به گزارش صراط به نقل از
ايسنا، يحيي طالبيان تيرماه سال 1389 در حاليكه سمت حوزهي رياستي وزارت ارشاد را
برعهده داشت، به عنوان قائممقام وزير ارشاد در امور شعر و ادب معرفي شد. قائممقام
شعر و ادب در نخستين وعدههايش از اهتمام بيشتر به شعر در ايران خبر داده بود؛ در
حاليكه اكنون بعد از گذشت دو سال، اظهارنظرهايي در مناسبتها يا سخنراني در برخي
برنامههاي ادبي، فعاليت قائممقام شعر در اين عرضه بوده است. در مروري بر
اقدامهاي انجامشده از سوي اين سمت كه در ارتباط با شعر راهاندازي شده است،
همچنين ميتوان از مشاركت قائممقام شعر در جشنوارهي «شعر فجر» يا همايش «شاعران
ايران و جهان» ياد كرد.
البته هيچيك از اين جشنوارههاي حوزهي شعر كه از سوي دولت برگزار ميشود، در دورهي فعاليت قائممقامي شعر و ادب راهاندازي نشده و از قبل، كار و فعاليتشان را دنبال ميكردند و عملا اهل شعر شاهد راهاندازي جشنواره يا برنامه خاصي از طرف اين بخش براي توجه و اهتمام بيشتر به شعر نبودهاند.
اين مقام مسؤول در دورهي مسؤوليت قائممقامي شعر به عنوان رييس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نيز معرفي شد. شايد به اين اعتبار كه گمان ميشد سمت قائممقامي شعر، امري تشريفاتي و نمادين براي توجه به شعر است؛ در حاليكه به هر حال، هر سمت و نهادي طبيعتا بايد داراي شرح وظايفي باشد، كه اين موضوع درباره قائممقامي شعر معلوم نشده است.
طالبيان هرچند در نخستين اظهارنظرش دربارهي قائممقامي شعر و اقدامهايي كه خواهد داشت، از برنامهي خاصي سخن به ميان نياورد؛ اما بررسي عمل به وعدههاي كلياش هم جاي بحث و بررسي دارد. او گفته بود كه در رويكرد جديد تلاش ميكنيم با مقولهي شعر و ادب، آنچنان كه در شأن آن است، برخورد كنيم و همچنين سعي ميكنيم كه از ذخاير فرهنگي خود به نحو مطلوب استفاده و پيامهاي معنوي اين ذخاير را با شكل و ابزارهاي جديد هم در داخل كشور عرضه كنيم و هم تشنگان ديگر نقاط جهان را از آنها سيراب كنيم. اما آيا صرف ارائهي سخنراني و صدور پيام تبريك و تسليت به مناسبتهايي ميتواند مصداق تحقق اين وعدهها باشد؟
قائممقام وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در امور شعر و ادب سال گذشته نيز دربارهي نقش اين قائممقامي در گسترش شعر گفته بود: من معتقدم اين منصب ايجاد شده كه نقشي به لحاظ ارزشگذاري معنوي در گسترش شعر داشته باشد. من نزديك به 30 سال است كه تجربهي پژوهشي و اجرايي دارم و اگر ميخواستم شعر را به صورت يك سازمان جداگانه پيگيري كنم، ميشد؛ اما هزينههايش زياد بود.
او در ادامه عنوان كرده بود: فعاليتهاي شعري در ايران چون با گوشت و خون مردم پيوسته است، بيش از آنكه دولتي باشد، مردمي، گسترده و حسي است و اگر بخواهيم مجموعهي فعاليتهايي را كه در حوزهي شعر در ايران انجام ميشود، در كنار هم بچينيم، ممكن نيست و نميتوانيم همهي اين فعاليتها را تحت يك عنوان جمع كنيم.
البته هيچيك از اين جشنوارههاي حوزهي شعر كه از سوي دولت برگزار ميشود، در دورهي فعاليت قائممقامي شعر و ادب راهاندازي نشده و از قبل، كار و فعاليتشان را دنبال ميكردند و عملا اهل شعر شاهد راهاندازي جشنواره يا برنامه خاصي از طرف اين بخش براي توجه و اهتمام بيشتر به شعر نبودهاند.
اين مقام مسؤول در دورهي مسؤوليت قائممقامي شعر به عنوان رييس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نيز معرفي شد. شايد به اين اعتبار كه گمان ميشد سمت قائممقامي شعر، امري تشريفاتي و نمادين براي توجه به شعر است؛ در حاليكه به هر حال، هر سمت و نهادي طبيعتا بايد داراي شرح وظايفي باشد، كه اين موضوع درباره قائممقامي شعر معلوم نشده است.
طالبيان هرچند در نخستين اظهارنظرش دربارهي قائممقامي شعر و اقدامهايي كه خواهد داشت، از برنامهي خاصي سخن به ميان نياورد؛ اما بررسي عمل به وعدههاي كلياش هم جاي بحث و بررسي دارد. او گفته بود كه در رويكرد جديد تلاش ميكنيم با مقولهي شعر و ادب، آنچنان كه در شأن آن است، برخورد كنيم و همچنين سعي ميكنيم كه از ذخاير فرهنگي خود به نحو مطلوب استفاده و پيامهاي معنوي اين ذخاير را با شكل و ابزارهاي جديد هم در داخل كشور عرضه كنيم و هم تشنگان ديگر نقاط جهان را از آنها سيراب كنيم. اما آيا صرف ارائهي سخنراني و صدور پيام تبريك و تسليت به مناسبتهايي ميتواند مصداق تحقق اين وعدهها باشد؟
قائممقام وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در امور شعر و ادب سال گذشته نيز دربارهي نقش اين قائممقامي در گسترش شعر گفته بود: من معتقدم اين منصب ايجاد شده كه نقشي به لحاظ ارزشگذاري معنوي در گسترش شعر داشته باشد. من نزديك به 30 سال است كه تجربهي پژوهشي و اجرايي دارم و اگر ميخواستم شعر را به صورت يك سازمان جداگانه پيگيري كنم، ميشد؛ اما هزينههايش زياد بود.
او در ادامه عنوان كرده بود: فعاليتهاي شعري در ايران چون با گوشت و خون مردم پيوسته است، بيش از آنكه دولتي باشد، مردمي، گسترده و حسي است و اگر بخواهيم مجموعهي فعاليتهايي را كه در حوزهي شعر در ايران انجام ميشود، در كنار هم بچينيم، ممكن نيست و نميتوانيم همهي اين فعاليتها را تحت يك عنوان جمع كنيم.