صراط: اواخر هفته گذشته پایگاه خبری تحلیلی ندای ایرانیان ارگان رسانهای حزب تازهتاسیس ندای ایرانیان، مطلبی را بر روی خروجی خود قرار داد که اگرچه به سرعت حذف شد و عذرخواهی بلندپایگان ندایی را در پی داشت، اما مصداق بارز ضربالمثل "شاهد از غیب رسید" بود.
در مطلب مزبور با عنوان "بازتاب غیرصادقانه برخی رسانهها از حضور اعضای ندا در همایش جبهه اصلاحات" به طور کاملا واضح و مبرهن اشاره شده بود که اختلافات در اردوگاه اصلاحطلبی غیر قابل کتمان است؛ واقعیاتی که پدرخواندههای اصلاحطلب و نوچههای رسانهای و تشکیلاتیشان از واگویه کردن آن اکراه دارند.
تحلیل و نقد منتشره در سایت نداییها بیشتر متمرکز بر گردهمایی اخیر اصلاحطلبان در کانون توحید بود؛ همایشی که اصلاحطلبان با هدف فراهم کردن مقدمات حصول اجماع برای انتخابات مجلس دهم ترتیب داده بودند اما شواهد و قرائن موجود از عبث و بیهوده بودن کار آنها حکایت میکند و تحلیل اخیر منتشر شده در سایت نداییها نیز در همین راستا ارزیابی میشود.
گردانندگان سایت مذکور که گویا از حاشیهنشینی موسس و اعضای ندا در گردهمایی اصلاحطلبان، سخت آزرده خاطر هستند، در توصیفی واقع بینانه، این همایش را "بی رمق" خواندند.
"این همایش به خوبی نشان داد که مخالفان و منتقدان ندا به جای آنکه وقت خود را صرف پیدا کردن مستندات خائن بودن این حزب به آرمانهای اصلاح طلبی کنند بیش از هر چیز بایستی به فکر درمان نشانههای تفرق در جبهه اصلاحات باشند"؛ این بخشی از تحلیل منتشره در سایت ندای ایرانیان است که ضمن تایید بروز و ظهورعلائم انشقاق در اردوگاه اصلاح طلبی، به نوعی از دلخوری نداییها حکایت میکند.
اگرچه بلندپایگان حزب ندا به سبب تحلیل منتشر شده در پایگاه خبری این حزب از سایر اصلاحطلبان اعتذار طلبیدند و آن تحلیل را صرفا یک مرقومه تهیه شده برای سران حزب دانستند که سهوا در خروجی سایت قرار گرفته است، اما حتی با پذیرفتن این توجیه نیز چیزی از مصائب موجود در اردوگاه اصلاحطلبی کاسته نمیشود؛ این توجیه همراه با اعتذار سران حزب ندا تنها میتواند از برجستهتر شدن روابط پرتنش آنها با سایر اصلاحطلبان بکاهد.
تحلیل منتشر شده در پایگاه خبری حزب ندا حتی اگر با هدف مخاطب قرار دادن افکار عمومی تهیه نشده باشد و صرفا مخصوص سران حزب باشد، باز هم نافی وجود اختلاف و تشتت در جناح اصلاحطلبی نیست، زیرا تحلیل مزبور بیانگر ذهنیت و ضمیرناخوداگاه اعضای اتاق فکری است که با تحلیلها و رصدهای خود سران ندا را تغذیه میکنند؛ ذهنیت و ضمیرناخودآگاهی که آکنده و مشحون از بدبینی نسبت به مدعیان اصلاحطلبی است و این جرقهای برای شعله ور شدن آتش اختلافات اصلاحطلبان در آینده خواهد بود.
نداییها هنوز فراموش نکردهاند که وقتی در اواسط تابستان گذشته به عنوان یک تشکل نوپا اعلام موجودیت کردند با سیل تخریبها و توهینهای مدعیان اصلاحطلبی مواجه شدند.
اصلاحطلبان از همان بدو تاسیس ندا، اتهاماتی نظیر قدرتطلبی، موازیکاری، سازشپذیری و شکافاندازی را نثار موسسین و دستاندرکاران این حزب کردند؛ اتهاماتی که البته واکنش تند موسسین ندا را نیز در پی داشت.
