به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فارس، سازمان بهزیستی میگوید ۲۰ مرکز نگهداری از کودکان کار خیابانی در کشور وجود دارد که اقدامات حمایتی و توانبخشی برای کودکان و خانواده آنها صورت میگیرد و تلاش میکند تا با افزایش سطح توانمندی خانواده، کودک را از دامان خیابان به آغوش خانواده بازگرداند. این بخشی از اظهارات «محمدرضا حیدرهایی، سرپرست پیشین دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور» در گفتوگو با فارس است.
این مقام پیشین سازمان بهزیستی به آمار کودکان شناسایی شده در خیابان اشاره میکند و میگوید: ۱۴هزار و ۵۰۰ کودک کار خیابانی را در کشور شناسایی کردهایم. عمده کودکان در کارگاههای زیرزمینی و مشاغل دیگر در قبال مزد مشغول به کار هستند اما این ۱۴هزار و ۵۰۰ صرفاً کودک خیابانی هستند که به مشاغل کاذبی مانند فال فروشی، دستفروشی، وزنکشی و تکدیگری مشغول هستند.
وی آمار کودکان کار خیابانی اتباع خارجی را ۸۰ درصد دانست و تأکید کرد که برخی از آنها از اتباع مجاز هستند و برخی دیگر را اتباع غیر مجاز تشکیل میدهند.
«حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران» دیدگاه متفاوتی نسبت به مسأله کودکان کار دارد. او عمده کودکان کار را فعال و دور از چشم مردم میداند، در محیط های کشاورزی، دامداری، باغداری و ...؛ با وی درباره مسائل و چالشهای پیش روی کودکان کار در خیابانها و کارگاههای زیرزمینی صحبت کردیم. متن این گفتوگوی تفصیلی را در ادامه میتوانید بخوانید:
ایران چند کودک کار دارد؟
*فارس: براساس آمارها چند کودک کار در ایران و پایتخت زندگی میکند؟
واقعیت این است که براساس آمارهای سازمان بینالمللی کار، در دنیا ۱۶۰ میلیون کودک کار وجود دارد، به این معنا که به ازای هر ۱۰ کودک در دنیا یک کودک کار فعالیت میکند این در حالی است که در ایران هیچ آمار دقیقی در این حوزه نداریم. دلیل آن هم این است که نظام ثبت دقیقی نداریم. البته آمارهای متفاوتی هم در گوشه و کنار روایت میشود، آمارها میگویند از ۴۰ هزار کودک تا ۸۰ هزار کودکان کار در ایران فعالیت میکند اما این میزان دقیق نیست.
مسأله مهم دیگر آن است که ما کودکان کار را نباید به کودکان در خیابان خلاصه کنیم یا آنکه کودکانی که در کارگاهها کار میکنند، کودکان کار عمدتاً در محیطهای کشاورزی، دامداری، باغداری و... کار میکنند که ما هیچ نظارت و کنترلی روی آنها نداریم، به همین دلیل متأسفانه باید بگوییم هیچ آمار دقیقی نداریم و هیچ اهتمامی هم برای آمار مشخص برسیم نداریم از این رو همه برنامهریزیها داستان تیر در تاریکی در این حوزه است.
۱۳ سازمان متولی حوزه کودکان کار در ایران
*فارس: متولی کودکان کار و آمارها کجاست؟
براساس قانون کار نظارت و پیگیری اجرای قانون بر عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، این مسئولیت اصلی برعهده وزارتخانه است، اما آنجایی که موضوع موضوع کودکان در وضعیت مخاطرهآمیز قرار دارد و به کودک کار در خیابان بر میگردد طبق آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی مصوب سال ۱۳۸۴ در هیأت دولت، مدیریت این مسأله با بهزیستی و همکاری ۱۳ سازمانی است که در آییننامه آمده است.
