"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم.
محكوميت عاملان تعرض گروهي
4 مرد در ايالت تگزاس آمريكا به جرم تجاوز گروهي به يك دختر بچه به 15 سال زندان محكوم شدند. بر اساس اسناد دادگاه در سال 2010، يك گروه 20 نفره كه همگي مرداني جوان بودهاند، در شهري واقع در جنوبشرق تگزاس يك دختر 11 ساله را مورد تجاوز قرار دادهاند.
پيش از اين در ماه گذشته يكي دیگر از شیاطین اين پرونده به دليل تجاوز به اين دختربچه در دادگاه مجرم شناخته شد و دادگاه وی را به 99 سال حبس محكوم كرد. همچنين 4 تن ديگر روز شنبه در دادگاه به جرم تجاوز هر كدام به 15 سال زندان محكوم شدند و بايد بعد از آزاديشان نيز با برچسب يك شیطان زندگي كنند.
بر اساس اين گزارش، قرباني كه اكنون 13 ساله است در اوايل دسامبر 2010 حداقل 5 بار از سوي 14 مرد بزرگسال و 6 نوجوان كه برخي از آنها بستگان وی هستند مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
اين ماجرا پس از ابراز نگراني يكي از همكلاسيهاي قرباني به معلمشان در مدرسه، مورد توجه و پيگرد پليس قرار گرفت. بر اساس گزارش آسوشيتدپرس، همه 20 متهم در پرونده تجاوز دستهجمعي به دختر 11 ساله تگزاسي در دادگاه مجرم شناخته شدهاند كه 2 تن از آنها پيشتر هم پرونده آزار و اذيت جنسي داشته و تحت پيگرد بودهاند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
فرار از صحنه قتل دوست
ساعت 7 عصر 6 شهریورماه سالجاری ماجرای کشف جسد مرد جوانی در مدرسهای در حال احداث واقع در شهرک ولیعصر(عج)، به کلانتری 153 ولیعصر(عج) مخابره شد. ماموران در بررسیهای اولیه دریافتند قربانی مرد 21 سالهای به نام «کریم» است که با ضربات جسمی سنگین به قتل رسیده است.
دقایقی بعد بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران پرونده را برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار داد و آنان با حضور در مدرسه نیمهکاره پیبردند کریم همراه 2 تن از همشهریهای خود که «ولی» و «رحمت» 27 و 21 ساله هستند به عنوان نگهبان و کارگران ساختمانی، در محل احداث مدرسه مشغول به کار بوده و پس از پایان کار روزانه در اتاقک نگهبانی استراحت میکردند.
تجسسها نشان داد جسد زمان بازگشت رحمت به مدرسه و توسط وی پیدا شده و رحمت نیز سریع با پیمانکار ساختمان تماس گرفته و پیمانکار نیز با دیدن صحنه جنایت به پلیس زنگ زده است. رحمت به کارآگاهان جنایی گفت: بعد از خوردن ناهار به یافتآباد رفتم، بعد از بازگشت به مدرسه متوجه شدم در اتاقک قفل است، به همین علت با ولی تماس گرفتم و وی مدعی شد برای تیز کردن کلنگ به سهراه آذری رفته و بزودی به مدرسه بازمیگردد.
بعد از گذشت مدتی که ولی به مدرسه بازنگشت، داخل اتاقک را نگاه کرده و کریم را دیدم که روی زمین افتاده است، بلافاصله در اتاقک را شکسته و پس از ورود، پیمانکار را خبر کرده و همزمان با ولی تماس گرفتم اما وی دیگر پاسخگوی تماسهای تلفنی من نبود و پس از مدتی تلفن همراهش خاموش شد.
کارآگاهان جنایی تهران با توجه به ادعاهای رحمت درباره مراجعه ولی به سهراه آذری در تحقیقات خود اطمینان پیدا کردند ولی به هیچ عنوان به منطقه سهراه آذری نرفته و بعد از قتل همه لباسها و وسایل شخصیاش را از اتاقک برداشته و به احتمال زیاد فرار کرده است.
