به گزارش سرویس سیاسی صراط نیوز شاید خوشحال ترین افراد پس از نیمه کاره ماندن فرجام دولت سیزدهم را باید «باند نیویورکی ها» یا به عبارت بهتر «محبان المذاکره» دانست که مجدداً توانستند عنان سیاست خارجی کشور را در دست بگیرند! اعضای این باند اگرچه از مقطع مذاکرات منتج به صدور قطعنامه 598 تا به امروز، تنها در دو بازه زمانی روی کار بودن دولت های احمدی نژاد و شهید رئیسی، در حاشیه قرار داشتند اما بیش از سه دهه است که چنبره ایشان بر سوگیری سیاست خارجی دولت های عمدتاً غربگرای روی کار آمده در ایران، امری مشهود و غیر قابل کتمان محسوب می شود.
جالب آنکه تخصص ویژه این باند معلوم الحال، خوراندن "جام زهر" یا تحمیل "خسارت محض" به کلیت نظام اسلامی است؛ چنانکه امامین انقلاب در توصیف قطعنامه 598 و برنامه جامع اقدام مشترک (موسوم به برجام)، تعابیر به شدت سخت و بی سابقه ای را بکار برده اند.
امام خمینی (ره) درباره قبول قطعنامه 598، تعبیری بسیار عجیب دارند: «خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا و بدا به حال من که هنوز ماندهام و "جام زهرآلود قبول قطعنامه" را سر کشیدهام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم.» (29 تیر 1367)
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای نیز درخصوص برجام، از دو تعبیر بی نظیر «خسارت محض» و «سمّ مهلک» استفاده کردند و بیان داشتند: «در قضیه هستهای توافق شد و اسم این را گذاشتیم «برجام» [...] کسانی که امید می بندند به اینکه بنشینیم با آمریکا در فلان مسئله مذاکره کنیم، از این غفلت می کنند که ما ناگزیر باید به همه تعهدهای خود عمل کنیم [امّا] طرف مقابل با طُرق مختلف، به تعهدهایی که کرده است عمل نمی کند. این چیزی است که ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم میبینیم؛ یعنی "خسارت محض".» (اول فروردین 1395)
معظم له در جای دیگری می فرمایند: «برجام اصلاً برای برداشتن تحریم ها بود؛ برای اینکه تحریم های ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟ خب برداشته نشده. برجام شد برای ما یک نمونه، یک تجربه. این شد آمریکا؛ این شد تجربه. حالا آمریکاییها می گویند بیایید درباره مسائل منطقه با شما صحبت کنیم! خب، این تجربه به ما می گوید این کار برای ما "سمّ مهلک" است.» (11 مرداد 1395)
اکنون و همزمان با نخستین سفر مسعود پزشکیان به مجمع عمومی سازمان ملل و در معیت تیم معمار برجام یعنی ظریف، عراقچی و تختروانچی، خطر ارتجاع به خسارت محض و از سرگیری مذاکرات با طرف بدعهد آمریکایی، بیش از پیش احساس می شود. شاهد مثال اینکه وزیر خارجه تازه نفس دولت چهاردهم به خبرنگاران حاضر در نیویورک گفته است: «تلاش ما این است که دور جدیدی از مذاکرات در حوزه هستهای شروع شود. آمادگی آن را داریم و میتوانیم در سفر نیویورک شروع مجددی از مذاکرات را داشته باشیم. من و همکاران در وزارت خارجه همه انرژی و تلاش خود را به کار خواهیم گرفت و امیدواریم بتوانیم مسیرهای جدیدی را باز کنیم.»
تجربه کاری باند «محبان المذاکره» نشان داده است که تبحر خاصی در کادو دادن امتیازات نقد به دشمن و گرفتن وعده های نسیه دارند؛ چنانچه در جریان خسارت محض برجام شاهد بودیم که پس از عمل نمودن طرف ایرانی به تمامی تعهدات هسته ای خود، طرف 5+1 نه تنها به هیچیک از قول و قرارهایش عمل نکرد بلکه ایالات متحده آمریکا نیز به صورت یکجانبه از برجام خارج شد!
نتیجتاً آنکه هنوز مشخص نیست که دلیل این همه اصرار باند نیویورکی ها در عمل به ضرب المثل «تناول پیاز و خوردن چوب و پس دادن پول» در مذاکره با کشورهای غربی به سرکردگی آمریکای بدعهد، چیست؟!
خطر ارتجاع به "خسارت محض برجام" با «محبان المذاکره»!
اصرار «باند نیویورکی ها» بر "تناول پیاز و خوردن چوب و پس دادن پول"
تجربه کاری باند «محبان المذاکره» نشان داده است که تبحر خاصی در کادو دادن امتیازات نقد به دشمن و گرفتن وعدههای نسیه دارند. تخصص ویژه این باند معلوم الحال، خوراندن "جام زهر" یا تحمیل "خسارت محض" به کلیت نظام اسلامی است؛ چنانکه امامین انقلاب در توصیف قطعنامه ۵۹۸ و برنامه جامع اقدام مشترک (موسوم به برجام)، تعابیر به شدت سخت و بی سابقهای را بکار برده اند.