"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم.
ردپای 17 تبهکار مخوف
با افزایش سرقتهای سریالی در پایتخت و به دست آمدن ردپایی از زندانیان تبهکاری که آزاد شدهاند، تیمی از اداره 18 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند تا این دزدان قدارهکش را به دام اندازند.
کارآگاهان با بررسیهای گسترده دریافتند این سرقتها در شهرهای دیگر نیز صورت میگیرد و در آن گروهی از دزدان حرفهای در قالب گروههای 4 نفره و غالبا با استفاده از 2 موتوسیکلت اقدام به کیفقاپی از طعمههایی میکنند که پول زیادی همراهشان است.
خشونت اعضای این باند به اندازهای بود که آنان در صحنههای سرقت از قمه، قداره، شوکر و گاز اشکآور استفاده میکردند. مردی که تبهکاران با قدارهکشی به وی حمله کرده بودند به افسر پرونده گفت: ساعت 20:30 شامگاه شنبه 12 فروردینماه در خیابان دماوند، 30 متری نارمک در حالی که قصد پیاده شدن از سمت چپ ماشین را داشتم، ناگهان 2 سرنشین یک موتوسیکلت پالس سیاهرنگ به سمت من آمده و پسری که عقب نشسته بود ناگهان کیف دستی پر از 4 هزار دلاری که از صرافی خریده بودم را ربود.
زمان سرقت در حالی که قصد داشتم مانع از سرقت کیفدستی شوم، به واسطه کشیدن کیف توسط سرنشین عقب موتوسیکلت و سرعت زیاد موتور، چندین متر روی زمین کشیده شدم اما با این وجود دزدان کیف همراه مرا رها نکرده و آن را سرقت کردند.
کارآگاهان از همه طعمههایشان شنیدند همگی با خروج از شعبات بانکی یا مراکز تجاری و صرافی تحت سرقت قرار گرفتهاند. یکی از این مردان به کارآگاهان گفت: ساعت 12 ظهر 16 خردادماه و با خروج از شعبه بانک قیطریه و هنگامی که پشت چراغ قرمز چهارراه فرمانیه پشت فرمان ماشین نشسته بودم، در یک لحظه مردی پیاده در خودرو را باز کرد و اقدام به سرقت کیف دستی حاوی 6 میلیون تومان پول کرد.
پیش از آنکه بتوانم از خودرو پیاده شده و به تعقیب دزد بروم، این مرد به سرعت به سمت 2 موتوسیکلت هوندا 125 در نزدیکی چهارراه رفت و همراه 3 تن دیگر، در مسیر خلاف جهت حرکت خودروها از آنجا فرار کردند.
کارآگاهان اداره 18 در بررسیهای خود به شیوههای مختلف خفهکنی، آویزانبری، پنچری و تهدید با چاقو و قمه این باند برخوردند که نشان میداد یک گروه حرفهای گرداننده این شبکه است و همین فرضیه کافی بود تا پی ببرند 17 تبهکار که با سپردن وثیقه از زندان آزاد شدهاند به این جرائم دست میزنند. بررسي نشان داد، سرقتها از مردان یا زنانی صورت گرفته که با مراجعه به مراکز تجاری و اقتصادی بویژه شعبات بانکی و صرافیها، پول زیادی همراه آنها بوده و دزدان نیز با شیوه زاغزنی آنها را شناسایی و به شکارشان پرداختهاند.
کارآگاهان با بررسیهای تخصصی توانستند همه 17 دزد به نامهای «عباس» 40 ساله، «میلاد» 20 ساله، «علی» 42 ساله، «علیرضا» 21 ساله، «انشاءالله» 46 ساله، «محسن» 21 ساله، «بنیامین» 27 ساله، «مرتضی» 36 ساله، «احسان» 20 ساله، «مجید» 32 ساله، «علی» 22 ساله، «امیر» 24 ساله، «علی» 40 ساله، «ناصر» 45 ساله، «محمد» 47 ساله، «رسول» 33 ساله و «امید» 25 ساله را شناسایی کنند.
