به گزارش صراط، نهمین روز جشنواره فیلم فجر با نمایش آثار کلیشه ای به پایان رسید که یا
داستان هایی با مضامین تکراری را رنگ و آبی تازه بخشیده بودند یا خرده
داستان های غیرمتصلی را با بودجه های کلان بخش غیرخصوصی روایت کرده بودند
که اگر مضامینش تازگی داشت اما از ساختار جدی برخوردار نبود تا در روزی که
فیلم ها حرفی برای گفتن باقی نگذاشتند، «لیلا حاتمی» با بازی متفاوتش، چهره
روز باشد. در این شرایط، نامزدهای بخش مسابقه «نگاه نو» (فیلم اولی ها)
نیز اعلام شد که «برلین منفی هفت» و «دهلیز» در این بخش پیشتازند.
جشنواره فیلم فجر در آستانه پایان سی و یکمین دوره اش و در روز نهم، با نمایش آثار متوسطی پشت سر گذاشته شد تا درباره افزایش میزان فروش سینمای ایران در سال 92 تردیدها بیشتر شوند و اقتصاد حوزه سینما به عنوان مهم ترین رکن روشن ماندن آپارات سالن های کشورمان با چنین آثاری، متزلزل تر از سال 91 جلوه کند.
«فرزند چهارم» ساخته وحید موسائیان یک اثر سفارشی پیرامون فاجعه سومالی بود که روایتگر سفر مهتاب کرامتی به عنوان یک بازیگر برای عکاسی از کودکان سومالیایی و همسفری با مظفر (مهدی هاشمی) است که برای یافتن برادر زنش (حامد بهداد) راهی سومالی شده است. فیلم که جزو فیلم های فاخر محسوب می شود، در 20 دقیقه نخست وقت بیننده را تلف می کند و خیلی دیر وارد جریان اصلی داستان می شود و در طول داستان برای جبران دقایق محدود باقی مانده، برخی سکانس های کلیدی همچون فرجام رابطه بهداد با پزشک سومالیایی به نامفهوم ترین شکل ممکن بیان می شود.
جشنواره فیلم فجر در آستانه پایان سی و یکمین دوره اش و در روز نهم، با نمایش آثار متوسطی پشت سر گذاشته شد تا درباره افزایش میزان فروش سینمای ایران در سال 92 تردیدها بیشتر شوند و اقتصاد حوزه سینما به عنوان مهم ترین رکن روشن ماندن آپارات سالن های کشورمان با چنین آثاری، متزلزل تر از سال 91 جلوه کند.
«فرزند چهارم» ساخته وحید موسائیان یک اثر سفارشی پیرامون فاجعه سومالی بود که روایتگر سفر مهتاب کرامتی به عنوان یک بازیگر برای عکاسی از کودکان سومالیایی و همسفری با مظفر (مهدی هاشمی) است که برای یافتن برادر زنش (حامد بهداد) راهی سومالی شده است. فیلم که جزو فیلم های فاخر محسوب می شود، در 20 دقیقه نخست وقت بیننده را تلف می کند و خیلی دیر وارد جریان اصلی داستان می شود و در طول داستان برای جبران دقایق محدود باقی مانده، برخی سکانس های کلیدی همچون فرجام رابطه بهداد با پزشک سومالیایی به نامفهوم ترین شکل ممکن بیان می شود.
مهدی
هاشمی بازی ارزنده ای داشته و در نقش یک کارخانه دار ورشکسته به خوبی ظاهر
شده اما در این داستان حتی توانمندی های او نیز تضعیف شده است. نویسنده و
کارگردان «فرزند چهارم» از پیش بردن داستان ها در کنار هم به خصوص در نیمه
دوم ماجرا پرهیز کرده و شتاب ریتمیک فیلم تحت الشعاع فضای خطی ساده پرده
پایانی این فیلم شده است.
فیلم البته حرف جدی نیز به جز نمایش فقر و جنگ در سومالی که در گزارش های خبری بارها اعلام شده نمی زند و متاسفانه به شدت نگاه کلیشه ای نیز ارائه میدهد. اینکه کودک سومالیایی که با کلاشینکف نگهبانی می دهد و در خانه شان نیز تقریباً وسیله ای نیست، یک پیانو داشته باشد و در حد یک پیانیست نیمه حرفه ای پیانو بزند، همان قدر شبیه شوخی است که شیر دادن مهتاب کرامتی که ماه ها پیش کودکش سقط شده و طبیعتاً اگر شیری هم داشته، خشک شده، به دست انداختن مخاطب می ماند.
