جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۴

چند نکته درباره ماجرای پلمب کافه‌کتاب آفتاب مشهد

پلمب کافه کتاب آفتاب وارد بیست و پنجمین روز خود می‌شود،‌ ماجرایی که انتقاداتی در میان اهالی فرهنگ داشته است،‌ انتظار عمومی از نهادهای ذیربط رسیدگی سریعتر به ماجرا طبق قانون است، باید دید ورود وزرای ارشاد و کشور به ماجرا می‌تواند مسئله را فیصله دهد.
کد خبر : ۶۷۸۲۴۴

به گزارش صراط به نقل از تسنیم،‌ برخی اهالی فرهنگ و هنر در هفته‌های اخیر نسبت به پلمب کافه‌کتاب آفتاب که از جمله پاتوق‌های فرهنگی شهر مشهد به شمار می‌رود،‌ در فضای مجازی موضع‌گیری‌هایی کرده‌اند‌،‌ مطالبه اصلی اهالی فرهنگ تعیین تکلیف این کتابفروشی پس از گذشت 24 روز از پلمب آن است.

کافه‌کتاب آفتاب در محله احمدآباد مشهد،‌ خرداد ماه سال گذشته با گذشت هفت ماه پس از تعطیلی مکان قبلی که ماجرایی‌های را برای قدسی در پی داشت،‌ در مکانی تازه و با حضور برخی چهره‌های اهل فرهنگ در فضایی به وسعت هزار و 500 متر و زیربنای 600 متر افتتاح شد. 

  اما ماجرای تازه تعطیلی این کافه کتاب چه بوده است؟

عابس قدسی، مدیر این کتابفروشی، در گفت‌وگو با تسنیم، ماجرا را اینگونه شرح  می‌دهد: غروب روز جمعه 20 مهر ماه، درگیر روند درمان همسر بودم که در تماسی از کتابفروشی متوجه حضور دوستان پلیس اماکن در کتابفروشی به منظور پلمب شدم. خود را به کتابفروشی رساندم و جریان را جویا شدم،‌ متوجه شدم که دوستان حکم بازداشت بنده را به صورت غیابی از قاضی کشیک گرفته و دستور پلمب مجموعه صادر شده است،‌ هر چه اصرار کردم که اتهام را شرح دهید، گفتند که در کلانتری تفهیم اتهام می‌شود.

وی ادامه داد: با آن‌ها همراه شدم ولی در کلانتری هم تفهیم اتهام نشد و تا آخر شب با وساطت دوستان و با تعهد به مراجعه صبح اول وقت به دادسرا، از بازداشتگاه بیرون آمدم‌. صبح شنبه به دادگستری رفتم و قاضی پرونده گفت که باید پس فردا مراجعه کنی. از منشی قاضی علت را پرسیدم، گفتند برگزاری مراسم جشن تولد مختلط گزارش شده است.

قدسی تصریح کرد: در کتابفروشی ما، یک گروهی آموزش زبان انگلیسی را دنبال می‌کنند،‌ 10 دقیقه آخر کلاس جشنی گرفته بودند و وقتی فیلم‌های دوربین مدار بسته را بررسی کردم،‌ دیدم هیچ حرکت خاصی مبنی بر فسق و فجور و فحشا رخ نداده،‌ فقط یکی دو نفر از این افراد حجاب کامل نداشتند. کافه کتاب ما به شهادت بسیاری از اهالی قلم، از سالم‌ترین پاتوق‌های فرهنگی شهر مشهد است و ما به رعایت و کنترل حجاب کارمندان مجموعه مقید هستیم. طبیعتاً امکان نظارت و کنترل حجاب مشتریان به صورت همیشگی ممکن نیست.

 وی ادامه داد:‌ پس از این ماجرا،‌ اداره کل ارشاد مشهد وارد ماجرا شده و پیگیر پرونده شد،‌ اما متوجه شدیم که پرونده ما به دادسرای انقلاب رفته است،‌ این ماجرا کمی عجیب بود،‌ چون معمولاً پرونده‌های امنیتی و فحشا به این دادسرا ارجاع داده می‌شود.

قدسی در واکنش به ماجرای کافه کتاب آفتاب: برچسب ضد انقلاب به من نمی‌چسبد

قدسی در پاسخ به این پرسش که از مسئولان فرهنگی آیا ماجرای کافه کتاب آفتاب شده‌اند؟ گفت:  طی این 24 روز عزیزان شناس و ناشناس بسیاری پیگیر مشکل بودند. از دوستان تهران  تا بعضی از مسئولان استانی و کشوری.

قدسی در واکنش به ماجرای کافه کتاب آفتاب: برچسب ضد انقلاب به من نمی‌چسبد

 وی ادامه می‌دهد: در جریان پیگیری‌های پروند با یکی از وکلای با سابقه در حوزه امر به معروف مرتبط شدم و باهم به دادسرا رفتیم و متوجه شدیم انواع و اقسام جرایم اخلاقی و سیاسی در متن شکواییه بود تا حتی مسائل صنفی. البته قاضی محترم پرونده تفهیم اتهام نکرد و گفت،‌ این جرایمی که ذکر شده باید سند و مدرک کافی به همراهش آورده شود و نامه‌نگاری‌هایی با مرجع صدور شکواییه کرد تا اسناد و مدارک قابل بررسی آورده شود. در حال حاضر هم من منتظر احضار مجدد به دادسرا هستم.کتابفروشی همچنان پلمب است و من نگران کارمندانی هستم که در کتابفروشی مشغول فعالیت بوده و امرار معاش می‌کردند.

