کاخ سفید: حتی پس از توافق هم تحریمها باید باقی بمانند
اظهارات صریح مقامات آمریکایی در بحبوحه مذاکرات لوزان سوئیس، از
اصرار بر حفظ تحریمها علیه ایران حکایت میکند و این در حالی است که لغو تحریمهای
بهانه جویانه حداقل توقع تیم مذاکره کننده و دولت جمهوری اسلامی ایران است.
سخنگوی کاخ سفید گفت: واشنگتن معتقد است حتی در صورت رسیدن به توافق هستهای
با ایران نیز، باید فشارها بر تهران حفظ شوند و تحریمها به جای خود باقی باشند.
جاش ارنست در نشستی خبری اظهار داشت: در صورتی که با ایران به توافق برسیم، قرار نیست یکی از سلاحهای قوی ما در این خصوص (تحریمها) بلافاصله کنار گذاشته شود.
جاش ارنست با بیان اینکه از دیدگاه دولت، برای حفظ فشار بر ایران در مذاکرات، باید برای مدتی این تحریمها به جای خود باشند، گفت: بعد از اینکه ایران تعهداتی از خود برای پایبندی به توافق نشان داد که البته صحبت از چند روز، چند هفته یا چند ماه نیست بلکه موضوع مدت زمانی طولانی است، در این صورت کنگره میتواند گامهایی برای برچیدن این تحریمها بردارد.
همزمان یک مقام ارشد آمریکایی اعلام کرد اگر قرار است مذاکرات هستهای
در هفته جاری موفقیتآمیز باشد، ایران باید یک سری تصمیمات دشوار اما بسیار مهمی
اتخاذ کند تا اطمینان دهد که اهداف هستهایاش، صلحآمیز است.
به گزارش خبرگزاری رویترز از لوزان سوئیس، این مقام آمریکایی پس از مذاکرات 5 ساعته کری و ظریف به خبرنگاران گفت: ایران همچنان موظف است انتخابهای بسیار دشوار و لازمی را برای توجه به نگرانیهای مهم پیرامون برنامه هستهایاش داشته باشد.
وی اضافه کرد: من نمیدانم خطوط کلی توافق تا 21 مارس (10فروردین) قابل دسترسی است یا نه.
یک منبع دیپلماتیک هم به رویترز گفت: گفتوگوها طولانی و عمیق بود اما
امکان رفع اختلافات را فراهم نکرد.
رادیو فرانسه نیز دیروز در گزارشی گفت: وزرای امور خارجه ایران و
آمریکا مذاکرات خود را درباره برنامه اتمی ایران در لوزان از سر گرفتند، در حالی که
بخت دستیابی به یک توافق نیز طی روزهای آینده کاهش مییابد.
این رادیو افزود: از دیروز که دور جدید گفتوگوهای هستهای ایران در
لوزان و بروکسل آغاز شد دو طرف در خصوص رسیدن به یک توافق سیاسی بر سر برنامه اتمی
ایران ابراز تردید میکنند. یک مقام آمریکایی به خبرگزاری فرانسه گفته است که در
این دور از مذاکرات پیشرفتهایی صورت گرفته اما، اختلافات از جمله اختلافات فنی بر
سر مسائل جدی نیز همچنان به قوت خود باقی است.
در همین حال وزیر خارجه آلمان در بیانیهای مطبوعاتی تصریح کرد: ظرفیت
غنیسازی ایران باید برای «همیشه» محدود شود.
کلاپر: قدرت ایران تهدیدی عمده برای آمریکاست
شورای اطلاعات ملی آمریکا در گزارش سالانه خود، ایران را تهدیدی عمده
برای کاخسفید اعلام کرد.
جیمز کلاپر مدیر NIC در
گزارشی مکتوب به مجلس سنا تصریح کرد: ایران تهدیدی عمده برای منافع ملی آمریکا
محسوب میشود. این کشور از حکومت اسد در سوریه حمایت میکند، سیاستهای ضد
اسرائیلی را ترویج میکند، تواناییهای نظامی پیشرفته خود را گسترش میدهد و به
دنبال اجرای برنامه هستهای خود است.
این گزارش میافزاید: روحانی، رئیسجمهور ایران و عضو دیرینه نهاد
حکومتی این کشور اهداف امنیت ملی ایران را که شامل حفاظت از حکومت و گسترش نفوذ ایران
در منطقه میشود، کنار نخواهد گذاشت، حتی تلاش میکند از طرق مختلف به این اهداف
دسترسی پیدا کند. وی برای تداوم تعامل با غرب و اجرای سیاست خارجی مدنظر خود در
داخل کشور به حمایت ]آیتالله[ خامنهای، رهبر معظم ایران نیاز دارد.