بنا بر این گزارش، بازپرس جنایی پایتخت با توجه به گره کور در ردیابی قاتل فراری خواستار چاپ عکس وی شد تا اگر کسی اطلاعی از مخفیگاه وی دارد با شمارههای 51055510 و 51055428 اداره 10 پلیس آگاهی تهران تماس بگیرد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
راز 13ماهه
«لیلا» آخرینبار با دوستش قرار گذاشت اما هیچ وقت به دیدن وی نرفت. روز هفتم شهریورماه سال گذشته زنی با مراجعه به کلانتری 138 جنتآباد ادعا کرد دختر 25 سالهاش به نام لیلا روز 28 مردادماه به حالت قهر خانه پدریاش را ترک کرده و دیگر بازنگشته است.
وقتی مادر لیلا فاش کرد دخترش با آنان اختلاف داشته و به تماسهای تلفنی نیز جواب نمیدهد، دادیار شعبه 5 دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تیمی از اداره 11 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شوند.
کارآگاهان خیلی زود دریافتند دختر گمشده با اعضای خانوادهاش دچار اختلافات زیادی بوده و آخرینبار روز 31 مردادماه با خواهر بزرگتر خود تماس تلفنی داشته و از آن زمان به بعد هیچکس اطلاعی از وی ندارد.
وقتی مادر لیلا گفت دخترش یک دوست صمیمی به نام «ستاره» دارد کارآگاهان این دختر را ردیابی کردند و تحت بازجویی گرفتند. ستاره به افسر پرونده گفت: من و لیلا در یک آرایشگاه با هم آشنا شدیم، با هم دوست صمیمی بودیم، میدانستم که در خانهشان مشکل دارد و گاهی با من درددل میکرد تا اینکه روز 31 مردادماه سال 90 با من قرار ملاقات گذاشت.
وقتی سر قرار رفتم دقایق زیادی منتظر ماندم اما خبری نشد مرتب به موبایلش زنگ زدم تا ببینم چرا دیر کرده است اما جواب نداد تا اینکه موبایلش خاموش شد. با نگرانی به خانهمان رفتم، منتظر بودم تماس بگیرد و علت نیامدن به سر قرار را بگوید اما اصلاً تماس نگرفت و بعد شنیدم که گمشده است.
کارآگاهان با در دست داشتن مشخصات لیلا به بررسی پروندههای گمشدگان در بهزیستی، زنان زندانی، اجساد زنان ناشناس در پزشکیقانون و بیماران زن در بیمارستانها و درمانگاهها پرداختند اما هیچ اثری از دختر گمشده به دست نیاوردند.
با این گره کور دادیار جنایی تهران برای پرده برداشتن از سرنوشت لیلا درخواست کرد عکس وی در روزنامهها انتشار یابد تا اگر کسی اطلاعی از سرنوشت یا محل زندگی این دختر دارد با شماره تلفنهای 51055511 و51055611 تماس بگیرد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تجاوز در پارك اصلی منهتن آمریکا
پليس آمريكا از وقوع يك مورد تجاوز در يكي از پاركهاي شهر منهتن و دستگيري متهم خبر داد. پليس آمريكا اعلامكرد: زن 21 سالهاي روز شنبه با حضور در اداره پليس شهر منهتن ادعا كرد مرد بيخانماني به او حمله كرده و وی را مورد اذیت و آزار قرار داده است.
اين زن گفت: روي يكي از صندليهاي پارك نشسته و در حال صحبت با تلفن همراهم بودم كه اين مرد به من حمله كرد و اجازه هيچگونه مقاومتي به من نداد.
پليس محلي شهر منهتن اعلامكرد: اين زن پس از اينكه توانست خود را نجات دهد در اداره پليس حضور پيدا كرد و پس از گفتن ويژگيهاي ظاهري متهم او مورد شناسايي قرار گرفت.