«فرزند چهارم» شاید به اعتبار مهدی هاشمی و با حضور مهتاب کرامتی و حامد بهداد در گیشه شکست سنگینی نخورد اما اینکه در سال آتی شاهد فروش بالایی برای این فیلم باشیم، اندکی دور از انتظار خواهد بود و به نظر می رسد این سبک فیلم ها که تعدادشان در جشنواره سی و یکم نیز کم نیست و ارقام میلیاردی سنگینی برای تولید هریک درنظر گرفته شده، اکثراً سرنوشت مشابهی بیابند، به خصوص آنکه برای مدیران سینمایی دولت بعدی، زمین خوردن این فیلم ها شاید اتفاق بدی هم تلقی نشود!
فیلم البته حرف جدی نیز به جز نمایش فقر و جنگ در سومالی که در گزارش های خبری بارها اعلام شده نمی زند و متاسفانه به شدت نگاه کلیشه ای نیز ارائه میدهد. اینکه کودک سومالیایی که با کلاشینکف نگهبانی می دهد و در خانه شان نیز تقریباً وسیله ای نیست، یک پیانو داشته باشد و در حد یک پیانیست نیمه حرفه ای پیانو بزند، همان قدر شبیه شوخی است که شیر دادن مهتاب کرامتی که ماه ها پیش کودکش سقط شده و طبیعتاً اگر شیری هم داشته، خشک شده، به دست انداختن مخاطب می ماند.
«فرزند چهارم» شاید به اعتبار مهدی هاشمی و با حضور مهتاب کرامتی و حامد بهداد در گیشه شکست سنگینی نخورد اما اینکه در سال آتی شاهد فروش بالایی برای این فیلم باشیم، اندکی دور از انتظار خواهد بود و به نظر می رسد این سبک فیلم ها که تعدادشان در جشنواره سی و یکم نیز کم نیست و ارقام میلیاردی سنگینی برای تولید هریک درنظر گرفته شده، اکثراً سرنوشت مشابهی بیابند، به خصوص آنکه برای مدیران سینمایی دولت بعدی، زمین خوردن این فیلم ها شاید اتفاق بدی هم تلقی نشود!
«جیب
بر خیابان جنوبی» آخرین اثر سینمایی سیاوش اسعدی به عنوان فیلمی تجاری،
دومین نمایش روز هشتم بود. داستانِ فیلم روایت کاوه دربندی با بازی مصطفی
زمانی یک دزد سابقه دار بود که پس از آزادی با طلا فروشنده یک مانتوفروشی
با نقش آفرینی نورا هاشمی آشنا می شود و طلا را نیز ترغیب به جیب بری می
کند. فیلم به واسطه ضبط در دو مقطع و سکته در تولید، با اشتباهات فاحشی
همراه بود اما همه این خطاها به این سکته زمانی باز نمی گشت.
نورا هاشمی در نقش یک دختر فقیر ترسو بازی باورپذیری داشت و امیر جعفری نیز در کاراکتر یک مالخر پیر، توانسته بود از پس این نقش متفاوت که با گریم خاصی همراه بود، برآید اما از مصطفی زمانی بازی متفاوتی با نقش های پیشینش شاهد نبودیم و انگار کاراکتر او در «برلین منفی هفت» در این فیلم نیز کپی شده بود، هرچند از او همچون دیگر چشم رنگی های سینمای ایران نمی توان توقع بازیهای متفاوت داشت و اصولاً برای چهره او همچون گلزار قرارداد بسته می شود تا سطح بازیگری اش.
در زمانی نشانه ای از رفتار لات مابانه یک زندانی سابقه دار که حتی مادرش نیز یک جیب بر سابقه دار بوده، مشاهده نمی شود و حتی در برخی سکانس ها در برخورد با طلا، چنان ادبیات سنگین و فلسفی به کار می برد که گویی با چهره تحصیلکرده دارای سطح اجتماعی بالا مواجه هستیم. از بازیها که بگذریم، فیلمبرداری و طراحی صحنه نیز به خطاهای فراوانی همراه بود که کارگردان پس از نمایش فیلم، این خطاها را به روشن نشان دادن فیلم در سالن میلاد ارتباط داد و اعتقاد داشت در صورت اکران فیلم با نور کمتر، این خطاها دیده نمی شد.
علی سرتیپی قطعاً سال آتی بابت فروش این فیلم نگران نخواهد بود و این فیلم می تواند حداقل هزینه های تولیدش را با اندکی سودآوری در صورت اکران در فصل مناسب بازگرداند اما بی شک این فیلم حرف جدی برای گفتن نخواهد داشت و در اختتامیه جشنواره نیز بعید است که این فیلمی سهمی هرچند اندک از جوایز داشته باشد.