ایران تعداد زیادی موشک بالستیک در اختیار دارد که میتوانند تا
مناطقی در جنوب شرقی اروپا را هدف قرار دهند. کلاپر خاطرنشان کرد: تهران در حال توسعه
روزافزون موشکهای پیچیده و افزایش برد آنها و ارتقای دقت عمل دیگر سامانههای
موشکی خود است. ایران همچنین در حال کسب قابلیتهای پیشرفته دریایی و هوافضایی از
جمله مینهای دریایی، زیردریاییهای کوچک اما کارآمد، سامانههای ساحلی پرتاب موشکهای
کروز، شناورهای تهاجمی، موشکهای ضدکشتی و هواپیماهای بدون سرنشین مسلح است. ایران
در عراق و سوریه به دنبال حفظ دولتهای دوست، حفاظت از منافع شیعیان، شکست
تندروهای سنی و کاهش نفوذ آمریکا است. ادعای اخیر کلاپر در حالی است که ایران از
همه جریانهای محور مقاومت در منطقه اعم از شیعه و سنی حمایت میکند که نمونه آن
در جنگ 51 روزه غزه و حمایت بینظیر ایران از جهاد اسلامی و حماس قابل مشاهده است.
کلاپر در گزارش خود خاطر نشان کرد: نیروهای امنیتی ایران از بغداد و دمشق حمایت نظامی قاطع از جمله حمایت تسلیحاتی، مشاورهای، مالی و حمایت مستقیم در میدان نبرد به عمل میآورند. این دو نبرد به ایران اجازه داده است تجارب ارزشمندی در زمینه اجرای عملیات ضدشورش به دست آورد.
روایت نشریه آمریکایی از مدیریت رهبری در مذاکرات
نشریه واشنگتن اگزماینر در گزارشی نوشت آمریکا باید بیشترین امتیازات را از ایران بگیرد ولی نبوغ رهبر عالی ایران باعث شده ایران با دست پر در مذاکرات ظاهر شود.
به نوشته چارلز هارکینسون، مهمترین پرسش در بنبست پیش آمده در
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا این است که آیا ایران با آمریکا در مذاکرات بازی میکند؟
کارشناسان معتقدند که در 16 ماه مذاکره بین مذاکرهکنندگان دولت ایران و گروه 5+1،
دولت ایران با اتفاق نظر قابل توجهی در مذاکرات حاضر شده است. عدهای میگویند
اختلافنظر بین میانهروها و تندروها در تهران صحت ندارد و در واقع آیتالله علی
خامنهای رهبر عالی ایران برای کسب امتیاز بیشتر در چانهزنی آن را مدیریت میکند.
علی آلفونه کارشناس مسایل ایران در بنیاد دفاع از دموکراسیها میگوید:
موضع رهبر ایران مبنی بر اینکه آمریکا باید امتیاز دهد موضع دولت را
در مذاکرات تقویت کرده است.
به گزارش واشنگتن اگزماینر، ری تکیه کارشناس مسایل ایران در شورای
روابط خارجی به تازگی در گزارشی با تحسین نبوغ رهبر عالی ایران نوشت: ایران بارها در
ضعیفترین موضع وارد مذاکرات شده اما با مدیریت رهبر با دستی پر در مذاکرات ظاهر
شده است.
این نشریه با اشاره به نامه سناتورهای آمریکایی نوشت: انتقادهای دولت آمریکا
از این نامه به سخنان اوباما منحصر نشد و دیگر مقامهای دولتی نیز از این نامه
انتقاد کردند. اما در حالی که مذاکرات در لوزان سوئیس از سر گرفته میشود، بسیاری
از ناظران متعجب هستند چرا اوباما از این نامه به عنوان فرصتی برای امتیازگیری از
ایرانیها استفاده نکرده است.
مارک تییسن مشاور پیشین سناتور مرحوم جمهوریخواه جس هلمز در روزنامه واشنگتنپست
نوشت: اوباما به جای انتقادات شدید از کنگره باید از مخالفتهای بینالمللی و
کنگره به عنوان اهرم نفوذی در میز مذاکرات بهره میبرد تا به توافق بهتری با ایران
دست یابد.
آلفونه میگوید: آیتالله خامنهای فعلا توانسته توازن را بین
اصولگراها و تکنوکراتها حفظ کند تا جبهه واحدی در مذاکرات نشان داده شود.
اعتراض عبدی به سقوط اخلاقی اصلاحطلبان
عضو مستعفی حزب مشارکت بازی دوگانه اصلاحطلبان با روحانی را به چالش کشید.
عبدی میگوید نمیشود هم ادعاکنیم روحانی را ما اصلاحطلبان سرکار آوردیم و هم
بگوییم شکست او شکست ما نیست.