پليس محلي شهر منهتن در فاصلهاي كوتاه توانست متهم 25 ساله را به اتهام تجاوز دستگير كند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مرگ شاگرد صرافی با شلیک دزدان مسلح
دزدان با حمله به یک صرافی در خیابان شیخصفی اردبیل شاگرد مغازه را با شلیک گلوله کشتند.
دزدان در این اقدام با تیراندازی، شاگرد صرافی را که در این ساعت به تنهایی در مغازه بود، هدف گلوله قرار دادند که وی بر اثر شدت جراحات و پیش از رسیدن پلیس کشته شد.
مهاجمان مسلح همچنین پس از کشتن شاگرد صرافی و با وجود تجمع مردم در جلوی این صرافی، دلار، پول و دیگر ارزهاي داخل مغازه را به سرقت بردند.
برخی شاهدان عینی این سرقت خونین یادآور شدند: بهرغم حضور سریع پلیس در صحنه سرقت، مردان مسلح به سرعت از محل فرار کردند.
این شاهدان با بیان اینکه تنها یک تن از دزدان به داخل مغازه وارد شده بود، تاکید کردند: 2 تن از همدستان قاتل در بیرون مغازه مستقر بودند. بنا به اين گزارش، پليس اردبيل با سرنخهايي كه در دست دارد به چهره نگاري مهاجمان مسلح پرداخته تا آنان را دستگير و عامل اصلي جنايت را شناسايي كند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
شکارهای عجیب پزشک دروغین
پزشک دروغین و نوچهاش در نقشه ماهرانهای به شکار پیکهاي موتوری و رانندگان آژانس میپرداختند. این 2 کلاهبردار به راحتی توانستند طعمههای خود را فریب دهند.
ساعت 9 شب 26 شهریورماه سال جاری ماموران کلانتری 110 شهدا هنگام گشتزنی در خیابان پیروزی دیدند که 2 مرد با هم گلاویز شدهاند.
یکی از مردان خشمگین با دیدن پلیس ادعا کرد راننده آژانس است و با اشاره به مرد دیگر گفت: این مرد قصد داشت از من کلاهبرداری کند، از ابتدا نمیدانستم تا اینکه محتویات بستهای که وی مدعی شده بود در داخل آن داروهای کمیاب وجود دارد، دیدم.
این مرد یک شیاد است و وقتی خواست فرار کند با وی درگیر شدم. «منصور» 24 ساله که دستگیر شده بود وقتی در برابر تحقیقات افسر پلیس قرار گرفت به اجرای نقشه کلاهبرداری اعتراف کرد و گفت از سوی مرد 33 سالهای به نام «مجتبی» هدایت میشده است.
ماموران برای بررسی چگونگی شکار طعمهها از سوی این 2 شیاد به تحقیق از راننده آژانس دست زدند که وی گفت: مردی در تماس تلفنی با آژانس خودش را دکتر معرفی کرد و با سفارش سرویس در میدان شهید بروجردی، خواست راننده آژانس با تحویل گرفتن بسته حاوی داروهای کمیاب خارجی از یک مرد که در میدان بروجردی منتظر آژانس ایستاده، داروها را برای تحویل به بیمارستان محل کار وی ببرد.
زمانی که برای تحویل گرفتن بسته داروها به میدان شهید بروجردی مراجعه کردم، منصور طبق گفته دکتر کریمی منتظر آژانس ایستاده بود تا بسته حاوی داروها را به من تحویل دهد اما در زمان تحویل دادن بسته داروها گفت قرار بوده در ازای داروها، دکتر کریمی 100 هزار تومان پول به وی پرداخت کند، من که از موضوع اطلاعی نداشتم، با تلفن همراه دکتر کریمی تماس گرفتم و دکتر از من تقاضا کرد پول درخواستی از سوی فروشنده دارو را پرداخت كنم تا در زمان تحویل دادن داروها، آن را به من بازپس دهد.
