یک کارشناس روسی :
امیری را اشتباه گرفته بودند !
بعد از آنکه امیری را ربودند و بر خلاف اراده وی به واشنگتن بردند، معلوم شد که یک شخص اشتباهی را گرفته اند. اولاً، معلوم شد که او فقط به طور غیرمستقیم با برنامه هسته‌ای ایران ارتباط دارد. از اینجا بر می آید که سرویس‌های مذکور آنقدر بد و بدون مهارت حرفه‌ای کار خود را انجام دادند که حتی نمی دانستند چه کسی را گرفتند و با چه کسی سر و کار دارند
به گزارش صراط صفروف گفت : «پرونده امیری محقق ایرانی، شکست آشکار سازمان‌های سیا، می-6، موساد و سرویس های ویژه عربستان سعودی است. بدون مشارکت سرویس‌های سعودی امکان نداشت که عملیات ویژه‌ای در جهت ربودن یک شخص در روز روشن در برابر چشم مردم زیادی اجرا شود و انتقال وی به خارج از کشور ترتیب داده شود. این ناکامی جدی از هر زاویه قابل دید است. بعد از آنکه امیری را ربودند و بر خلاف اراده وی به واشنگتن بردند، معلوم شد که یک شخص اشتباهی را گرفته اند. اولاً، معلوم شد که او فقط به طور غیرمستقیم با برنامه هسته‌ای ایران ارتباط دارد. از اینجا بر می آید که سرویس‌های مذکور آنقدر بد و بدون مهارت حرفه‌ای کار خود را انجام دادند که حتی نمی دانستند چه کسی را گرفتند و با چه کسی سر و کار دارند. دوما، کشف شد که خود برنامه هسته‌ای ایران برای منطقه و تمام جامعه جهانی هیچ خطری ایجاد نمی‌کند زیرا بر خلاف ادعاهای رهبران کشورهای غرب به سرکردگی ایالات متحده، جنبه نظامی ندارد. به عبارت دیگر، امیری هر چیزی را که درباره برنامه هسته‌ای ایران می داند، با آن‌ها در میان گذاشت. ولی مسأله این است که آمریکایی‌ها هر چیزی را که امیری گفت از قبل از مطبوعات می دانستند و در تعریف‌های او چیز تازه ای کشف نکردند.
سوماً، بعد از آنکه امیری را طی مدتی قریب به یک سال مورد "کالبد شکافی" قرار دادند و اطلاعات تازه‌ای کسب نکردند، تصمیم گرفتند او را در ایالات متحده باقی بگذارند و این داستان را اختراع کردند که او خودش خواهش کرد که او را در آمریکا بگذارند تا بتواند از دست "رژیم منفور آیت‌الله‌های ایرانی" فرار کند. ولی این ترفند هم کارگر نشد زیرا امیری همه پیشنهادهای جالب سرویس‌های ویژه امریکا را رد کرد و با اصرار خواست که به وطن برگردد. آمریکایی‌ها نمی‌توانستند او را بکشند یا نابود کنند زیرا ایران دلایل و شواهد انکارناپذیری داشت که سرویس های ویژه این کشورها در ناپدید شدن امیری دست دارند که این اطلاعات دیر یا زود می توانست به آگاهی همه جهانیان برسد.
در نهایت، پس از آنکه معلوم شد که سرویس‌های ویژه آمریکا نمی توانند امیری را به یک فراری سیاسی تبدیل کنند، وقتی روشن شد که او به عنوان متخصص هسته‌ای ارزش چندانی ندارد و اینکه برنامه هسته‌ای ایران، برنامه‌ای کاملاً صلح‌آمیز است که بدون تخلف از احکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مفاد قرارداد عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای توسعه می یابد، تصمیم گرفته شد که او را آزاد کنند. ولی در عین حال بهانه‌ای طراحی کردند که گویا اگر امیری به میهن باز نگردد، مقامات ایرانی نزدیکان او را شکنجه خواهند داد. در شرایطی که رسانه های گروهی جهانی در عمل از واشنگتن و لندن کنترل می شوند، برای آن‌ها مشکلی نداشت که این فرضیه را به خورد محافل جهانی بدهند.»
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه در مورد اینکه «آیا اعتقاد دارید که آمریکایی‌ها بودند که او را به سفارت پاکستان بردند؟ » گفت :«نخیر، فکر نمی کنم که آمریکایی‌ها او را آنجا برده باشند. آمریکایی ها مخالف آن نبودند که او از دست آن‌ها فرار کند و با او توافق کردند که نباید تعریف کند که او را ربودند و شکنجه دادند و اینکه انتقال وی (به آمریکا) اجباری بود. پرواضح است که امیری همه واقعیات را بیان خواهد کرد. ولی غرب سعی خواهد کرد کاری بکند که کسی حتی یک حرف او را باور نکند. آنچه که مسلم است، دولت ایران دولت آنقدر بدی نیست که امیری، فیزیکدان هسته‌ای با چنین اصراری می خواهد به میهن برگردد. فکر نمی کنم که ایرانیان توانسته باشند به نحوی امیری را در جریان اقامت در ایالات متحده تحت تأثیر قرار دهند. بر عکس، طی این مدت سرویس های ویژه ایالات متحده و موساد نهایت تلاش های خود را به عمل آورده‌اند تا او را تحت تأثیر قرار دهند که از میهن خود امتناع کرده و رفاه مادی و زندگی راحت‌تر در غرب را ترجیح دهد.
ولی مهم‌تر از همه این است که آیا کسی باید جواب این پرونده را بدهد که در واقع یک جنایت سنگین در عالی‌ترین سطح می باشد؟ فکر می کنم کسی حتماً پاسخگو خواهد شد. احتمال می دهم که امیری بعد از بازگشت به وطن در جریان کنفرانس خبری خود نکات جالب زیادی از جمله درباره روش‌های معاصر به خدمت گماشتن افراد توسط سرویس های ویژه غرب بیان خواهد کرد»