اخیراً حجاریان در مصاحبه با روزنامه اعتماد ضمن بیان «روحانی چند ماه
دیگر گرفتاریهای عجیب و غریبی خواهد داشت و... چارهای نداریم باید از او حمایت
کنیم» درباره نسبت شکست روحانی با شکست اصلاحطلبان گفته بود «نه شکست روحانی شکست
ما نیست؛ او اصلاحطلب نبوده است». حجاریان همچنین درباره این سؤال که به نظر شما
اصلاحطلبان الان دچار بحران استراتژی و راهبرد هستند، پاسخ میدهد که: «بله، تا
حدودی هستند. در کل میدانند چه باید کرد اما نمیدانند از چه طریقی.»
عباس عبدی ضمن واکنش به اظهارات حجاریان، در روزنامه اعتماد نوشت: به
طور کلی ذهنیت موجود در پس این گفتار که شکست روحانی را شکست اصلاحطلبان نمیداند،
ناشی از همان فقدان راهبردی است که در بخش دیگر سخنان جناب حجاریان وجود دارد. در
واقع چگونه میتوان گفت نیرویی که دچار بحران در راهبرد است، میتواند نسبت خود را
با دولت موجود بدان حد دقیق تعریف و مرزبندی کند که با قاطعیت، شکست آن را شکست
خود نداند؟ این همه مرز کشیدن میان اصلاحات و دولت و حتی حکومت، ناشی از فقدان
راهبرد است، چون درک مشخصی از دلایل روی کارآمدن این دولت وجود ندارد و به همین
دلیل است که حمایت از آن را ناشی از اجبار و نه انتخاب میداند. همچنین توضیح داده
نمیشود که اگر نیرویی دچار بحران در راهبرد است به طوری که حتی اختیار و اراده
کافی برای خروج از اجبار سیاسی ندارد، چگونه میتوان به آینده آن امیدوار بود؟
وی ادامه میدهد: این طور نیست که بتوان جریده رفت و خود را از زیر
بار مسئولیت رها کرد و با خوشخیالی مدعی شد که شکست فلانی ربطی به ما ندارد زیرا
که ما از روی اجبار آن را انتخاب و حمایت کردهایم. هیچ کس اصلاحطلبان را مجبور
نکرده بود که از کسی حمایت یا او را انتخاب کنند. اصولاً
به کاربردن چنین استدلالی برای نیروی سیاسی که خود را پیشرو میداند متناقض نماست.
عبدی تصریح کرد: نیرویی که خود را سرآمد و پیشرو میداند، در هر مقطعی
به صورت غیر مسئولانه مدعی نفی انتخاب خود نمیشود. جالب اینکه همه آنان وقتی بحث
انتخاب دولت میشود، خودشان را عامل پیروزی روحانی میدانند و حتی خواهان حضور اصلاحطلبان
هم در دولت میشوند که حضور هم دارند ولی وقتی که موقع شکست میشود، جاخالی میدهند
که این دولت ما نیست. کسی که جلوی آنان را نگرفته، میتوانستند دولت خودشان را بر
سر کار آورند. اگر نتوانستند، قرار نیست که دیگران جلوی نیروی سیاسی مدعی پیشگامی
و پیشرو بودن فرش قرمز پهن کنند و با سلام و صلوات آنان را به صندلی قدرت برسانند.
در ادامه این تحلیل آمیخته با اعتراض آمده است: مشکل گروههای بیراهبرد این است که همه چیزهای خوب را میخواهند، یکجا هم میخواهند، بدون آنکه به تبعات آنها ملزم باشند. هم میخواهند آورنده روحانی محسوب شوند و هم مسئولیتی را در شکستهای احتمالی او نپذیرند.
عضو مستعفی حزب مشارکت نوشت: (این طیف) هم میخواهند کارها درست شود و به نام آنان باشد، هم اینکه خود را در پیشبرد آن کارها منفعل معرفی کنند و در نهایت بگویند که «نگذاشتند».
آقای حجاریان به درستی متذکر شدند که اصلاح طلبان میدانند چه باید
کرد اما نمیدانند از چه طریقی باید اقدام کرد ولی نکته اینجاست که کار اصلی سیاستمداران
همین بخش دوم است. خب اگر نمیدانند از چه طریق این کارها را انجام دهند، دیگر چه
داعیهای به عنوان یک نیروی سیاسی در میان است؟
عبدی خاطرنشان کرد: نکته مهم دیگری که آقای حجاریان گفتهاند این است که «روحانی اصلاحطلب نیست». این گزاره اگر به معنای عضویت وی در گروه اصلاحطلبان است، قطعاً درست است ولی اصلاحطلبی به معنای صفت رفتاری، سرقفلی کسی نیست.
این مجادله لفظی میان حجاریان و عبدی در حالی است که سال گذشته
ابراهیم اصغرزاده تصریح کرده بود اصلاحطلبان به چشم رحم اجارهای به دولت روحانی نگاه
میکنند.