«سربه مهر» سومین فیلمی بود که از بخش فیلم اولی ها جشنواره اکران شد. صبا با نقش آفرینی «لیلا حاتمی» مستاصل شده و برای رفع این استیصال نماز خواندش را آغاز می کند. احساسات صبا در طول فیلم در قالب نوشتار در وبلاگش و همچنین نریشن یا نوشته ها بیان می شود و بخشی از داستان فیلم نیز در حرکتی متفاوت در همان تیتراژ فیلم در قالب مرور چند وبلاگ توسط صبا ارائه می شود و کارگردان تا حدودی برای طرح ماجرا کار ساده تری پیش رو دارد. «ساکن خانه چوبی» نیز آخرین اکران شب نهم در بخش خارج از مسابقه بود که بهتر است اصلاً درباره اش صحبت نکرد!
نورا هاشمی در نقش یک دختر فقیر ترسو بازی باورپذیری داشت و امیر جعفری نیز در کاراکتر یک مالخر پیر، توانسته بود از پس این نقش متفاوت که با گریم خاصی همراه بود، برآید اما از مصطفی زمانی بازی متفاوتی با نقش های پیشینش شاهد نبودیم و انگار کاراکتر او در «برلین منفی هفت» در این فیلم نیز کپی شده بود، هرچند از او همچون دیگر چشم رنگی های سینمای ایران نمی توان توقع بازیهای متفاوت داشت و اصولاً برای چهره او همچون گلزار قرارداد بسته می شود تا سطح بازیگری اش.
در زمانی نشانه ای از رفتار لات مابانه یک زندانی سابقه دار که حتی مادرش نیز یک جیب بر سابقه دار بوده، مشاهده نمی شود و حتی در برخی سکانس ها در برخورد با طلا، چنان ادبیات سنگین و فلسفی به کار می برد که گویی با چهره تحصیلکرده دارای سطح اجتماعی بالا مواجه هستیم. از بازیها که بگذریم، فیلمبرداری و طراحی صحنه نیز به خطاهای فراوانی همراه بود که کارگردان پس از نمایش فیلم، این خطاها را به روشن نشان دادن فیلم در سالن میلاد ارتباط داد و اعتقاد داشت در صورت اکران فیلم با نور کمتر، این خطاها دیده نمی شد.
علی سرتیپی قطعاً سال آتی بابت فروش این فیلم نگران نخواهد بود و این فیلم می تواند حداقل هزینه های تولیدش را با اندکی سودآوری در صورت اکران در فصل مناسب بازگرداند اما بی شک این فیلم حرف جدی برای گفتن نخواهد داشت و در اختتامیه جشنواره نیز بعید است که این فیلمی سهمی هرچند اندک از جوایز داشته باشد.
«سربه مهر» سومین فیلمی بود که از بخش فیلم اولی ها جشنواره اکران شد. صبا با نقش آفرینی «لیلا حاتمی» مستاصل شده و برای رفع این استیصال نماز خواندش را آغاز می کند. احساسات صبا در طول فیلم در قالب نوشتار در وبلاگش و همچنین نریشن یا نوشته ها بیان می شود و بخشی از داستان فیلم نیز در حرکتی متفاوت در همان تیتراژ فیلم در قالب مرور چند وبلاگ توسط صبا ارائه می شود و کارگردان تا حدودی برای طرح ماجرا کار ساده تری پیش رو دارد. «ساکن خانه چوبی» نیز آخرین اکران شب نهم در بخش خارج از مسابقه بود که بهتر است اصلاً درباره اش صحبت نکرد!
ریتم
کند فیلم نخستین مشکلی بود که مخاطب با آن مواجه بود و کوچکی داستان فیلم
باعث شده بود، سکانس های کشدار کنار هم قرار بگیرد. به جز ریتم کند که بخشی
از آن به کارگردان نیز باز می گردد، منطق روایی داستان به شدت محل چالش
است. لیلا حاتمی ترس از بیان موضوع نماز خواندنش در فضایی دارد که طرف
مقابل نه چهره هایی ضددین یا بی دین جلوه داده شده اند و نه حاتمی عنوان
کرده نماز نمی خواد که دروغگو جلوه کند و به نظر می رسد حداقل در این بستر،
چنین واکنشی منطقی نباشد.
«سر به مهر» اگرچه اثری دینی است و تا حدودی نیز پرداختِ حساب شده ای به مسئله تاثیر نماز داشته اما همین فقدان استدلال محکم روایی، به باور مخاطب ضربه می زند اما در عین حال این ضربه آنچه محکم نخواهد بود که مخاطب را از فیلم زده کند و بازیها فیلم را پیش می برد. بازیگر نقش اول «سر به مهر» یکی از بهترین بازیهایش را در این فیلم ارائه کرده و باید اذعان کرد روز نهم، روزِ لیلا حاتمی بود.