اعضای احزاب منحله مشارکت و مجاهدین در صدر هجمهکنندگان به ندا نوپا قرار داشتند؛ صفاییفراهانی، شیرزاد، پورنجاتی،جلایی پور و حقشناس از چهرههایی بودند که مواضع تندی را علیه تاسیس حزب ندا بکاربستند، مواضعی که اگر وساطت خاتمی نبود، تندتر هم میشد.
به هر ترتیب، السابقون اصلاحطلبی، طاقت تحمل ندا را نداشتند، بویژه آنکه نداییها از ضرورت بازنگری در مشی اصلاحطلبی و طرد تندرویهای گذشته سخن میگفتند؛ در واقع میتوان چنین گفت که واهمه اصلاحطلبان از نقد درون گروهی موجب شد تا آن ها با گارد بسته به استقبال ندا بروند؛ شاید هم بتوان گفت، مدعیان اصلاحطلبی کماکان به طی طریق بر مشی رادیکال سابق تاکید دارند و از این رو نداییها نادم از تندروی را برنمیتابند.
خاتمی که تن دادن یا ندادن به زعامت او، خود یک موضوع مناقشهآمیز در میان اصلاحطلبان است، با موضع گیری خود در قبال ندا تا حدودی همطیفان غضبکرده خود را آرام کرد؛وی در واکنش به تاسیس ندا، از تکثرگرایی در جناح اصلاحطلبی گفت و به نوعی تلویحی از شکل گیری ندا دفاع کرد؛ البته خاتمی با بیان اینکه اصلاحطلبی بد وجود نداشته است که بخواهد اصلاحطلبی خوب شکل بگیرد، در واقع این پیام را به نداییها مخابره کرد که زیاد در حال و هوای استحاله جریان اصلاحطلبی نباشند چون این جریان در مواقع لزوم از تکرار مواضع رادیکال گذشته ابایی ندارد.
به هر ترتیب کشمکش و مجادلات میان انحصارطلبان جرگه اصلاحطلبی و نداییهای تازه کار در حال رسیدن به جاهای باریک بود که میانجیگری و پادرمیانی ریش سفیدان قوم اصلاحطلبی، آتش را فرونشاند اما خاکسترش هم چنان باقی است و هر لحظه امکان شعله ور شدن دارد و شاید این شعلهها در آستانه انتخابات دودمان اصلاح طلبان را به باد دهد.
باید منتظر ماند و به رصد رفتارهای بعدی اصلاحطلبان در سپهر سیاسی نشست، بیشک در روزهای بعد نشانههای بیشتری از انشقاق در این طیف آشکار میشود.
در مطلب مزبور با عنوان "بازتاب غیرصادقانه برخی رسانهها از حضور اعضای ندا در همایش جبهه اصلاحات" به طور کاملا واضح و مبرهن اشاره شده بود که اختلافات در اردوگاه اصلاحطلبی غیر قابل کتمان است؛ واقعیاتی که پدرخواندههای اصلاحطلب و نوچههای رسانهای و تشکیلاتیشان از واگویه کردن آن اکراه دارند.
تحلیل و نقد منتشره در سایت نداییها بیشتر متمرکز بر گردهمایی اخیر اصلاحطلبان در کانون توحید بود؛ همایشی که اصلاحطلبان با هدف فراهم کردن مقدمات حصول اجماع برای انتخابات مجلس دهم ترتیب داده بودند اما شواهد و قرائن موجود از عبث و بیهوده بودن کار آنها حکایت میکند و تحلیل اخیر منتشر شده در سایت نداییها نیز در همین راستا ارزیابی میشود.
گردانندگان سایت مذکور که گویا از حاشیهنشینی موسس و اعضای ندا در گردهمایی اصلاحطلبان، سخت آزرده خاطر هستند، در توصیفی واقع بینانه، این همایش را "بی رمق" خواندند.
"این همایش به خوبی نشان داد که مخالفان و منتقدان ندا به جای آنکه وقت خود را صرف پیدا کردن مستندات خائن بودن این حزب به آرمانهای اصلاح طلبی کنند بیش از هر چیز بایستی به فکر درمان نشانههای تفرق در جبهه اصلاحات باشند"؛ این بخشی از تحلیل منتشره در سایت ندای ایرانیان است که ضمن تایید بروز و ظهورعلائم انشقاق در اردوگاه اصلاح طلبی، به نوعی از دلخوری نداییها حکایت میکند.
