم را تا متوجه شوند که ندای برهنه نمی تواند نزد خدا روزی بخورد.
براساس این گزارش، مسیح علی نژاد خبرنگاری را از سال ۱۳۷۸ با روزنامهٔ همبستگی آغاز کرد و با بعد از آن با ایلنا همکاری کرد؛ علینژاد در مجلس شورای اسلامی ششم و هفتم خبرنگار پارلمانی بود و به دلیل پاره ای از مسائل غیر اخلاقی و ربودن برخی اسناد از مجلس هفتم اخراج شد و در جریان فتنه ۸۸ فعالانه با جریانات برانداز متصل به خارج همکاری می کرد.