به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از جوان، چند روز قبل پسر نوجوان افغان همراه چند نوجوان دیگر و مردی افغان حوالی پاکدشت در حال جمع‌آوری زباله بود که یکی از مردان افغان ماجرای قتلی را که چند سال قبل مرتکب شده بود برایش تعریف کرد.
آن مرد گفت: «من چند سال قبل همراه یکی از دوستانم در میدان آزادی به دنبال سوژه‌ای مناسب بودیم تا از او سرقت کنیم. تصمیم گرفته بودیم در پوشش مسافر سوار یک ماشین شویم و در بین راه اموال راننده را سرقت کنیم.
بعد هم راننده را گروگان بگیریم و از خانواده‌اش اخاذی کنیم و به این صورت پولدار شویم که یک خودروی سواری ال نود توقف کرد. راننده‌اش مردی میانسال بود که می‌توانستیم به راحتی از او سرقت کنیم.
به هر حال خودرو را برای رفتن به پاکدشت دربست گرفتیم و راننده حرکت کرد. وقتی به محل خلوتی حوالی پاکدشت رسیدیم، هوا کاملاً تاریک شده بود.
آنجا بود که رویش چاقو کشیدیم و با تهدید اموالی را که همراهش بود سرقت کردیم. البته مقاومت می‌کرد، به همین دلیل به او چاقو زدیم.
بعد گوشی تلفن همراهش را برداشتیم و شماره خانواده‌اش را به دست آوردیم. آن مرد به علت شدت جراحت فوت شد، برای همین جسدش را در بیابان دفن و خودروی او را هم در محلی دورافتاده رها کردیم. سپس با خانواده‌اش تماس گرفتیم.
تماس را دوستم با خانواده‌اش برقرار کرد. او در کشور ترکیه و پاکستان زندگی کرده بود و با سیم‌کارت آن کشور‌ها توانست با خانواده‌اش تماس بگیرد تا آن‌ها بفهمند تهدید ما جدی است و پول را به ما برسانند.
از خانواده‌اش درخواست ۲۰۰ میلیون تومان پول کردیم، اما چند روز سرگردان شدیم و دست ما به پولی نرسید.»
درباره حادثه
پسر نوجوان به پلیس گفت: بعد از شنیدن حرف‌های آن مرد با خودم گفتم حتماً خانواده راننده ال نود روز‌های خیلی سختی را سپری کرده‌اند و در این مدت هم نتوانسته‌اند جسد او را پیدا کنند.
همچنین پلیس هم نتوانسته بود قاتل ال‌نود را دستگیر کند برای همین تصمیم گرفتم پلیس را از ماجرا باخبر کنم.
با اطلاعاتی که پسر نوجوان در اختیار پلیس قرار داد، مأموران پلیس در این باره تحقیق کردند. بررسی‌های اولیه نشان داد که اول تیرماه ۹۸ مردی ۵۴ ساله به نام یوسف که گچکار ساختمان بود، به‌طور ناگهانی ناپدید شد.
خانواده‌اش به مأموران گفته بودند او بعد از خارج شدن از محل کارش، چند مسافر را به میدان آزادی رسانده و بعد از آن هم دو مرد افغان را به صورت دربست به مقصد شهرستان پاکدشت سوار کرده بود، اما پس از آن گوشی تلفن همراهش خاموش شده بود.
ماجرای گروگانگیری
براساس اوراق پرونده نیمه شب مردی ناشناس با گوشی تلفن همراه یوسف به خانواده‌اش خبر داده بود که یوسف را گروگان گرفته و در قبال آزادی او درخواست ۲۰۰ میلیون تومان کرده بود.
تماس‌های بعدی با خانواده یوسف از شماره بین‌المللی مربوط به ترکیه و پاکستان برقرار و بعد از چند روز آن شماره هم خاموش شده بود.
مأموران پلیس در ردیابی‌های بعدی توانسته بودند خودروی یوسف را یک روز بعد از حادثه حوالی پاکدشت پیدا کنند. مأموران در صندلی خودرو آثار خونی پیدا کرده بودند که با گروه خونی یوسف مطابقت داشت.
بازداشت متهم
بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که تیمی از کارآگاهان پلیس راهی محل شدند و مرد افغان را بازداشت کردند. او در بازجویی‌ها به ارتکاب قتل یوسف اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: من و دوستم شب حادثه قصد سرقت داشتیم. در میدان آزادی در حال پرسه‌زنی بودیم که خودروی ال‌نود را به مقصد پاکدشت کرایه کردیم.
حوالی پاکدشت هم نقشه‌مان را اجرا کردیم. آنجا بود که دوستم با چاقو به راننده ضربه‌ای زد و او را زخمی کرد. بعد با گوشی تلفن همراهش با خانواده‌اش تماس گرفتیم. راننده به خانواده‌اش گفت که او را گروگان گرفته‌ایم و درخواست ۲۰۰ میلیون تومان پول کردیم.
بعد از قطع تماس بودکه راننده به علت شدت جراحت فوت شد برای همین او را دفن کردیم. تماس‌های بعدی با خانواده راننده را دوستم برقرار کرد. او شماره تلفنی مربوط به پاکستان و ترکیه داشت و با آن شماره‌ها خانواده راننده ال‌نود را فریب می‌دادیم، اما دست ما به پول نرسید.
متهم گفت: مدتی قبل دوستم به افغانستان رفت و دیگر از او خبر ندارم. متهم درباره محل دفن جسد هم گفت: شب حادثه تاریک بود و ما در تاریکی شب جسد را دفن کردیم و با گذشت چند سال نمی‌دانم محل دفن دقیقاً کجاست.
تلاش برای بازداشت همدست متهم
با اطلاعاتی که متهم در اختیار پلیس گذاشت، کارآگاهان دست به تحقیق زدند و متوجه شدند متهم از افغانستان به کشور پاکستان گریخته است.
با کامل شدن تحقیقات در این باره به دستور قاضی صاحب‌جمعی، بازپرس ویژه قتل تحقیقات برای بازداشت متهم از سوی پلیس بین‌الملل جریان دارد.
کودک کار پلیس را به مخفیگاه قاتل رساند
کودک کار وقتی شنید مرد افغان ماجرای ربودن و قتل راننده ایرانی را تعریف می‌کند با مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و راز سه ساله یک قتل را برملا کرد.