در نهایت اینکه اسامی نامزدهای بخش «نگاه نو» (مسابقه فیلمسازان اول) پس از داوری مینو فرشچی، ابراهیم فیاض، مسعود فراستی، محمدرضا عرب، حسین زندباف، مانی حقیقی و فریدون حسنپور اعلام شد که در بخش های مختلف از این قرارند:
نامزدهای بهترین دستآوردهای فنی هنری
بابک اردلان برای صدابرداری روز روشن
محمدرضا شیرخانلو برای بازی در دهلیز
فرشاد محمدی برای فیلمبرداری برلین منفی 7
حمید نعمتاله/ هادی مقدمدوست برای فیلمنامه سر به مهر
میثم ریاحی برای فیلمبرداری او خوب سنگ میزند
نامزدهای بهترین کارگردانی
دانش اقباشاوی (تاجمحل)
بهروز شعیبی (دهلیز)
رامتین لوافی (برلین منفی 7)
هادی مقدمدوست (سر به مهر)
روحا... سهرابی (خاکستر و برف)
نامزدهای بهترین فیلم
برلین منفی 7 (سیامک پورشریف)
دهلیز (سیدمحمود رضوی مجد)
روز روشن (غلامرضا گمرکی)
سر به مهر (محمدرضا شفیعی)
تنهای تنهای تنها (ادریس عبدیپور)
در آخرین روز جشنواره سی و یکم جشنواره فیلم فجر، «ترنج» به کارگردانی مجتبی راعی اکران می شود؛ فیلمی که ابتداً به بخش اصلی راه نیافت و در تجدیدنظر بعدی در لیست قرار گرفت. انیمیشن «9:20 در بوشهر» که درباره فعالیت های هسته ای ایران است در سانس دوم اکران خواهد شد و سپس نوبت به اکران فیلم «زیباتر از زندگی» به کارگردانی انسیه شاه حسینی می رسد.
«هیس دخترها فریاد نمی زنند» در سانس چهارم اکران خواهد شد و شاید «زندگی مشترک آقا و خانم محمودی» ساخته روحالله حجازی نیز در سانس آخر اکران شود و روز شلوغی برای اهالی رسانه و منتقدان خواهد بود.
«سر به مهر» اگرچه اثری دینی است و تا حدودی نیز پرداختِ حساب شده ای به مسئله تاثیر نماز داشته اما همین فقدان استدلال محکم روایی، به باور مخاطب ضربه می زند اما در عین حال این ضربه آنچه محکم نخواهد بود که مخاطب را از فیلم زده کند و بازیها فیلم را پیش می برد. بازیگر نقش اول «سر به مهر» یکی از بهترین بازیهایش را در این فیلم ارائه کرده و باید اذعان کرد روز نهم، روزِ لیلا حاتمی بود.
در نهایت اینکه اسامی نامزدهای بخش «نگاه نو» (مسابقه فیلمسازان اول) پس از داوری مینو فرشچی، ابراهیم فیاض، مسعود فراستی، محمدرضا عرب، حسین زندباف، مانی حقیقی و فریدون حسنپور اعلام شد که در بخش های مختلف از این قرارند:
نامزدهای بهترین دستآوردهای فنی هنری
بابک اردلان برای صدابرداری روز روشن
محمدرضا شیرخانلو برای بازی در دهلیز
فرشاد محمدی برای فیلمبرداری برلین منفی 7
حمید نعمتاله/ هادی مقدمدوست برای فیلمنامه سر به مهر
میثم ریاحی برای فیلمبرداری او خوب سنگ میزند
نامزدهای بهترین کارگردانی
دانش اقباشاوی (تاجمحل)
بهروز شعیبی (دهلیز)
رامتین لوافی (برلین منفی 7)
هادی مقدمدوست (سر به مهر)
روحا... سهرابی (خاکستر و برف)
نامزدهای بهترین فیلم
برلین منفی 7 (سیامک پورشریف)
دهلیز (سیدمحمود رضوی مجد)
روز روشن (غلامرضا گمرکی)
سر به مهر (محمدرضا شفیعی)
تنهای تنهای تنها (ادریس عبدیپور)
در آخرین روز جشنواره سی و یکم جشنواره فیلم فجر، «ترنج» به کارگردانی مجتبی راعی اکران می شود؛ فیلمی که ابتداً به بخش اصلی راه نیافت و در تجدیدنظر بعدی در لیست قرار گرفت. انیمیشن «9:20 در بوشهر» که درباره فعالیت های هسته ای ایران است در سانس دوم اکران خواهد شد و سپس نوبت به اکران فیلم «زیباتر از زندگی» به کارگردانی انسیه شاه حسینی می رسد.
«هیس دخترها فریاد نمی زنند» در سانس چهارم اکران خواهد شد و شاید «زندگی مشترک آقا و خانم محمودی» ساخته روحالله حجازی نیز در سانس آخر اکران شود و روز شلوغی برای اهالی رسانه و منتقدان خواهد بود.
باورم نمیشه خبری بدون القا حس نفرت ودشمنی !!!!!!!
بعید بود این همه بازیگر زن و گیرندادن