ما سازمانهای مسئول متعدد در حوزه کودکان کار داریم، از وزارت بهداشت و درمان تا آموزش و پرورش، سازمان بیمه سلامت، سازمان فنی و حرفهای و وزارت ارشاد و... صداوسیما و سازمانهای متعدد دیگری مانند نیروی انتظامی، ثبت احوال و وزارت کشور و بهزیستی و... همه در این باره مسئولیت دارند. تعدد سازمانها را در این بخش شاهد هستیم، وزارت کشور نیز به مسئولیتهایی در این حوزه دارد، اما متأسفانه موضوع کودکان کار به معنای واقعی دغدغه بسیاری از سازمانها نیست و تمام فکر خود را معطوف به کودکان کار در خیابان کردهاند.
اعتقاد دارم سازمانهای غیر دولتی بیشتر از سازمانهای دولتی بار حمایت از کودکان در خیابان به دوش میکشند.
بهزیستی یکه و تنها در برابر کودکان کار
*فارس: از نظر شما کدام سازمان توانسته در حوزه کودکان کار بیشتر فعالیت کند؟
از نظر فعالیت سازمانی که بیشترین درگیری را با کودکان کار و خیابانی دارد بهزیستی است، به ویژه در تهران برای کودکان کار در خیابان، شهرداری تهران هم انصافاً پای کار آمده است اما این اهتمام در سایر شهرداریها نیست. پزشکی قانونی مسئولیتهایی دارد که آنها را اجرا میکند. وزارت بهداشت به نسبت قبل عملکرد مطلوبی داشته است، به ویژه پس از ابلاغ قانون حمایت از اطفال، آنجایی که بهزیستی و اورژانس اجتماعی کودکانی شناسایی میشوند و نیاز به درمان دارند از پذیرش و درمان رایگان برخوردار هستند.
واقعیت آن است که موضوع کودکان کار دغدغه اصلی برخی سازمانها نیست. همین امروز از رؤسای سازمانهای مختلف که در قوانین کودکان کار مسئولیت دارند امتحان بگیریند عموماً رفوزه میشوند!
کشورهایی که کودکان آنها در ایران کار میکنند
*فارس:کودکان کار در خیابان عمدتاً اتباع کدام کشورها هستند؟
بسیاری از مسئولان میگویند ۸۰ درصد از کودکان کار خیابانی از اتباع خارجی هستند، عمدتاً این کودکان از کشورهای افغانستان، عراق و پاکستان و برخی از کشورهای آفریقایی هستند که در این خیابانها حاضر میشوند. بنده این عددهایی که مسئولان از آمار کودکان کار میدهند را نمیپذیرم، چرا که بسیاری از کودکان ما در مزارع باغها و فضاهای کارگاهی زیر زمینی و مراکز غیرمجاز و مراکز زباله گردی کار میکنند که خیلیها را ما اصلاً نمیبینیم اما وقتی طرحهای غیرکارشناسی را میگذاریم طبیعتاً این افراد شناخته میشوند. این دلیل بر آن نیست که کودکان کار ما عمدتاً اتباع خارجی هستند.
بخشی از خانوادههای خارجی چند گروه هستند، گروهی که مجوز اقامت در ایران دارند، گروهی که مجوز اقامت ندارند که تکلیفش در قانون مشخص است و مسئولیت آن با وزارت کشور است. گروهی دیگر هستند که پدر افغانستانی و مادر ایرانی دارند و ازدواج ثبت نشده است و فرزندان هویتی در این حوزه ندارند.
چرا کودکان کار خارجی رد مرز نمیشوند؟
*فارس: معاهدات بین المللی درباره کمک به کودکان کار چه میگوید؟ آیا میتوان کودکان خارجی را رد مرز کرد؟
براساس قوانین جاری کشور، آنهایی که مجوز اقامت دارند در صورتی که سازمانها بودجه داشته باشند میتوانند به این کودکان کمک کنند. ما معاهدات بینالمللی داریم که هر کسی وارد کشوری میشود طبیعتا خدماتی به مردم خودشان میدهند باید به آنها داده شود اما درباره کودکان ما میگوییم تفاوتی ندارد که کودک کجایی است، برای کدام منطقه است بلکه کودک نیازمند این است که به حقوقش دسترسی داشته باشد، از حق آموزش، بهداشت، درمان و بیمه و امنیت، تغذیه، مراقبت و... برخوردار باشد.
