برچسب ها - حمید کارگر
.... + دوران رنج + ....
یک روز حمید گفت: مادر مقداری پول بده کفش بخرم. کفش های من خیلی پاره است، توی مدرسه بچه ها یک جوری نگاهم می کنند. من خجالت می کشم.
کد خبر: ۸۰۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۰۲