به گزارش صراط به نقل ازفارس ، در دنیای امروز که با رشد وسایل ارتباط جمعی به عصر «انفجار اطلاعات» معروف شده است، مطالعه جایگاه مهمی دارد. اگرچه وسایل ارتباطی مختلف بوجود آمدهاند اما هیچ کدام نتوانسته است که جای کتاب این وسیله ارتباط جمعی قدیمی را به سبب در اختیار قرار دادن اطلاعات عمیق و کاربردی بگیرد.رهبر معظم انقلاب در بین اشخاص و گروهها و کارشناسانِ حوزه علم و فرهنگ به عنوان یک کتابخوان حرفهای شناخته میشوند. روایتهای مختلفی از دیدارکنندگان با رهبر معظم انقلاب، سخنان ایشان و منابعی که از کتب مختلف در سخنرانیهایشان به مستعمین ارائه میدهند نشان میدهد که ایشان به چه میزان به امر کتابخوانی علاقه داشته و کتاب در زندگی ایشان چه جایگاهی دارد. این موضوع بهویژه در دیدارهای مختلف ایشان با نویسندگان و اهالی فرهنگ یا تقریظها و اظهارنظرهای تخصصی ایشان درباره کتب مختلف و نویسندگان و... بیشتر پررنگ بوده و مورد توجه افکار عمومی خصوصا نخبگان قرار میگیرد.در ادامه این گزارش به برخی دیدگاههای حضرت آیتالله خامنهای که در آن جایگاه کتاب و کتابخوانی پررنگ است و همچنین روایتهایی از زبان نویسندگان و اهالی کتاب و فرهنگ درباره کتابخوانی رهبر انقلاب می پردازیم تا به تصویری کلانتر از رویکرد و شیوه ایشان در برخورد با مقوله کتاب و کتابخوانی برسیم.
کتابخوانی حرفهای به سبک آیتالله خامنهای

هبر معظم انقلاب اسلامی در محافل مختلف بویژه نزد اهالی فکر و فرهنگ و ادبیات به عنوان یک کتابخوان حرفهای شناخته میشوند تا جایی که سطح و گستره مطالعات ایشان در آثار عمومی و تخصصی باعث تعجب کارشناسان شده است.
ایشان درباره مطالعه کتاب در علاقه به این امر در دوران نوجوانیشان بیان میکنند: «من در دوران جوانى زیاد مطالعه مىکردم. غیر از کتابهاى درسى خودمان که مطالعه مىکردم و مىخواندم، کتاب تاریخ، کتاب ادبیات، کتاب شعر و کتاب قصّه و رمان هم مىخواندم. به کتاب قصّه خیلى علاقه داشتم و خیلى از رمانهاى معروف را در دوره نوجوانى خواندم. شعر هم مىخواندم. من با بسیارى از دیوانهاى شعر، در دوره نوجوانى و جوانى آشنا شدم. به کتاب تاریخ علاقه داشتم و چون درس عربى مىخواندم و با زبان عربى آشنا شده بودم، به حدیث هم علاقه داشتم...به کتابخانه آستان قدس هم مراجعه مىکردم. آستان قدس هم در مشهد، کتابخانه خیلى خوبى دارد. در دوره اوایل طلبگى - در همان سنین پانزده، شانزده سالگى - به آنجا مراجعه مىکردم. گاهى روزها آنجا مىرفتم - نزدیک آستان قدس است - و مشغول مطالعه مىشدم؛ صداى اذان با بلندگو پخش مىشد، به قدرى غرق مطالعه بودم که صداى اذان را نمىشنیدم! خیلى نزدیک بود و صدا خیلى شدید داخل قرائتخانه مىآمد و ظهر مىگذشت، بعد از مدتى مىفهمیدیم که ظهر شده است! با کتاب اُنس داشتم.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
رهبر انقلاب درباره کتابخوانی در زمانهای مختلف فرمودند: «بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزى براى انجام کارى از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلایلى نمىخواهم اسم کتاب را بگویم. وضعیت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خیلى آزار دهنده بود و نمىتوانستیم تحمّل کنیم. دلم مىخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتى بهترین کار بود. ساعتى را که به این حالت مىگذراندم احساس نمىکردم ضایع مىشود.» ۱۳۷۵/۰۲/۲۲«من یک دورهی کتاب هشت جلدی را که یک نویسندهی عرب نوشته است و از کتابهای معروف هم هست نمیخواهم اسم بیاورم در سالهای دور، وقتی به تهران میآمدم و در اتوبوس زیاد معطل میشدم، خواندم. همهی این دورهی هشت جلدی را که راجع به تاریخ ادبیات و علوم و معارف اسلامی است، تقریباً در اتوبوس خواندم.» ۱۳۷۲/۰۲/۲۱
رهبر انقلاب آنقدر درکتابخوانی سرآمد بودند که در جوانی محل رجوع برای معرفی کتاب هم قرار می گرفتند.ایشان در این باره میفرمایند: قبلها در دوران مبارزات، خود من این کار [معرفی کتابهای خوب به جوانان] را میکردم؛ یعنی اصلاً کتابهایی را میخواندم، به قصد این که ببینیم به درد چه کسی میخورد، یا کجاهایش به درد چه کسانی میخورد و یادداشت میکردم. جوانانی که با من رفت و آمد داشتند - عمدتاً در مشهد، یا در دورهای که مشهد نبودم؛ تبعید بودم - من اسم میدادم که این کتابها را بخوانید؛ این کتابها هم متنوّع بود. الان هم میشود این کار را کرد و مجموعهای را در نظر گرفت... این که هرکس به ما مراجعه کرد و گفت من چه کتابی را بخوانم، بشود یک فهرست و سیاهه خوبی به او داد. البته کار قابل بررسی ای است.» ۱۳۷۷/۱۱/۱۳
