شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۹

از احمدی نژاد 84 تا احمدی نژاد 92

احمدی نژاد اولین ریزش نیست، آخرین هم نخواهد بود. توهم ها پیش از این هم برخی ها را از قطار خدمت به ملت پیاده کرده است. دیگر موقع سرند شدن است. ریزش انحراف از دامن انقلاب و سرند شدن آنها که در رشد و نمو این انحراف سهم داشتند و همچنان بر همان سیره، راه می‌پیمایند.
کد خبر : ۱۰۷۷۲۱
صراط: خاطراتم را مرور می کردم. روزهایی که مردم با رویگردانی از فضای سیاست زده دوم خردادی‌ها در شورای شهر، گفتمان خدمت را برگزیدند، خدمت بی منت. و نماد آن شد شهردار تهران. و چون آحاد مردم در سراسر کشور در جستجوی آرمانهای فراموش شده بودند، این گفتمان را به جان، نوش کردند و احمدی نژاد شد رییس دولت نهم. مردم برای رییس جمهور شدن دکتر احمدی نژاد که آمال خود را در او می دیدند، حماسه وار به میدان آمدند و از فردای انتخابات 84، مردم او را در هر کوی و برزن به گرمی در خیل استقبال خود گرفتند. اما امروز دیگر از آن اقبال عمومی خبری نیست. اقدامات اطرافیان و البته شخص محمود احمدی‌نژاد در سال‌های اخیر و در دولت دهم سبب شده تا مراسم‌هایی که با حضور رئیس‌جمهور برگزار می‌شود، از استقبال‌های تاریخی و گسترده مردمی به همایش‌های خنثی تبدیل شود که حتی با اجبارهای دولتی و هماهنگی تمام دستگاه‌های دولتی هم نمی‌تواند رنگی از استقبال‌های پیشین از «احمدي نژاد محبوب» را داشته باشد.

مرور خاطراتی که از حضور احمدی‌نژاد در میان مردم و استقبال‌ها از او در دولت نهم در افکار عمومی باقی مانده، و نگاهی به میتینگ خنثی و سرد آزادی نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور و اطرافیانش چنان بلایی بر سر "احمدی‌نژاد" آورده که دیگر خبري از حضور خودجوش مردم و و حمايت مخلصانه پابرهنگان از دولت او به چشم نمي خورد.

این احمدی‌نژادِ تغییر کرده آنقدر عوض شده که برای جمع کردن مردم در همایشی که با حضور او برگزار می‌شود، باید دست به دامان خواننده‌های پاپ و توزیع بسته‌های هدیه رایگان شد؛ احمدی‌نژادی که در دولت نهم، مهمان زیلوهای رنگ و رو رفته مردم در دورافتاده‌ترین روستاهای ایران بود..

اين روزها خيلي چيزهاي مرتبط با احمدي نژاد تغيير كرده است. از اولويت هايش گرفته تا جنس محافلي كه در آنها شركت مي‌كند و حتي نگاهي كه مردم به او مي كنند، انگار که آن رییس جمهور برای خدمت کردن، منت بر ملت دارد.

چه شد که اینچنین شد؟

- اول اینکه؛ تملق گویی‌ها، رویا دیدن ها، تعریف کردن‌های اسطوره ای وجایگزین نبی انگاری های اطرافیان، ورود دکتر احمدی نژاد به عرصه ریاست بر جمهور را خارج از عرف رقم زد و البته این تعاریف وتملق ها مقبول افتاد و شد آنچه نباید می شد و بسیاری از این تعریف کنندگان و متملقان در دولت خدمت، موقعیت خاص یافتند. این اولین انحراف، نشان داد که زمینه‌های باب تراشی وجود دارد.

- در تاریخ است که جاسوس نفوذی انگلیسی که هم حجره باب شده بود، آنچنان در مدح باب اغراق کرد که باب را باور آمد که صاحب کرامت است، نایب حضرت ولی عصر است و دست آخر ادعای مهدویت نمود. این جناب باب آنچنان در این اوهام غرقه بود که تا پای چوب دار منتظر بود که همچون ابراهیم نبی(ع) که آتش بر او گلستان شد، چوبه دار برای او نردبان رفعت شود و عالمی به پایش افتد و آنجا بود که از وهم خود بیرون آمد. بله! تازه آنجا بود که فهمید چه بیراهه رفته و از جبرئیل و لشگر فرشتگان خبری نیست. فهمید که به انحراف رفته است. برخی معتقدند که شاید دکتر ما هم گرفتار یکی از این هم حجره‌های وابسته شده باشد. وااعلم

- برخی ضعف‌های شخصیت نیز زمینه این موضع را پدید آورده است. از جمله خودمحوربینی. سیره جناب دکتر در اداره دولت بر اساس محوریت شخص احمدی نژاد و برخوردهای تنش زا با مدیران سبب گردید که بسیاری از مدیران توانمند از همکاری با دولت ایشان حذر کنند. این خودمحوری ها آنجایی بیشتر رخ نمود که که ایشان در برابر نقدهای دلسوزانه و مشفقانه نیز وارد موضع شد و استمرار لجاجت ها، وی را از مسیر صلاح منحرف نمود.