وی افزود: پس از تحویل گرفتن بسته دارو، تصمیم گرفتم پیش از پرداخت پول به فروشنده، از سالم بودن داروها اطمینان پیدا کنم به همین علت با تحویل گرفتن بسته و پیش از پرداخت 100 هزار تومان بسته داروها را باز کرده و در کمال تعجب دیدم بستهای که تا آن لحظه تصور میکردم در داخل آن داروهاي کمیاب قرار دارد، حاوی کاغذ و کارتنهای باطلهای است که فروشنده قصد داشت با قرار دادن آنها در یک بستهبندی بسیار مرتب و تحت عنوان دارو اقدام به کلاهبرداری از من کند.
با این ادعاها و اعترافات، ماموران به ردیابی مجتبی پرداختند و این مرد که در نقش دکتر به فریب پیکهای موتوری و رانندگان آژانس میپرداخت را در منطقه جوادیه راهآهن شناسایی كرده و وی را روز 25 شهریورماه به دام انداختند. با توجه به اینکه 2 کلاهبردار اقدامات مشابه زیادی داشتند با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 14 تهران، رسیدگی تخصصی به این پرونده در اختیار پایگاه 6 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. بنا بر این گزارش، کارآگاهان خیلی زود با مالباختههای زیادی روبهرو شدند که در مناطق شرق و جنوبشرق تهران به دام پزشک قلابی و نوچهاش افتاده بودند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اجراي حکم اعدام گرداننده سايت مستهجن در هاله ابهام
پس از گذشت هزار و 250 روز از آغاز بررسي پرونده سعيد ملک پور – مدير سايت غير اخلاقي آويزون – و تاييد حکم اعدام او از سوي ديوان عالي کشور سرنوشت اجراي حکم در هاله اي از ابهام قرار دارد.
به گزارش مهر، در آخرين روزهاي سال 87 سپاه پاسداران و دستگاه قضايي از انهدام سايت هاي غيراخلاقي فارسي زبان و دستگيري عوامل اصلي اين سايت ها خبر دادند.يکي از اين مجرمان، شخصي به نام "سعيد ملک پور" با نام مستعار "سياوش حسين خاني" گرداننده يکي از بزرگ ترين و مشهورترين سايت هاي پورنو فارسي به نام "آويزون" و حامي چندين سايت مستهجن معروف ديگر بودکه در خارج از کشور زندگي مي کرد و در مهر 1387 بازداشت شد.
پس از انتشار صدورخبر حکم اعدام براي سعيد ملک پوررسانه هاي بيگانه و دولتمردان کانادايي بازداشت اين متهم را غيرقانوني و مخالف اصل حقوق بشر اعلام کردند و جريان رسانه اي وسيعي به راه انداختند تا جايي که پاي همسر سعيد ملک پور هم در مصاحبه هاي تلويزيوني رسانه هاي غربي و ضد ايراني باز شد. همسر اين متهم حتي با نخست وزير کانادا هم ديدار داشت و از وي درخواست کرد سعيد ملک پور را به عنوان يک شهروند کانادايي از زندان هاي ايران رها کند.اين گزارش مي افزايد: نيمه خرداد حکم اعدام اين متهم از سوي دادگاه انقلاب براي تاييد به ديوانعالي ارائه شد ولي قضات ديوان عالي کشور حکم اعدام را لغو کردند.
که علت آن نقص تحقيقات و لزوم مواجهه وي با بعضي از مرتبطان با سايت هاي مستهجن بود و پرونده دوباره به دادگاه انقلاب بازگشت.قاضي مقيسه پس از بررسي مجدد پرونده و رفع نقايض، حکم اعدام را دوباره صادر و پرونده را براي تاييد به ديوانعالي ارسال کرد تا اينکه پس از مدت هزار روز محمد علي عارفي مدير روابط عمومي ديوانعالي کشور نهم بهمن ماه سال گذشته اعلام کرد: حکم اعدام سعيد ملک پور رفع نقايص شده و حکم اعدام به تاييد و ابرام دادنامه صادر شده از سوي دادگاه انقلاب رسيده است.