بلافاصله مخفیگاههای این 17 دزد در کاشان، اسلامشهر، پاکدشت و مناطق اتابک، تهرانپارس، نیروی هوایی و خیابان نبرد تهران ردیابی شد و کارآگاهان در عملیاتهای همزمان همه را روز 24 مردادماه به دام انداختند. این دزدان پیشروی طعمههایشان به صف شدند و همگی وقتی دیدند شناسایی شدهاند جزئیات سرقتهایشان را پذیرفتند و ادعا کردند در خیابانهای هاشمی، قصرالدشت، فرمانیه، خیابان خراسان، مولوی، یافتآباد، امامزاده معصوم، سهراه آذری، شهید قندی، دبستان، بلوار کاوه، شریعتی، میرداماد، آرژانتین، انقلاب و ولیعصر(عج) جولان میدادند و در سفر به شهرهای تبریز، کاشان، زرند، کرمان، تویسرکان، بابل، ساری، گرگان، اراک، همدان، سمنان و شاهرود نیز با همین شیوه کیفقاپی کرده و آن شهرها را ترک میکردند.
با اعترافات دزدان حرفهای و مشخص شدن اینکه آنان سرقتهای زیادی داشتهاند، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران با تقاضای چاپ عکس آنان از کسانی که در دام این باند افتادهاند خواست با شماره 51055518 اداره 18 پلیس آگاهی تماس بگیرند.
.......................................................................................................................
انهدام لولههای زيرزميني انتقال سوخت قاچاق
فرمانده درياباني استان هرمزگان از كشف 32 هزار متر لوله زيرخاكي براي انتقال سوخت قاچاق به دريا خبر داد.
سرهنگ محمد ايزدي با بيان اينكه با هدف پاكسازي مناطق آلوده شهرستان بندرعباس و برخورد با قاچاق فرآوردههاي نفتي، چند مرحله عمليات بزرگ و منسجم در ساحل روستاي گچين از توابع اين شهرستان به مدت 3 روز با برآوردهاي مناسبي اجرا شد، افزود: اين طرح با هماهنگي و برنامهريزي دقيق با دستگاههاي ويژه استان و همكاري فرمانداري شهرستان بندرعباس از ساعات اوليه بامداد 23 شهريورماه سالجاري به اجرا درآمد كه خوشبختانه در بررسيهاي ابتدایی انجام شده موفقيت طرح بسيار بالا و رضايتبخش بود.
فرمانده درياباني هرمزگان با بيان اينكه با اجراي اين طرح 32 هزار متر لوله زيرزميني انتقال سوخت قاچاق به سايزهاي مختلف از زير خاك كشف و منهدم شد، گفت: 5 قايق فاقد مدارك دريانوردي نیز توقيف شد.
به گفته اين مقام انتظامي، با توجه به شرايط جغرافيايي و باتلاقي بودن منطقه، رفت و آمد خودروها امكانپذير نبود بنابراين قاچاقچيان، سوخت قاچاق را ابتدا از طريق خودرو تا محل باتلاق حمل و سپس از طريق لولهكشي زيرزميني به كنار ساحل منتقل و از آنجا به داخل شناورها بارگيري ميكردند.
ايزدي ضمن قدرداني از همكاري خوب مرزنشينان منطقه با دريابانان در طرح كنترل نوار مرزي گفت: مرزبانان اين فرماندهي با انجام گشتهاي كنترلي در نوار مرزي و پوشش كامل مرز دريايي در سختترين شرايط آب و هوايي به طور شبانهروز با قاطعيت تمام با هرگونه فعاليت سوداگران اقتصادي بشدت برخورد خواهند كرد.
.......................................................................................................................
برخورد عجیب پژو با پل
ناتوانی راننده پژو در کنترل خودرویش صحنه عجیبی را رقم زد و خودرو با شدت زیادی به پل کالج برخورد کرد.
ساعت 7 صبح روز گذشته- جمعه 31 شهریورماه- راننده خودروی پژو هنگامی که با سرعت سرسامآوری از خیابان خارک به سوی خیابان انقلاب در حال حرکت بود به دلیل ناتوانی در کنترل خودرویش بشدت با پل کالج برخورد کرد.
در این حادثه خودرو کاملا خمیده شده بود و راننده آنکه بر اثر تصادف در حالت عادی قرار نداشت به کمک چند راننده گذری نجات یافت.
با گزارش این تصادف عجیب به پلیس، ماموران راهنمایی و رانندگی به صحنه تصادف آمدند و علت حادثه را سرعت بالا و عدم کنترل وسیله نقلیه دانستند.