- برخی انحراف‌های عقیدتی نیز از این روحیه خودمحوربینی و غرور نشأت گرفت. به گونه‌ای برداشت‌های دکتر بر رویکردهای ولایت مقدم شد. شاید هم دکتر خود را بی نیاز می دید چون خود را متصل به منبع وایت می دید و به همین قاعده تبعیت از ولی فقیه را لازم نمیدانست!

- اتکا به برخی اسبابهای غیرمادی در حکومتداری نیز در این دوران واقع شد. این استمساکها اگر چه قبلا هم وجود داشت اما در این دولت از پرده بیرون افتاد و افراط ها به گونه‌ای شد که پیش‌گویی‌های برخی مدعیان صاحب کرامت در تصمیم‌های کلان کشور نقش موثر پیدا کرد. این اتفاقات تلخ افتاد، اگر چه دکتر احمدی‌نژاد همیشه با طعنه و تکذیب از آنها می‌گذرد.

- نگاه التقاطی برخی اطرافیان صاحب نفوذ در جناب دکتر نیز در زاویه پیداکردن ایشان موثر بود. نوع نگاه به فرهنگ عمومی، تحولات بین‌الملل، سیاست و … این اطرافیان، در هدایت دکتر بسیار موثر واقع شد؛ و شد آنچه نباید می‌شد. آن هم در شرایط که رابطه مرید و مرادی از پرده بیرون افتاده و برای اعطای نشان‌های تبلیغاتی و نمایش‌های رسانه‌ای، از مراد اذن گرفته می‌شود و به پای سخنان مراد اشک ریخته می‌شود.

- بزرگان دین ما بارها گفته‌اند که آبروی مومن امانت الهی است و این دولت از ابتدای استقرار همواره بر طبل افشاگری و "بگو بگو ها" کوبیده است. و خدا ضامن آبروی مومن است.

- دفاع از ناحق، ایستادن در برابر نظر ولی، انحراف عقیدتی در حوزه مهدویت که جامعه‌ای را به بیراهه می‌برد و … قطعا دردنیا بی‌‌پاسخ نمی ماند. زمانی که علی رغم ادعاها و بر مسیر باطل، کابینه می‌شود خط قرمز اجرای عدالت، باید عقوبت را در دنیا به انتظار نشست. احمدی نژاد امروز دارد عقوبت می‌شود.

- بقا در حکومت به هرقیمت از نکات دیگری است که می بینیم. دکتر می‌خواهد بماند. حالا چرا و با چه توجیه مهدوی! خدا می داند. البته اینجور توجیهات و استدلالها هم فقط از جانب دکتر و اطرافیانش صادر می شود. حرف هایی که دیگر حرف ملت نیست. و دیگر به جان مردم نمی نشیند. حالا دیگر برای انجام این ماموریت الهی!! دیگر هر کاری مجاز است. پخش پول برای کسب محبوبیت، به میدان آوردن چهره‌های مورد توجه مردم از بازیگران سینمایی و … که به حق استحمار مردم است که از نردبان چهره‌ها بالا بروند برای یک ماموریت الهی!!. اسباب نادرستی است برای رسیدن به یک توهم مقدس.

- و البته باید دعا کرد که خدا ابتدا ظرفیت دهد و بعد دنیا به انسان رو کند. رب اشرح لی صدری.. و از همین باب است که موسی از خدا ابتدا شرح صدر می طلبد تا بتواند ظرف مناسبی برای دریافت وحی الهی و ماموریت خداوندی ارایه نماید. و دکتر در این کمین، از شیطان لطمه خورد.

امروز دیگر احمدی نژاد، دکتر سال 84 نیست. دکتری که با گفتمان رهبری و بیان مطالبات واقعی مردم آمد دیگر حرف‌های مردم را نمی‌زند و يا مطالباتش عوض شده. به سخنرانی دکتر در راهپیمایی 22 بهمن بنگرید، متوجه می‌شوید که چه می گویم. به نظر می رسد شاخص ها و وجوه برتری احمدی نژاد 84 امروز جای خود را به حجابی از توهم و خودمحوربینی داده و دکتر را روز به روز از بدنه جامعه و منویات رهبری دور کرده است.

امروز احمدی نژاد به استدراج دچار شده و به خاطر اینکه منت دارد برای خدمت، آبرویی که با خدمت بی منت به دست آورده بود ذره ذره می‌ریزد. ای کاش دکتر بیدار شود. ملت با هیچ کس عهد اخوت نبسته است.

احمدی نژاد اولین ریزش نیست، آخرین هم نخواهد بود. توهم ها پیش از این هم برخی ها را از قطار خدمت به ملت پیاده کرده است. دیگر موقع سرند شدن است. ریزش انحراف از دامن انقلاب و سرند شدن آنها که در رشد و نمو این انحراف سهم داشتند و همچنان بر همان سیره، راه می‌پیمایند.
منبع:تعامل