صفحه گوشی تلفن همراه را که باز کنید هزاران صفحه رنگ و وارنگ و لاکچری میبینید؛ زن و شوهرهایی که در دکورهای زیبا، لباسهای فاخر و رنگارنگ در اوج عشق، محبت و احترام عکس گرفتهاند؛ بچههایی که شیک و تر و تمیز در حال آموزش هزاران کلاس متفرقهاند؛ معرفان رستورانهای مختلف با ویدیوهایی از تهیه غذاهایی که اگر دلتان تاب بیاورد و تا آخر ببینید و نخواهید شاهکار کردهاید، بلاگرهایی که در حال تهیه گزارش از هتلها و پاساژهای مجلل ترکیه و دبی برای مخاطبانشان که شما باشید هستند؛ همه اینها مواردی هستند که با یک گشت و گذار چند دقیقهای در صفحه مجازی با آن روبه رو هستید البته پشت پرده هرکدام از این عکسها و روایتهای به ظاهر لاکچری دروغهای زیادی پنهان شده است؛ دروغهایی که متأسفانه بنیانهای خانوادههای ایرانی و روح و روان جوانان را نشانه گرفته است.
فودبلاگر یا تسترهای غذا، همان افرادی که بدون نفس کشیدن روبهروی دوربین مشغول خوردن غذا میشوند افرادی که عطش سیری ناپذیری برای خوردن غذا دارند و علاوه بر دریافت غذاهای بسیار لوکس و لاکچری که گاهاً تجربه چشیدن مزه شان برای یک فرد عادی رؤیا و خیال است از معرفی رستورانهای مختلف درآمدهای بسیار بالایی کسب میکنند؛ البته این روی ظاهری قضیه است چراکه نه تنها فودبلاگرها بلکه تمامی افرادی که اسم بلاگر را روی خود گذاشتهاند و به جای اینکه جریان ساز باشند زندگی بی هدف و معمولی خودشان را به نمایش میگذارند، هر از چندگاهی به شهرها و کشورهای مختلف سفر میکنند و اقدام به تبلیغ هتل، تور، مراکز خرید، و مراکز اقامتی به ظاهر ارزان قیمت میکنند و این من و شمای مخاطب هستیم که این طرف تلفن در میان هزار مشکل ریز و درشت به تماشای فخر فروشی این افراد نشستهایم و حسرت میخوریم که چرا من جای او نیستم؟ چرا من و همسرم نمیتوانیم سفر اروپایی برویم؟ ولی ما میخواهیم روی دیگر سفرهای لاکچری بلاگرها را برایتان فاش کنیم تا بدانید این سفرها هزینه چندانی هم ندارد.
سراب سفرهای خارجی بلاگرها
به گزارش مهر اگر تا قبل از اینکه پشت پرده زندگی بلاگرها برایتان افشا شود مخاطب صفحاتشان بودید حتماً با سفرهای گاه و بی گاه شان به ترکیه، دبی و کیش روبه رو شدهاید؛ سفرهایی که تا چند روز از سری استورهای بیش از اندازه و پستهای اینستاگرامی با ژستهای مختلف اینفلوئنسرها در امان نخواهید بود؛ تعداد این سفرها آنقدر زیاد است که مخاطب اگر کمی باهوش باشد خیلی زود پی میبرد که کاسهای زیر نیم کاسه است و شاید فضا برای کسب و کار بلاگرها محدود شده است؛ استراتژی بلاگرها در سفرهای خارجی خود به این شکل است که مدام از حس آرامش در هتلهای لوکس، صبحانههای لاکچری و غذاهای اصیل ترکیهای عکس و فیلم تهیه میکنند، به مراکز خرید و اقامتهای توریستی و گردشگری مختلف سر میزنند و کم کم شما میبینید که تبدیل به یک تور لیدر شدهاند و از چگونگی تجربه این سفرها به پرسشهای گوناگون پاسخ میدهند، به بیان دیگر آنها به راحتی ذهن مخاطب را آماده این سفرها میکنند و چم و خم را یادشان میدهند؛ بعضی دیگر از این بلاگرها اقامت دبی یا ترکیه را دارند و مدام به این سوالات که چطور باید اقامت ترکیه را گرفت؟؛ چقدر هزینه برای مهاجرت لازم است؟؛ قیمت مسکن در ترکیه به چه صورت است؟ پاسخ میدهند و تبدیل به یک مشاور املاک رایگان و در دسترس برای مخاطبانشان شدهاند البته نباید افزایش قیمت مسکن در کشور را در این مقوله بی تأثیر دانست چراکه بسیاری از خانوادهها گول تبلیغات پر زرق و برق ماهوارهای یا زندگی پر از آرامش و لاکچری دروغین بلاگرها را میخورند و در چاهی میافتند که بیرون آمدن از آن گاو نر میخواهد و مرد کهن!
سفر به شیوه خانواده معمولی!