.......................................................................................................................
اعدام در ملأعام مجازات تعرض ۲ شيطان به دختر دانشجو
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه ۲۴ مهرماه سال گذشته مرد ميانسالي به همراه دخترش به كلانتري كمالشهر كرج رفت و گفت دخترش از سوي دو پسر جوان مورد آزار جنسي قرار گرفته است. اين مرد توضيح داد: ساعتي قبل دخترم در حالي كه به شدت گريه ميكرد به خانه آمد. لباسهايش پاره شده بود، وضعيت روحياش به شدت آشفته بود و نميتوانست درست حرف بزند. بعد از اينكه آرام شد، گفت هنگام برگشت از دانشگاه سوار يك پرايد مسافربري شده اما در بين راه راننده و مردي ديگري كه سوار پرايد بوده او را ربوده و در يك باغ به او تعرض كردهاند. بعد از مطرح شدن اين شكايت رسيدگي به پرونده به مأموران پليس آگاهي كرج سپرده شد.
دختر جوان كه مريلا نام داشت در بررسيهاي بيشتر به پليس گفت: دانشجوي يكي از دانشگاههاي قزوين هستم. عصر روز حادثه بعد از تمام شدن كلاسم در دانشگاه، با تاكسي راهي خانه شدم. در پل حصارك پياده شدم و به ترمينال فجر رفتم تا از آنجا سوار ماشينهاي ديگري شوم و به خانه مان بروم. كنار خيابان ايستاده بودم كه پرايدي مشكي كنارم توقف كرد. به جز راننده پسر جواني صندلي عقب نشسته بود. به نظر ميرسيد كه با پرايد مسافركشي ميكند. من هم در صندلي جلو سوار شدم. وقتي راننده مسير كوتاهي را طي كرد، پسري كه در صندلي عقب نشسته بود ناگهان صندلي من را خواباند و چاقويي زير گلويم گذاشت.
او از من خواست ساكت باشم وگرنه من را ميكشد. من وحشت كرده بودم و اصلاً جرئت فرياد زدن نداشتم. راننده به طرف باغهاي اطراف حركت كرد و كنار باغي توقف كرد. بعد هر دو مرا به داخل باغ كشاندند. به آنها التماس كردم كه با من كاري نداشته باشند. پول و طلاهايم را بردارند و مرا رها كنند.
وقتي التماس ميكردم مرد افغاني كه فكر ميكنم باغبان يكي از باغها بود، به داخل باغ آمد. اول با راننده حرف زد و بعد خارج شد. بعد هر دو به زور نيت شيطانيشان را اجرا كردند و سرانجام من را كنار خيابان رها و فرار كردند. دختر جوان گفت: من نشاني باغ را ميدانم و شماره پلاك پرايد را هم يادداشت كردهام.
با نشانيهايي كه دختر جوان در اختيار پليس گذاشت، مأموران باغ مورد نظر را شناسايي كردند. در بررسيهاي اوليه پرايد مشكي كنار باغ كشف شد. تحقيقات درباره سواري پرايد نشان داد كه خودرو مدتي قبل به سرقت رفته است. مأموران سپس وارد باغ شدند اما از دو پسر جوان خبري نبود. آنها سپس باغبان افغاني را شناسايي و از او تحقيق كردند. او گفت: من باغبان باغ همسايه هستم. شب حادثه داشتم در باغ آبياري ميكردم كه از اين باغ صداهاي مشكوكي شنيدم. فكر كردم دزد به باغ آمده است. وقتي از ديوار وارد باغ شدم، محسن را ديدم كه به همراه دوستش كامران داشتند با يك دختر مشاجره ميكردند. محسن وقتي من را ديد، گفت براي چه بدون اجازه به باغشان آمدهام. من توضيح دادم كه فكر كردم دزد به باغشان زده است. بعد هم از آنجا بيرون رفتم و متوجه چيز ديگري نشدم. مرد افغاني سپس نشاني محسن را در اختيار مأموران گذاشت و سرانجام دو متهم دستگير شدند.
محسن در بازجوييها به جرم خودش اقرار كرد و گفت دختر جوان را به عنوان مسافر سوار كرديم. بعد كامران با چاقو او را تهديد به مرگ كرد.