اگرچه بلندپایگان حزب ندا به سبب تحلیل منتشر شده در پایگاه خبری این حزب از سایر اصلاحطلبان اعتذار طلبیدند و آن تحلیل را صرفا یک مرقومه تهیه شده برای سران حزب دانستند که سهوا در خروجی سایت قرار گرفته است، اما حتی با پذیرفتن این توجیه نیز چیزی از مصائب موجود در اردوگاه اصلاحطلبی کاسته نمیشود؛ این توجیه همراه با اعتذار سران حزب ندا تنها میتواند از برجستهتر شدن روابط پرتنش آنها با سایر اصلاحطلبان بکاهد.
تحلیل منتشر شده در پایگاه خبری حزب ندا حتی اگر با هدف مخاطب قرار دادن افکار عمومی تهیه نشده باشد و صرفا مخصوص سران حزب باشد، باز هم نافی وجود اختلاف و تشتت در جناح اصلاحطلبی نیست، زیرا تحلیل مزبور بیانگر ذهنیت و ضمیرناخوداگاه اعضای اتاق فکری است که با تحلیلها و رصدهای خود سران ندا را تغذیه میکنند؛ ذهنیت و ضمیرناخودآگاهی که آکنده و مشحون از بدبینی نسبت به مدعیان اصلاحطلبی است و این جرقهای برای شعله ور شدن آتش اختلافات اصلاحطلبان در آینده خواهد بود.
نداییها هنوز فراموش نکردهاند که وقتی در اواسط تابستان گذشته به عنوان یک تشکل نوپا اعلام موجودیت کردند با سیل تخریبها و توهینهای مدعیان اصلاحطلبی مواجه شدند.
اصلاحطلبان از همان بدو تاسیس ندا، اتهاماتی نظیر قدرتطلبی، موازیکاری، سازشپذیری و شکافاندازی را نثار موسسین و دستاندرکاران این حزب کردند؛ اتهاماتی که البته واکنش تند موسسین ندا را نیز در پی داشت.
اعضای احزاب منحله مشارکت و مجاهدین در صدر هجمهکنندگان به ندا نوپا قرار داشتند؛ صفاییفراهانی، شیرزاد، پورنجاتی،جلایی پور و حقشناس از چهرههایی بودند که مواضع تندی را علیه تاسیس حزب ندا بکاربستند، مواضعی که اگر وساطت خاتمی نبود، تندتر هم میشد.
به هر ترتیب، السابقون اصلاحطلبی، طاقت تحمل ندا را نداشتند، بویژه آنکه نداییها از ضرورت بازنگری در مشی اصلاحطلبی و طرد تندرویهای گذشته سخن میگفتند؛ در واقع میتوان چنین گفت که واهمه اصلاحطلبان از نقد درون گروهی موجب شد تا آن ها با گارد بسته به استقبال ندا بروند؛ شاید هم بتوان گفت، مدعیان اصلاحطلبی کماکان به طی طریق بر مشی رادیکال سابق تاکید دارند و از این رو نداییها نادم از تندروی را برنمیتابند.
خاتمی که تن دادن یا ندادن به زعامت او، خود یک موضوع مناقشهآمیز در میان اصلاحطلبان است، با موضع گیری خود در قبال ندا تا حدودی همطیفان غضبکرده خود را آرام کرد؛وی در واکنش به تاسیس ندا، از تکثرگرایی در جناح اصلاحطلبی گفت و به نوعی تلویحی از شکل گیری ندا دفاع کرد؛ البته خاتمی با بیان اینکه اصلاحطلبی بد وجود نداشته است که بخواهد اصلاحطلبی خوب شکل بگیرد، در واقع این پیام را به نداییها مخابره کرد که زیاد در حال و هوای استحاله جریان اصلاحطلبی نباشند چون این جریان در مواقع لزوم از تکرار مواضع رادیکال گذشته ابایی ندارد.
به هر ترتیب کشمکش و مجادلات میان انحصارطلبان جرگه اصلاحطلبی و نداییهای تازه کار در حال رسیدن به جاهای باریک بود که میانجیگری و پادرمیانی ریش سفیدان قوم اصلاحطلبی، آتش را فرونشاند اما خاکسترش هم چنان باقی است و هر لحظه امکان شعله ور شدن دارد و شاید این شعلهها در آستانه انتخابات دودمان اصلاح طلبان را به باد دهد.
باید منتظر ماند و به رصد رفتارهای بعدی اصلاحطلبان در سپهر سیاسی نشست، بیشک در روزهای بعد نشانههای بیشتری از انشقاق در این طیف آشکار میشود.