مدیرکافه کتاب آفتاب گفت:  از چندجهت علیه ما مشغول جمع‌آوری مدراک هستند‌، مثلا در یکی از مساجد  که حداقل یک کیلومتر با محل کافه کتاب فاصله دارد،‌ علیه ما استشهاد جمع کرده‌اند،‌ یا از سوی برخی همکاران در صنف کافی‌شاپ از ما شکایت کرده‌اند و متهم به گرانفروشی شده‌ایم در حالیه در کافه‌های دیگر من جمله کافه متعلق به مدیران اتحادیه نرخ‌های بالاتری از ما عرضه می‌شود.

وی ادامه می‌دهد:‌ در این 24 روز بسیاری از اهالی فرهنگ من را دعوت کرده‌اند که از مشهد خارج شوم و برای فعالیت به پایتخت بیاییم، اما من واقعا فضای فرهنگی مشهد را دوست دارم.

قدسی با اشاره به برخی موضع‌گیری‌های سیاسی‌اش در سال 1401 گفت: در دادسرا یکی از  آقایان به این موارد هم اشاره کرد و تصاویری از انتقادات من که در صفحه شخصی‌ام منتشر شده بود را نشان داد،‌ من گفتم،‌ انتقاد من از نگاه دلسوزانه‌ای بود که به مسئله امنیت ملی داشتم. من در این وقایع اعتراضاتی داشتم و مانند خیلی‌های دیگر مطالبی منتشر کردم، اما جز ماجرای مرگ مرحوم مهسا امینی درباره هیچ ماجرای دیگری موضع‌‌گیری نکردم؛ چون کم و کیف قصه روشن نبود، ساکت ماندم،‌ گرچه از اتفاقاتی که در کشور رخ می‌داد،‌ رنج می‌بردم‌، اتفاقاً در فضای مجازی جوان‌هایی را که عصبانی بودند، دعوت به آرامش و پرهیز از خشونت می‌کردم‌.

پیگیری‌های خبرنگاران تسنیم نشان می‌دهد که وزارت ارشاد نیز در این مدت پیگیر ماجرای کافه کتاب مشهد بوده است،‌ نیکنام حسینی‌پور مدیر روابط عمومی وزات ارشاد در این زمینه به تسنیم می‌گوید:‌ پس از اطلاع از ماجرای پیش آمده برای کتابفروشی آفتاب در مشهد شخص وزیر ارشاد ماجرا را پیگیری کرده است و در کم و کیف پرونده قرار گرفته‌ایم. گزارش را به وزیر ارشاد داده‌ایم تا از مبادی ذیرط پیگیری شود،‌ وزیر ارشاد در آخرین اقدام با وزیر کشور ماجرا را مطرح کرده و قرار است پیگیری‌‌های لازم در دستگاه‌های انتظامی و قوه قضائیه انجام شود.    

در ماجرای کافه کتاب آفتاب چند نکته وجود دارد:

اول اینکه ـ طبیعتا‌ً انتظار افکار عمومی جامعه و عرف‌، از کتابفروشی‌ها و اهالی آن به عنوان یکی از سالم‌ترین مکان‌های فرهنگی در جامعه این است که نسبت به صنوف دیگر بیشتر به رعایت موازین قانونی و هنجارهای فرهنگی در جامعه بپردازند،‌ در ماجرای کافه کتاب آفتاب که پاتوق اهالی فرهنگ و هنری خطه خراسان و خارج از آن است، این انتظار بیشتر و پررنگ‌تر است.

دوم اینکه ـ در سوی دیگر ماجرا انتظار این است که با چنین پیش‌آمدی،‌ نهادهای  قضایی هر چه سریع‌تر این ماجرا تعیین تکلیف شده و نتیجه مشخص شود،‌ چرا که هم حاشیه‌هایی که برای حوزه فرهنگ کشور در چنین پیشامدهایی رخ خواهد داد،‌ آسیب‌رسان است و هم بخش‌های مختلفی از تعطیلی چنین پایگاه‌های اجتماعی متضرر می‌شوند.

سوم اینکه ـ گذشت 25 روز از پلمب یک کتابفروشی به عنوان یک مکان امن فرهنگی این انتظار را ایجاد می‌کند که نهادهای ذیربط ضمن برخورد صریح و شفاف با هر نوع هنجارشکنی‌، مسئله را مشخص کنند‌، گر مسئله حجاب است،‌ طبق قانون به مانند موارد مشابه حل شود،‌ اگر هم موارد دیگری در میان است،‌ مدارک مستدل به مراجع قضایی ارائه شود تا نسبت به آن تصمیم‌گیری شود.  طبیعتاً‌ معطل ماندن ماجرا و سکوت دربرابر آن دردی را دوا نخواهد کرد.