دختر جوان ترسيده بود و مدام التماس ميكرد. ما به التماسهايش توجه نكرديم و هر دو نفر او را در باغ مورد آزار قرار داديم و بعد رهايش كرديم. كامران در اولين بازجوييها گفت: من از ماجرا خبر ندارم و زمان حادثه جاي ديگري بودم. متهم اما بعد از مواجهه با شاكي به جرم خودش اقرار كرد. سرانجام تحقيقات كامل و پرونده براي رسيدگي به شعبه اول دادگاه كيفري استان البرز فرستاده شد و دو متهم مقابل هيئت قضائي به رياست قاضي هدايت رنجبر پاي ميز محاكمه حاضر شدند. ابتدا، مريلا بار ديگر به تشريح حادثه سياه پرداخت. سپس محسن در دفاع از خودش گفت: دختر دانشجو را به عنوان مسافر سوار و بعد از ربودن او با نقشه قبلي هر دو نفر در باغ به او تعرض كرديم. كامران اما اظهارات اوليه خودش را انكار كرد و گفت: هيچ نقشي در ربودن و آزار دختر دانشجو نداشتم.
هيئت قضائي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهمان و وكلاي آنها بعد از بررسي اوراق پرونده و مشاوره، هر دو را به اتهام تجاوز به عنف به اعدام در ملأعام و به اتهام آدمربايي هر كدام را به ۱۵سال حبس محكوم كرد.
.......................................................................................................................
اعترافات زن جوان در پرونده «جنايت به شيوه فيلم هاي پليسي»
زن ۲۰ساله اي که در پرونده «جنايت به شيوه فيلم هاي پليسي»، تحت تعقيب بود پس از معرفي خود به نيروهاي انتظامي اعتراف کرد برادرانم با چاقو به همسرم حمله کردند.
به گزارش خراسان، بررسي هاي قضايي در پي مرگ جوان ۲۲ساله اي که عاملان جنايت پيکر نيمه جان او را نيمه شب چهارشنبه گذشته از داخل يک خودرو در خيابان ذوالفقار به بيرون انداخته بودند، مشخص کرد جوان مذکور داخل منزلي در همان محدوده، مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته است.
بر اين اساس، قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد) دستور شناسايي و دستگيري همه عوامل مرتبط با اين پرونده جنايي را صادر کرد. به اين ترتيب زن ۲۰ساله که هنگام جنايت در منزلي که قتل در آن اتفاق افتاده حضور داشته است البته اين منزل متعلق به خواهرش بوده که ظاهرا خواهر او در منزل نبوده است که تحت تعقيب قرار گرفت.
در حالي که ماموران کلانتري آبکوه موفق شده بودند محل اختفاي اين زن را شناسايي کنند و عمليات دستگيري وي آغاز شده بود، اين زن صبح پنج شنبه خود را به افسر پرونده معرفي کرد و هنگام بازجويي با ارائه صيغه نامه اي مدعي شد: مقتول از حدود ۲ماه قبل مرا به مدت ۹ماه صيغه کرده بود.
وي ادامه داد: شب حادثه همسرم (مقتول) به در منزل (خواهرم) آمد و قصد داشت داخل خانه بيايد اما من مي خواستم از ورود او به منزل خواهرم جلوگيري کنم. به او گفتم: به خانه نيا چون ممکن است برادرانم بيايند. اما او به حرفم گوش نکرد و داخل منزل آمد.
وي ادامه داد: پس از گذشت مدتي ۲ برادرم به همراه چند تن از دوستانشان آمدند که در اين هنگام درگيري شروع شد و برادر بزرگم با چاقو به همسرم حمله و او را مجروح کرد. من که ترسيده بودم به خانه همسايه روبه رويي فرار کردم و آن ها همسرم را با خود بردند.
بر اساس اين گزارش، تحقيقات ماموران تجسس کلانتري آبکوه درباره ادعاهاي اين زن ادامه دارد و مقام قضايي دستورات ويژه اي را براي دستگيري عاملان فراري اين جنايت صادر کرده است.
ردپای 17 تبهکار مخوف
با افزایش سرقتهای سریالی در پایتخت و به دست آمدن ردپایی از زندانیان تبهکاری که آزاد شدهاند، تیمی از اداره 18 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند تا این دزدان قدارهکش را به دام اندازند.