آیت الله خامنهای درباره حوزههای فکری که مورد علاقه ایشان است، بیان کردند: «من در مقولههای سینمایی و هنرهای تجسمی و تصویری و امثال اینها ورود ندارم - یعنی یک مستمع عامی هستم - اما در مورد شعر و رمان نه، آدم عامییی نیستم؛ از این آثاری که وجود دارد، زیاد خواندهام.» ۱۳۷۰/۰۹/۰۴ «بنده همیشه اهل رمان خواندن بودم؛ امروز هم با رمان بیارتباط نیستم و از دنیای رمان خبر دارم که چه خبر است.» ۱۳۷۸/۰۹/۲۳«یک نویسنده معروف فرانسوى هست به نام «میشل زواکو» که کتابهاى زیادى دارد. من اغلب رمانهاى او را در آن دوره خواندم. یا نویسنده معروف فرانسوى «ویکتور هوگو» من کتاب «بینوایان» او را اوّلین بار در همان دوره نوجوانى از کتابخانه آستان قدس گرفتم. البته همه آن را نخواندم؛ مقداریش را خواندم. یکى دو بار بعد از آن هم تمامش را خواندم.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴روزگاری که در مشهد، گاه افتخار حضور در محضر پرفیض آن بزرگوار را داشتیم؛ یکبار فرمودند: «من حدود هزار رُمان خواندهام». این گذشت تا پس از انقلاب اسلامی و در روزگاران ریاست جمهوری، در مصاحبت خدمت ایشان عرض کردم: قبل از انقلاب از حضرتعالی شنیدم که فرمودید هزار رُمان خواندهاید. فرمودند: «عدد یادم نیست اما هر آنچه در حوزهای که اشاره کردید نشر یافته و شایستهی خواندن بوده، چه ترجمه و چه اصل، خواندهام.» (راوی: حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد)
رسم کتابخوانی نیز به عنوان یک رسم هر شب منزل رهبر انقلاب جریان دارد که ایشان در این باره میفرمایند: «در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا، هرشب در حال مطالعه خوابشان میبرد. خود من هم همینطورم. نه اینکه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه میکنم؛ تا خوابم میآید، کتاب را میگذارم و میخوابم. همه افراد خانه ما، وقتی میخواهند بخوابند حتماً یک کتاب کنار دستشان است. من فکر میکنم که همه خانوادههای ایرانی باید اینگونه باشند. توقّع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچهها را از اوّل با کتاب محشور و مأنوس کنند. حتّی بچههای کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند.» ۱۳۷۴/۰۲/۲۶
روزی محمدمهدی جواهری خدمت ایشان آمد. این شاعر بزرگ عرب که تقریباً 94 سال عمر داشت، وقتی فهمید حضرت آقا این همه مطالعه دارند و دیوان و خاطرات جواهری را دقیق خواندهاند، مات و مبهوت ماند و فریاد زد: «دوران حکومت صاحببن عباد و ابن عمید بر ایران برگشته است!»این دو، وزیر و حاکم فوقالعادهای بودهاند که مهارت ادبی عجیبی داشتهاند. افزون بر جواهری، ایشان با شاعران متعددی از جهان عرب نیز آشنا هستند. از آن مهمتر، معظمله پا را فراتر از جهان اسلام گذاشته و به سمت ادبیات اروپا نیز رفتهاند. (بخشی از کتاب «یادستان دوست» خاطره محمدعلی آذرشب از رهبر معظم انقلاب)
رهبر معظم انقلاب در دیدار با متخصصین حوزه پزشکی بخش مقابله با بیماری سرطان از نویسنده کتابی سخن گفتند که در این جلسه حاضر بود و نه تنها با کتاب ایشان آشنایی داشته و آنرا خوانده بودند بلکه اطلاعات دقیقی از وی نیز داشتند. ( مستند غیر رسمی)
آیتالله علیاکبر رشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به روش مطالعه رهبر معظم انقلاب بیان کرد: ایشان پرخوان و تندخوان هستند. بنده مطلع هستم کتاب ۵۰۰ صفحهای را ظرف چند ساعت به طور کامل مطالعه کردند. ایشان صریحاً در مورد مطالعه کتب پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتند، بعضی از کتابها را کامل خواندم و بعضی را تورق کردم. گاهی به اسم میگویند فلان کتاب را من خواندم. بر بعضی از کتب یادداشت و تقریظ نوشتند. مطلع هستم ایشان بیش از هزار رمان خواندند که بعضی از این رمانها چند جلدی است. گاهی بنده دیدم به بعضی از کارگردانان به مزاح گفتند خوب شد فلان بخش از فلان رمان را نساختید. این که یک فقیهی با این همه اشتغالات علمی مدیریتی رهبری کشور و جهان اسلام این قدر اهتمام به مطالعه کتاب دارند نشان دهنده شخصیت علمی والای ایشان و جایگاه مهم کتاب و کتابخوانی است.
موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و استاد علوم سیاسی و مطالعات تاریخی با اشاره به جلسهای که خدمت رهبر انقلاب داشتهاند نوشتهاند: از نکات جالب این جلسه به روز بودن ایشان در زمینه فرهنگ و مطالعه کتاب است؛ در این مورد البته این بار نیز مثل دفعه قبل، جلوی ایشان کم آوردم! چرا که ایشان کتابی را مطالعه کرده بودند که راجع به سقوط امپراطوری عثمانی بود و سوال کردند شما کتاب «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد» را خواندهاید؟ جواب ما منفی بود!! چون از چاپ کتاب زمان اندکی نگذشته و به اصطلاح تازه از تنور در آمده. در مورد کتاب کمی صحبت نمودند. خدا را شکر که رهبری داریم که زودتر از همه در جریان نوسانات و کوران کتاب و نشر و فکر قرار دارند. این نکته را هم بگویم من از تأکید ایشان بر خواندن کتاب اخیر(یعنی صلحی که همه صلح ها را بر باد داد) حدس قریب به یقین زدم که بینش سیاسی ایشان باید تا حدود زیادی متأثر از مطالعه زیاد و بالطبع بصیرت تاریخی شان باشد.
[در بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب در سال 97] آقا رسیدند غرفهی انتشارات نیلوفر، مثل همه جا خوش و بش کردند و از تازهها سوال کردند. کتابی نظرشان را جلب کرد و پرسیدند این همان چهارجلدی قدیمی است؟ و جواب گرفتند بله. پرسیدند مترجمش چه کسی بود؟ گفتند ابوالحسن نجفی.آقا گفت: آها ابوالحسن نجفی... بگذارید یک ماجرایی را تعریف کنم. سالها قبل ابوالحسن نجفی با آقای مرحوم حبیبی و چند نفر دیگر از بزرگان ادبیات آمدند پیش ما. من پرسیدم «شما مترجم "خانواده تیبو" هستید؟» آقای نجفی از اینکه من اسم این رمان را بلدم تعجب کردند. بعد که نشستیم من از رمان تعریف کردم و نقدی هم به ترجمه ایشان گفتم. آقای نجفی با تعجب بیشتر پرسید: «شما واقعا هر چهار جلد را خواندهاید؟ من اصلا فکرش را نمیکردم شما حتی اسمش را شنیده باشید!»آقا با خنده ادامه داد: «گفتم حالا خوانده بودم دیگر... خدا آقای ابوالحسن نجفی را بیامرزد. کتاب خانوادهی تیبو رمان خیلی خوبی بود که متاسفانه در حد قدرش معروف نشد.»خانواده تیبو رمان بلندی است که توسط روژه مارتن دوگار نویسنده فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبیات نوشته شدهاست. این رمان از سویی به بررسی وقایع اروپا در سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگ اول جهانی میپردازد و از سویی دیگر همگام با آن شرح وقایع خانواده ثروتمند و فرهیخته فرانسوی یعنی خانواده تیبو را توصیف میکند.
«غلامعلی حدادعادل» بهعنوان چهرهای برجسته در حوزه فکر و فرهنگ و سیاست که از مشاوران رهبر انقلاب نیز به شمار می آیند توصیف جالبی از سبک و سیاق کتابخوانی حضرت آیتالله خامنهای داشته و ویژگیهای آن را اینچنین بیان میکند: از خصوصیات ایشان در کتابخوانی، مداومت است. گذشته از مطالعات کاری در مورد موضوعات اساسی کشور، ایشان نوعاً شبها پیش از خواب مطالعه میکنند؛ یک مطالعهی سبک. این غیر از مطالعهی سنگینی است که برای درس خارج فقه یا ایراد یک سخنرانی میکنند. مطالعهی آخر شب برای ایشان در واقع برای رفع خستگی و بهعنوان تفریح ذهنی مطرح است. البته مطالعهی سبک ایشان جزو مطالعات سنگین ماهاست!... ایشان متنوع میخوانند و البته زیاد؛ در عین حال همهی اینها را هم در یک منظومهی حساب شده جا میدهند. اینطور نیست که نشسته باشند تا هر کتابی که برسد، فی سبیلالله بخوانند تا وقتشان پر شود!... یکی دیگر از خصوصیات ایشان در کتابخوانی، کتابخوانی فعال است. یعنی موقع مطالعه، مطالبی را در حاشیهی کتاب یادداشت میکنند (مرحوم شهید مطهری هم همین روش را داشتند که نمونهی آن حاشیههای ایشان بر دیوان حافظ است).