شاید شما هم به پیامکهای تبلیغاتی تورهای خارجی ارزان قیمت برخورد کرده باشید؛ ارزانی که با این قیمت بالای دلار بسیار عجیب است به عنوان مثال تور امارات فقط با ۳۰۰ هزارتومان یا تورهای ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومانی ترکیه که جزو آگهیهای بسیار عجیب است اما وقتی که پیگیر این آگهیها میشوید مشاهده میکنید که در ازای واردات یا حتی صادرات چمدانی از کالاهایی مثل موبایل، سیگار، لوازم آرایش و لباس و … با این قیمت میتوانید سفر کنید و حتی در بعضی از موارد در ازای این سفر بلاگرها ملزم به فروش این کالاها نیز خواهند شد و به این ترتیب اینفلوئنسرها متولی افرادی هستند که هزینه این سفر را تأمین میکنند و با خرید و فروش این اجناس بخشی از هزینه سفرشان را جبران خواهند کرد؛ این مسئله دقیقاً مصداق بارز همان عطش مفت بری بلاگرهاست که تمامی ندارد؛ شاید با خودتان بگویید یک فودبلاگر باید به کشورهای مختلف سفر کند و مخاطبش را با فرهنگ غذایی کشورهای مختلف آشنا کند اما یک سوال؛ فودبلاگر یا سوئیت هوم ها چرا تنها به دبی و ترکیه سفر میکنند؟ چرا به هنگام سفر به این کشورها مدام از زرق و برق، مراکز خرید، غذاهای لوکسی مانند لابستر، هشت پا، استیک با روکش ورقه طلا، صدف دریایی و سینیهای رنگ و وارنگ را تا سر حد مرگ میخورند و در آخر فیش میلیونیاش را با شما به اشتراک میگذارند؟ مگر نه اینکه یک فودبلاگر باید شما را با غذاهای بومی، محلی یا غذاهایی که مخصوص میهمانیهای خاص هستند و از این دست موارد خاص آشنا کند؛ برعکس این شیوه از سفرهای به ظاهر لاکچری دقیقاً ما را به یاد سفر خانواده معمولی به ترکیه انداخت همانقدر به ظاهر لاکچری که پشت پردهاش هزاران ماجرای رنگ و وارنگ دارد!
از رجیستری تلفن همراه تا قاچاق کالا توسط اینفلوئنسرها
البته این نکته را نباید از یاد برد که بلاگرهای فضای مجازی با درآمدهای میلیونی حاصل از حسرت و کلاهبرداری از من و شما، توانایی پرداخت هزینه سفرهای خارجی را دارند اما اگر بلاگری را مشاهده میکنید که در خارج از کشور به شما هتل، رستوران، مراکز خرید یا چم و خم خرید و فروش خانه و نحوه گرفتن اقامت را توضیح میدهد بدانید که کاسهای زیر نیم کاسه است و هزینه سفرش را جای دیگری تقبل کرده است؛ البته علاوه بر بلاگرهای خانگی که بهترین گزینه برای تبلیغ همه نوع کسب و کار هستند حضور شکم چران هایی که نام خود را فودبلاگر و تستر غذا گذاشتهاند در کشورهای مختلف به خصوص ترکیه بسیار پر رنگ تر است.
رکورد خرید خانه در کشور همسایه
خرید خانه و آپارتمان توسط ایرانیها در ترکیه طی ماه گذشته میلادی ۲ رکورد رشد به ثبت رساند و ایرانیان که همواره جزو لیست ۱۰ خریدار خارجی عمده املاک ترکیه محسوب میشوند را به رتبه اول سرمایه گذاران خارجی ملکی در این کشور رساند.
ایرانیانی که در ترکیه خانه می خرند، هدف اصلی شان سرمایه گذاری به قصد کسب بازدهی مثبت است و در این مسیر اغلب با نگاه به روند گذشته بازار ملک و تعقیب رفتار دیگران بدون تحلیل نتیجه اقدام آنها و یا حقیقی و دروغ بودن نمایش زندگی سراسر آرامش شان در این کشور حرکت میکنند اما سوال اصلی این است که سرمایه یک عمر زندگی که به واسطه تبلیغات سراسر کلاهبردانه بلاگرها در این کشورها صرف خرید ملک میشود سرانجامی دارد به بیان دیگر آیا فکر میکنید این شما هستید که برنده این خرید خواهید بود؟
بد نیست بدانید که سرمایه گذاری که در سال ۲۰۱۶ با تبدیل سرمایه خود در ایران به لیر وارد ترکیه شده و یک ملک به ارزش ۱۰۰ هزار لیر خریداری کرده است امروز با سقوط ارزش لیر در برابر دلار و تورم سالیانه مسکن در ترکیه حداقل ۲۸ درصد ضرر کرده است؛ به بیان دیگر این رقم نشان میدهد سرمایه گذارانی که طی ۵ سال گذشته که گول تبلیغات پر زرق و برق و دروغین زندگی بلاگرها در کشورهای ترکیه و دبی را خوردند در عمل متحمل ضرر و زیان بسیاری زیادی شدهاند و رویایی زندگی پر از رفاه با امکانات بسیار بالای رفاهی چیزی جز یک رؤیای کودکانه نبوده است؛ همه این نکات را گفتیم تا بدانید که پشت پرده این سفرها چه میگذرد، متأسفانه شما شاهد یک قاب خوش رنگ و برشی از زندگی بلاگرها هستید که اینفلوئنسرها میخواهند شما آن را ببینید اما در پس ماجرای این سفرها رجیستری تلفن همراه با پاسپورت این افراد و آوردن و بردن چمدانهای پر از کالا و لباس برای فراهم کننده مخارج سفر به کشورهای خارجی است که همگی از شیوههای سفرهای به ظاهرلاکچری بلاگرها به ترکیه و دبی است، این طرف من و شمای مخاطب نظاره گر این سفرها و حسرت عدم بهرهمندی از آنها هستیم؛ حال قضاوت با شماست که بخواهید گول زندگی ظاهری بلاگرها را بخورید یا نه!