کارآگاهان با بررسیهای گسترده دریافتند این سرقتها در شهرهای دیگر نیز صورت میگیرد و در آن گروهی از دزدان حرفهای در قالب گروههای 4 نفره و غالبا با استفاده از 2 موتوسیکلت اقدام به کیفقاپی از طعمههایی میکنند که پول زیادی همراهشان است.
خشونت اعضای این باند به اندازهای بود که آنان در صحنههای سرقت از قمه، قداره، شوکر و گاز اشکآور استفاده میکردند. مردی که تبهکاران با قدارهکشی به وی حمله کرده بودند به افسر پرونده گفت: ساعت 20:30 شامگاه شنبه 12 فروردینماه در خیابان دماوند، 30 متری نارمک در حالی که قصد پیاده شدن از سمت چپ ماشین را داشتم، ناگهان 2 سرنشین یک موتوسیکلت پالس سیاهرنگ به سمت من آمده و پسری که عقب نشسته بود ناگهان کیف دستی پر از 4 هزار دلاری که از صرافی خریده بودم را ربود.
زمان سرقت در حالی که قصد داشتم مانع از سرقت کیفدستی شوم، به واسطه کشیدن کیف توسط سرنشین عقب موتوسیکلت و سرعت زیاد موتور، چندین متر روی زمین کشیده شدم اما با این وجود دزدان کیف همراه مرا رها نکرده و آن را سرقت کردند.
کارآگاهان از همه طعمههایشان شنیدند همگی با خروج از شعبات بانکی یا مراکز تجاری و صرافی تحت سرقت قرار گرفتهاند. یکی از این مردان به کارآگاهان گفت: ساعت 12 ظهر 16 خردادماه و با خروج از شعبه بانک قیطریه و هنگامی که پشت چراغ قرمز چهارراه فرمانیه پشت فرمان ماشین نشسته بودم، در یک لحظه مردی پیاده در خودرو را باز کرد و اقدام به سرقت کیف دستی حاوی 6 میلیون تومان پول کرد.
پیش از آنکه بتوانم از خودرو پیاده شده و به تعقیب دزد بروم، این مرد به سرعت به سمت 2 موتوسیکلت هوندا 125 در نزدیکی چهارراه رفت و همراه 3 تن دیگر، در مسیر خلاف جهت حرکت خودروها از آنجا فرار کردند.
کارآگاهان اداره 18 در بررسیهای خود به شیوههای مختلف خفهکنی، آویزانبری، پنچری و تهدید با چاقو و قمه این باند برخوردند که نشان میداد یک گروه حرفهای گرداننده این شبکه است و همین فرضیه کافی بود تا پی ببرند 17 تبهکار که با سپردن وثیقه از زندان آزاد شدهاند به این جرائم دست میزنند. بررسي نشان داد، سرقتها از مردان یا زنانی صورت گرفته که با مراجعه به مراکز تجاری و اقتصادی بویژه شعبات بانکی و صرافیها، پول زیادی همراه آنها بوده و دزدان نیز با شیوه زاغزنی آنها را شناسایی و به شکارشان پرداختهاند.
کارآگاهان با بررسیهای تخصصی توانستند همه 17 دزد به نامهای «عباس» 40 ساله، «میلاد» 20 ساله، «علی» 42 ساله، «علیرضا» 21 ساله، «انشاءالله» 46 ساله، «محسن» 21 ساله، «بنیامین» 27 ساله، «مرتضی» 36 ساله، «احسان» 20 ساله، «مجید» 32 ساله، «علی» 22 ساله، «امیر» 24 ساله، «علی» 40 ساله، «ناصر» 45 ساله، «محمد» 47 ساله، «رسول» 33 ساله و «امید» 25 ساله را شناسایی کنند.