رد مرز کودکان کار خارجی از سوی اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی کشور صورت میگیرد. در مجموع ما شاهد وجود تضادهایی برای رد مرز کودکان کار هستیم، در جایی نامشان را در مدارس ثبت نام میکنند اما از طرفی هم میبینیم که از زمان سقوط دولت افغانستان براساس آمارهای غیر رسمی ۷ تا ۹ میلیون نفر وارد ایران شدهاند و طبیعتاً بخشی از این آمار کودکان هستند. از این رو باید تصمیمگیریها فراتر از قوانین موجود و براساس مصالح یا دیپلماسی کشور صورت بگیرد.
رد مرز کودکان کار خارجی از سوی اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی کشور صورت میگیرد. در مجموع ما شاهد وجود تضادهایی برای رد مرز کودکان کار هستیم
براساس قانون وزارت کشور مسئولیت شناسایی و فرآیند رد مرز کودکان کار را برعهده دارد. بنده اطلاع دقیقی از این ندارم که آیا رد مرزی صورت گرفته یا خیر.
*فارس: درآمد این کودکان کار در خیابان چقدر است و چرا اینها تحت پوشش سازمانهای حمایتی نمیروند؟
اگر ما فرض را بر این بگیریم که اینها خانوادههایی نیازمند هستند که قرار است تحت پوشش سازمانهای حمایتی قرار بگیرند باید تأکید کنم امروز براساس قانون به یک خانواده یک نفره ۵۶۰ هزار تومان و خانواده ۵ نفره به بالا ۱میلیون و ۷۵۰هزار تومان مستمری ماهانه پرداخت میشود، حتی اگر یک کودک در یک خانواده ۵ نفره کار کند درآمد آن چند برابر مستمری این خانواده ۵نفره است؟
اما در واقعیت میبینیم که در آمد کودکان کار از حمایتهای مستمری برای حمایت از خانوادههای نیازمند چندین برابر بیشتر است و به همین دلیل شاهد افزایش کودکان به شکلهای مختلف در خیابان و... هستیم. از آنجایی که شرایط اقتصادی مطلوبی هم نداریم در این حالت کودکان به عنوان یکی از منابع تأمین درآمد برای اعضای خانواده به شمار میروند.
وجود باندهای مافیای کودکان کار را هم نمیتوان نفی کرد اما تمام کودکان کار خیابانی را نمیتوان معطوف به این باندها دانست، بخشی اصلی و عامل اصلی این فقری است که بچه میخواهند به واسطه کار میخواهند جای خالی فقر در خانواده را پر کنند.
مسأله حائز اهمیت دیگر آن است که پژوهشهای پیشین بنده نشان میدهد که بیش از ۸۰ درصد کودکان کار در خیابان کسانی هستند که با خانوادهها ارتباط دارند و برای معیشت خانواده مجبور به کار در خیابان یا در مکانهای دیگر هستند.
برخورد با مافیای کودکان کار
*فارس: آیا به درستی با باندهای مافیای کودکان کار خیابانی برخورد میشود؟
نیروی انتظامی توانمندی بالایی در برخورد با این باندها دارد، این نیرو هم دارای اشراف اطلاعاتی است و هم از نظر ساختار و ظرفیتهای انتظامی برخوردار است، دستگاه قضا نیز با این باندها برخورد میکند اما بالاخره مافیاها دارای پیچیدگی خاصی هستند. گاهاً میبینیم بچه کار خیابانی با خانواده کار میکنند اما اینجا اگر بچه در وضعیت مخاطرهآمیزی باشد براساس قانون بچه در حالت استثمار قرار دارد و طبیعتاً بهزیستی وارد میدان میشود.
*فارس: چه آسیبها و تهدیداتی کودکان کار را تهدید میکند؟
این کودکان ممکن است انواع مختلف خشونتها را تجربه کنند، خشونت جسمی، روانی یا عاطفی و... به شکلهای مختلف چه در خیابان و در پارکها و... کارگاههای زیر زمینی. متأسفانه باید بگوییم خشونت جزء جدانشدنی کار کودکان در محیطهایی است که هیچ گونه نظارتی در آنها نیست. این خشونتها از طریق کسانی است که مراقب آنها هستند صورت میگیرد که عمدتاً هم گزارش نمیشود.