حال نزديک به ۸ ماه از تاييد حکم اعدام سعيد ملک پور مي گذرد و اجراي حکم او در هاله اي از ابهام قرار دارد. اين درحالي است که برخي منابع خبري از توقف اجراي حکم اعدام وي به دليل توبه سعيد ملک پور از کارهايش خبر مي دهند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مرگ دختر12 ساله بر اثر مصرف متادون به جاي آب
صبح روز گذشته، کادر درماني بيمارستان شهيد هاشمي نژاد مشهد در تماس با ماموران انتظامي، مرگ دختر نوجواني به دليل عوارض ناشي از مسموميت را گزارش دادند .
در پي دريافت اين خبر، بلافاصله عوامل انتظامي با حضور در بيمارستان و تاييد درستي خبر، ماجرا را به قاضي علي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند.
اين گزارش حاکي است: با دستورات مقام قضايي، تحقيقات درباره چگونگي مرگ دختر ۱۲ساله آغاز شد. پدر اين دختر که مورد بازجويي قرار گرفته بود اظهار داشت: چند روز قبل دخترم در يخچال را باز کرده بود تا آب بخورد اما متاسفانه يکي از بستگانم داخل قوطي يک بار مصرف آب، شربت متادون ريخته بود.
وي اضافه کرد: چون شربت متادون شبيه آب است و او هم اطلاعي از موضوع نداشت، شربت ترک اعتياد را به جاي آب خورده بود وقتي ما متوجه حال وخيم او شديم او را به بيمارستان برديم که اقدامات پزشکي براي نجات وي موثر واقع نشد و دخترم پس از گذشت چند روز جان خود را از دست داد.
به دنبال اظهارات اين مرد، روز گذشته قاضي ويژه قتل عمد، دستور انتقال جسد به پزشکي قانوني را صادر کرد و بررسي هاي پليسي درباره زواياي پنهان اين ماجرا ادامه يافت.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
زورگيران پايتخت پاي ميز محاکمه
صبح روز ۷مردادماه امسال، مرد سالخورده پس از آن که چند قدم از بانک دور شد، دو مرد خشن با تهديد چاقو و قمه پول ها را از وي زورگيري کردند. طعمه اين سرقت شروع به داد و فرياد کرد و همين کار باعث شد يکي از شهروندان تبهکاران را تعقيب کند.
چند دقيقه بعد ماموران گشت کلانتري يافت آباد راه آن ها را سد و هر سه زورگير را دستگير کردند. دستگيرشدگان به نام هاي فريبرز، نيما و آرش در بازجويي هاي مقدماتي اتهام شان را پذيرفتند.پرونده اتهامي اين باند با صدور قرار مجرميت و کيفرخواست به مجتمع قضايي بعثت ارسال شد و صبح ديروز متهمان پاي ميز محاکمه نشستند.
در اين جلسه بعد از تفهيم اتهام ۳۲ فقره زورگيري از سه متهم، آن ها به دفاع از خود پرداختند. نيما در اين باره گفت: من و دو دوستم بچه يک محله هستيم و از مدتي قبل سرقت هايمان را آغاز کرديم. وي ادامه داد: ابتدا يکي از ما وارد بانک مي شد و يکي از مشترياني را که پول نقد دريافت کرده بود، شناسايي مي کرد.
سپس ما در بيرون منتظر طعمه مان مي نشستيم و در فرصتي مناسب با تهديد چاقو و قمه پول هايش را سرقت مي کرديم تعداد دقيق سرقت ها را به ياد ندارم اما ما در اين مدت از حدود ۳۰ مشتري بانک با اين ترفند زورگيري کرديم. در ادامه اين جلسه دو متهم ديگر نيز اظهارات دو همدست ديگرشان را تاييد کردند و با اخذ آخرين دفاع از متهمان قرار است به زودي حکم اين پرونده صادر شود.