بلافاصله مخفیگاههای این 17 دزد در کاشان، اسلامشهر، پاکدشت و مناطق اتابک، تهرانپارس، نیروی هوایی و خیابان نبرد تهران ردیابی شد و کارآگاهان در عملیاتهای همزمان همه را روز 24 مردادماه به دام انداختند. این دزدان پیشروی طعمههایشان به صف شدند و همگی وقتی دیدند شناسایی شدهاند جزئیات سرقتهایشان را پذیرفتند و ادعا کردند در خیابانهای هاشمی، قصرالدشت، فرمانیه، خیابان خراسان، مولوی، یافتآباد، امامزاده معصوم، سهراه آذری، شهید قندی، دبستان، بلوار کاوه، شریعتی، میرداماد، آرژانتین، انقلاب و ولیعصر(عج) جولان میدادند و در سفر به شهرهای تبریز، کاشان، زرند، کرمان، تویسرکان، بابل، ساری، گرگان، اراک، همدان، سمنان و شاهرود نیز با همین شیوه کیفقاپی کرده و آن شهرها را ترک میکردند.
با اعترافات دزدان حرفهای و مشخص شدن اینکه آنان سرقتهای زیادی داشتهاند، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران با تقاضای چاپ عکس آنان از کسانی که در دام این باند افتادهاند خواست با شماره 51055518 اداره 18 پلیس آگاهی تماس بگیرند.
.......................................................................................................................
انهدام لولههای زيرزميني انتقال سوخت قاچاق
فرمانده درياباني استان هرمزگان از كشف 32 هزار متر لوله زيرخاكي براي انتقال سوخت قاچاق به دريا خبر داد.
سرهنگ محمد ايزدي با بيان اينكه با هدف پاكسازي مناطق آلوده شهرستان بندرعباس و برخورد با قاچاق فرآوردههاي نفتي، چند مرحله عمليات بزرگ و منسجم در ساحل روستاي گچين از توابع اين شهرستان به مدت 3 روز با برآوردهاي مناسبي اجرا شد، افزود: اين طرح با هماهنگي و برنامهريزي دقيق با دستگاههاي ويژه استان و همكاري فرمانداري شهرستان بندرعباس از ساعات اوليه بامداد 23 شهريورماه سالجاري به اجرا درآمد كه خوشبختانه در بررسيهاي ابتدایی انجام شده موفقيت طرح بسيار بالا و رضايتبخش بود.
فرمانده درياباني هرمزگان با بيان اينكه با اجراي اين طرح 32 هزار متر لوله زيرزميني انتقال سوخت قاچاق به سايزهاي مختلف از زير خاك كشف و منهدم شد، گفت: 5 قايق فاقد مدارك دريانوردي نیز توقيف شد.
به گفته اين مقام انتظامي، با توجه به شرايط جغرافيايي و باتلاقي بودن منطقه، رفت و آمد خودروها امكانپذير نبود بنابراين قاچاقچيان، سوخت قاچاق را ابتدا از طريق خودرو تا محل باتلاق حمل و سپس از طريق لولهكشي زيرزميني به كنار ساحل منتقل و از آنجا به داخل شناورها بارگيري ميكردند.
ايزدي ضمن قدرداني از همكاري خوب مرزنشينان منطقه با دريابانان در طرح كنترل نوار مرزي گفت: مرزبانان اين فرماندهي با انجام گشتهاي كنترلي در نوار مرزي و پوشش كامل مرز دريايي در سختترين شرايط آب و هوايي به طور شبانهروز با قاطعيت تمام با هرگونه فعاليت سوداگران اقتصادي بشدت برخورد خواهند كرد.
.......................................................................................................................
برخورد عجیب پژو با پل
ناتوانی راننده پژو در کنترل خودرویش صحنه عجیبی را رقم زد و خودرو با شدت زیادی به پل کالج برخورد کرد.
ساعت 7 صبح روز گذشته- جمعه 31 شهریورماه- راننده خودروی پژو هنگامی که با سرعت سرسامآوری از خیابان خارک به سوی خیابان انقلاب در حال حرکت بود به دلیل ناتوانی در کنترل خودرویش بشدت با پل کالج برخورد کرد.
در این حادثه خودرو کاملا خمیده شده بود و راننده آنکه بر اثر تصادف در حالت عادی قرار نداشت به کمک چند راننده گذری نجات یافت.
با گزارش این تصادف عجیب به پلیس، ماموران راهنمایی و رانندگی به صحنه تصادف آمدند و علت حادثه را سرعت بالا و عدم کنترل وسیله نقلیه دانستند.
.......................................................................................................................
