سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۸ شهريور ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۴

مجید مجیدی:سینمای ایران و هنر سینما به دست جوانان گره گشایی می‌شود

مجید مجیدی:سینمای ایران و هنر سینما به دست جوانان گره گشایی می‌شود
کارگردان سینمای ایران گفت: اعتقاد دارم که سینمای ایران و هنر سینما قرار است به دست جوانان گره گشایی شود و جوانه‌های سینمای ایران از همین سینمای جوان خواهد رویید.
کد خبر : ۶۷۱۶۵۸

به گزارش صراط به نقل از مهر  ، مجید مجیدی عصر یکشنبه در کارگاه انتقال تجربه دومین روز از شصت و نهمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوانان ایران با عنوان «مهروشید» در محل سینما ملل اظهار کرد: سینمای جوان این امیدواری را داده است که می‌تواند پشتوانه سینمای ایران باشد.

کارگردان سینمای ایران بیان کرد: اعتقاد دارم که سینماگران جوان جزو ذخایر سینمای ایران هستند و می‌توانند از آن پشتیبانی کنند، سینمایی که بسیار مهجور مانده و در دهه گذشته آسیب زیادی دیده است.

وی اظهار کرد: سینمایی که یک روز همه با علاقه جلوی آن صف می‌بستند و فیلم‌های دهه‌های مختلف را می‌دیدند و ساعت‌ها راجع به آن بحث و گفتگو می‌کردند، امروز گویی بر آن غبار مرگ پاشیده است و به یک سینمای بی هویت که مشخص نیست متعلق به کجاست، تبدیل شده است.

مجیدی گفت: در جشن صدسالگی سینما در سال ۱۳۷۲ برگزار شد، هشدار دادم که صدای پای ابتذال دارد می‌آید و دیری نخواهد پایید که ابتذال پیکره سینما را دربرخواهد گرفت.

به گفته کارگردان سینمای ایران، امروز شاهد این هستیم که پیکره سینما را ابتذال گرفته و پلتفرمها به عنوان آثاری مخرب چه به جهت فرهنگی و چه به جهت هنری و در قالب هر ساختاری که آن را بنامیم، بدون آنکه نسبتی با مردم، سینما و این کشور داشته باشند، در عرصه سینما گسترش یافته اند که نسبتی با آرمان‌ها و اندیشه و فرهنگ بومی و هویتی ما ندارند، سینمایی که شاید اقتباسی از سریالها یا فیلم‌های خارجی باشد.

وی گفت: مهمترین وجه فیلمساز آن است که خوب ببیند، خوب تماشا کند و به جزئیات توجه نماید، فیلمسازی یک کشف است، مانند آنکه شما سیاره‌ای را کشف کرده باشید. تا زمانی که قصه برای خودتان ثبت نشود، آن اثر، اثر سینمایی نخواهد شد.

مجیدی اظهار کرد: فیلمسازی باید در وهله اول از صافی وجود شما عبور کند، تجربیات شما در فیلمسازی مهم است و از مهمتر زیست؛ هیچ چیز مثل زیست به شما کمک نمی‌کند، خیلی از قلمرو خودتان بیرون نروید اگر هم می روید جایی بروید که کشفش کرده و با آن مأنوس شده باشید.

این فیلمساز ادامه داد: غالباً دوست داشتم که آدم‌های قصه‌هایم را از داخل همین کوچه و خیابان‌ها بیابم، شخصیت‌های فیلمهای «بچه‌های آسمان» و «رنگ خدا» را از داخل همین کوچه و خیابان‌ها یافتم، با آنان مدتی زندگی کردم و از نزدیک با ایشان همراه شدم.

وی اظهار کرد: در فیلم «بچه‌های آسمان» پدر یکی از بچه‌ها نابینا بود، همین طوری به ذهنم رسید که با این پدر همراه شوم و به مجتمع آموزشی شبانه روزی نابینایان بروم. وارد آن فضا شدم و با یک سری بچه‌ها از هفت ساله بودند، آشنا شدم.

مجیدی گفت: دیدن این بچه‌های نابینا و اینکه چطور می‌توانند غربت و دوری از خانواده را تحمل کنند، بسیار من را تحت تأثیر قرار داد، دنبال جواب سوالم بودم، که چرا خداوند باید آنان را از یکی از جلوه‌های زیبای دنیا یعنی دیدن محروم کند لذا تصمیم گرفتم آنان را به یک سفر در نقطه‌ای که همه زیبایی‌های خداوند از جمله دریا، جنگل، باران و … وجود داشت، به شمال کشور بردم.

کارگردان سینمای ایران بیان کرد: لحظه به لحظه با بچه‌ها در میان جنگل و آب و باران همراه شدم، آنان با لمس اشیای اطراف خود مانند سنگ، درخت و … حروف بریل را جستجو می‌کردند و سعی می‌کردند آنها را بخوانند، نسیمی که می‌وزید را به مثابه نور درخشانی می‌دانستند که از آنان عبور می‌کردند، با لمس سنگ‌ها، آنها را می‌خواندند و کلمه الله را از بینشان یافتند، این سفر جرقه‌ای برای ساخت فیلم رنگ خدا بود.