اعدام در ملأعام مجازات تعرض ۲ شيطان به دختر دانشجو
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه ۲۴ مهرماه سال گذشته مرد ميانسالي به همراه دخترش به كلانتري كمالشهر كرج رفت و گفت دخترش از سوي دو پسر جوان مورد آزار جنسي قرار گرفته است. اين مرد توضيح داد: ساعتي قبل دخترم در حالي كه به شدت گريه ميكرد به خانه آمد. لباسهايش پاره شده بود، وضعيت روحياش به شدت آشفته بود و نميتوانست درست حرف بزند. بعد از اينكه آرام شد، گفت هنگام برگشت از دانشگاه سوار يك پرايد مسافربري شده اما در بين راه راننده و مردي ديگري كه سوار پرايد بوده او را ربوده و در يك باغ به او تعرض كردهاند. بعد از مطرح شدن اين شكايت رسيدگي به پرونده به مأموران پليس آگاهي كرج سپرده شد.
دختر جوان كه مريلا نام داشت در بررسيهاي بيشتر به پليس گفت: دانشجوي يكي از دانشگاههاي قزوين هستم. عصر روز حادثه بعد از تمام شدن كلاسم در دانشگاه، با تاكسي راهي خانه شدم. در پل حصارك پياده شدم و به ترمينال فجر رفتم تا از آنجا سوار ماشينهاي ديگري شوم و به خانه مان بروم. كنار خيابان ايستاده بودم كه پرايدي مشكي كنارم توقف كرد. به جز راننده پسر جواني صندلي عقب نشسته بود. به نظر ميرسيد كه با پرايد مسافركشي ميكند. من هم در صندلي جلو سوار شدم. وقتي راننده مسير كوتاهي را طي كرد، پسري كه در صندلي عقب نشسته بود ناگهان صندلي من را خواباند و چاقويي زير گلويم گذاشت.
او از من خواست ساكت باشم وگرنه من را ميكشد. من وحشت كرده بودم و اصلاً جرئت فرياد زدن نداشتم. راننده به طرف باغهاي اطراف حركت كرد و كنار باغي توقف كرد. بعد هر دو مرا به داخل باغ كشاندند. به آنها التماس كردم كه با من كاري نداشته باشند. پول و طلاهايم را بردارند و مرا رها كنند.
وقتي التماس ميكردم مرد افغاني كه فكر ميكنم باغبان يكي از باغها بود، به داخل باغ آمد. اول با راننده حرف زد و بعد خارج شد. بعد هر دو به زور نيت شيطانيشان را اجرا كردند و سرانجام من را كنار خيابان رها و فرار كردند. دختر جوان گفت: من نشاني باغ را ميدانم و شماره پلاك پرايد را هم يادداشت كردهام.
با نشانيهايي كه دختر جوان در اختيار پليس گذاشت، مأموران باغ مورد نظر را شناسايي كردند. در بررسيهاي اوليه پرايد مشكي كنار باغ كشف شد. تحقيقات درباره سواري پرايد نشان داد كه خودرو مدتي قبل به سرقت رفته است. مأموران سپس وارد باغ شدند اما از دو پسر جوان خبري نبود. آنها سپس باغبان افغاني را شناسايي و از او تحقيق كردند. او گفت: من باغبان باغ همسايه هستم. شب حادثه داشتم در باغ آبياري ميكردم كه از اين باغ صداهاي مشكوكي شنيدم. فكر كردم دزد به باغ آمده است. وقتي از ديوار وارد باغ شدم، محسن را ديدم كه به همراه دوستش كامران داشتند با يك دختر مشاجره ميكردند. محسن وقتي من را ديد، گفت براي چه بدون اجازه به باغشان آمدهام. من توضيح دادم كه فكر كردم دزد به باغشان زده است. بعد هم از آنجا بيرون رفتم و متوجه چيز ديگري نشدم. مرد افغاني سپس نشاني محسن را در اختيار مأموران گذاشت و سرانجام دو متهم دستگير شدند.
محسن در بازجوييها به جرم خودش اقرار كرد و گفت دختر جوان را به عنوان مسافر سوار كرديم. بعد كامران با چاقو او را تهديد به مرگ كرد.
دختر جوان ترسيده بود و مدام التماس ميكرد. ما به التماسهايش توجه نكرديم و هر دو نفر او را در باغ مورد آزار قرار داديم و بعد رهايش كرديم. كامران در اولين بازجوييها گفت: من از ماجرا خبر ندارم و زمان حادثه جاي ديگري بودم. متهم اما بعد از مواجهه با شاكي به جرم خودش اقرار كرد. سرانجام تحقيقات كامل و پرونده براي رسيدگي به شعبه اول دادگاه كيفري استان البرز فرستاده شد و دو متهم مقابل هيئت قضائي به رياست قاضي هدايت رنجبر پاي ميز محاكمه حاضر شدند. ابتدا، مريلا بار ديگر به تشريح حادثه سياه پرداخت. سپس محسن در دفاع از خودش گفت: دختر دانشجو را به عنوان مسافر سوار و بعد از ربودن او با نقشه قبلي هر دو نفر در باغ به او تعرض كرديم. كامران اما اظهارات اوليه خودش را انكار كرد و گفت: هيچ نقشي در ربودن و آزار دختر دانشجو نداشتم.
هيئت قضائي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهمان و وكلاي آنها بعد از بررسي اوراق پرونده و مشاوره، هر دو را به اتهام تجاوز به عنف به اعدام در ملأعام و به اتهام آدمربايي هر كدام را به ۱۵سال حبس محكوم كرد.
.......................................................................................................................
اعترافات زن جوان در پرونده «جنايت به شيوه فيلم هاي پليسي»
زن ۲۰ساله اي که در پرونده «جنايت به شيوه فيلم هاي پليسي»، تحت تعقيب بود پس از معرفي خود به نيروهاي انتظامي اعتراف کرد برادرانم با چاقو به همسرم حمله کردند.
به گزارش خراسان، بررسي هاي قضايي در پي مرگ جوان ۲۲ساله اي که عاملان جنايت پيکر نيمه جان او را نيمه شب چهارشنبه گذشته از داخل يک خودرو در خيابان ذوالفقار به بيرون انداخته بودند، مشخص کرد جوان مذکور داخل منزلي در همان محدوده، مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته است.
بر اين اساس، قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد) دستور شناسايي و دستگيري همه عوامل مرتبط با اين پرونده جنايي را صادر کرد. به اين ترتيب زن ۲۰ساله که هنگام جنايت در منزلي که قتل در آن اتفاق افتاده حضور داشته است البته اين منزل متعلق به خواهرش بوده که ظاهرا خواهر او در منزل نبوده است که تحت تعقيب قرار گرفت.
در حالي که ماموران کلانتري آبکوه موفق شده بودند محل اختفاي اين زن را شناسايي کنند و عمليات دستگيري وي آغاز شده بود، اين زن صبح پنج شنبه خود را به افسر پرونده معرفي کرد و هنگام بازجويي با ارائه صيغه نامه اي مدعي شد: مقتول از حدود ۲ماه قبل مرا به مدت ۹ماه صيغه کرده بود.
وي ادامه داد: شب حادثه همسرم (مقتول) به در منزل (خواهرم) آمد و قصد داشت داخل خانه بيايد اما من مي خواستم از ورود او به منزل خواهرم جلوگيري کنم. به او گفتم: به خانه نيا چون ممکن است برادرانم بيايند. اما او به حرفم گوش نکرد و داخل منزل آمد.
وي ادامه داد: پس از گذشت مدتي ۲ برادرم به همراه چند تن از دوستانشان آمدند که در اين هنگام درگيري شروع شد و برادر بزرگم با چاقو به همسرم حمله و او را مجروح کرد. من که ترسيده بودم به خانه همسايه روبه رويي فرار کردم و آن ها همسرم را با خود بردند.
بر اساس اين گزارش، تحقيقات ماموران تجسس کلانتري آبکوه درباره ادعاهاي اين زن ادامه دارد و مقام قضايي دستورات ويژه اي را براي دستگيري عاملان فراري اين جنايت صادر کرده است.
هرزگي در بيرون نبود تربيت ديني نبود روزي حلال پدر
و دير اتفاق افتادن ازدواج اين نتايج را دارد
خواهشن سريع پاسخ نگذاريد
بيكاري بيپولي و....
كه جوابش توقعات بيجا و زيادي ايست و تنبلي و تن پروري ماست و...... بماند