صراط: ایلنا گزارش داد: صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیراً در یک سخنرانی دانشگاهی گفته است: امروز ژاپن بعلت مسائل زیست محیطی و...، نیروگاههای هستهای خود را تعطیل کرده یا آلمان توسعه آنان را متوقف کرده و به انرژیهای پاک نظیر انرژی از جزر و مد دریا و... روی آورده است. باید دید ما چقدر در این راه حرکت میکنیم؟!
*باید به آقای زیباکلام این مژده را داد که ما هیچگاه در این راه حرکت نمیکنیم.
و الگوبرداری از کشورهای ژاپن و آلمان در این زمینه خبط و خطایی است که از روی عقل و تجربه و تحلیل؛ غیر قابل جبران و البته نابخشودنی خواهد بود.
و اما درباره تصمیم ژاپنیها مبنی بر تعطیلی نیروگاههای هستهای...
تصمیم ژاپنیها مبنی بر تعطیلی تمام نیروگاههای هستهای کشورشان پس از سونامی چند سال قبل که نتیجه آن وابستگی شدید این کشور به سوختهای فسیلی برای تأمین برق بوده؛ تصمیمی سرتا پا غلط است که ژاپن را به ورطهای خطرناکتر از روسیاهی اشغال این کشور توسط آمریکا میکشاند.
کشور آفتاب تابان، پیش از این نزدیک به 50 نیروگاه هستهای داشت که پس از سونامی سال 2011 اقدام به تعطیلی آنها (از ترس تکرار حادثه آلودگی زیست محیطی در اطراف نیروگاه فوکوشیما!) کرده است.
ژاپن که عمده میزان نیاز خود به برق را از طریق همین نیروگاهها تأمین میکرد؛ هماکنون 4 سال است که نیاز خود به برق را با افزایش شدید واردات سوختهای فسیلی، یعنی نفت و گاز مرتفع میکند و راه جایگزین دیگری هم برای تأمین این نیاز خود متصوّر نیست. (و نمیتواند باشد)
جالب آنکه واردات نفتی ژاپن به حدی زیاد شده است که حتی نام این کشور (بعنوان یک متحد درجه یک آمریکا) در لیست خریداران (گاهی بالقوه و گاهی بالفعل) درشت نفت ایران هم به چشم میخورد.
اکنون سؤالی را که باید از امثال آقای زیباکلام و همفکران ایشان در این زمینه پرسید آن است که اگر به هر دلیلی واردات نفت و گاز در ژاپن با خلأ مواجه شود؛ چه اتفاقی در این کشور رخ خواهد داد؟
آیا واضح نیست که ژاپن تصمیم غلطی را در این زمینه اتخاذ کرده و حاکمیت و مردمش را در خطر بحران انرژی قرار داده است؟!
آیا برای تأکیدکنندگان بر الگوگیری از هاراگیری ژاپنی در زمینه توقف فعالیتهای هستهای، محرز نیست که اگر به هر دلیلی در خلیج فارس و یا در سایر سرزمینهای تولیدکننده نفت، جنگی رخ دهد (که بعید هم نیست)؛ آنگاه ژاپن از زور بیبرقی، سرما و هزاران مقوله که نیازمند تأمین انرژی هستند دچار بحرانی خانمانبرانداز میشود؟!
چالشهای اشاره شده البته در حالی است که دولت ژاپن هم به مسئله واقف است و با وجود مخالفت گروههای به اصطلاح طرفدار محیط زیست در این کشور؛ اما اقدام به فعالسازی تعدادی از نیروگاههای خود در سال جدید میلادی کرده است.
و ایضاً درباره آلمان...
کشور آلمان نیز اعلام کرده است که در حال مطالعه بر روی طرحی است که به موجب آن، فعالیتهای هستهای این کشور تا سال 2022 متوقف شود. (شاید به این معنی باشد که قرار است این فعالیتها دیگر توسعه نیابد نه اینکه متوقف شود)
مقامات آلمانی تصریح کردهاند که طی 7 سال باقیمانده تا 2022 قصد مطالعه بر روی راههای جایگزین تأمین انرژی را دارند.
باید اذعان کرد که جدای از آنکه هر دو کشور ژاپن و آلمان، عملاً جزو شکستخوردگان از آمریکا در جنگ جهانی هستند و پس از آن شکستها نیز تا ابدالدهر، جوجه ترسو و مجری سیاستهای آمریکا محسوب میشوند؛ اما تصمیم آلمانیها هم مثل ژاپنیها و به دلایل پیشگفته تصمیم درستی نیست.
کشور آلمان در سالهای پس از سقوط هژمونی نازی در این کشور و شکست از نیروهای متفقین عملاً به یک موش آزمایشگاهی بدل شده که مجبور است اوامر آمریکا را جدای از توهین و تحقیرهای فرهنگی پذیرا باشد.
اینکه آلمان قصد دارد طی 7 سال آینده بر امکان تأمین انرژی از منابع جدید، مطالعاتی داشته باشد و به شرط نتیجهبخشی این مطالعات؛ فعالیتهای اتمی خود را متوقف سازد؛ امریست که باید 7 سال منتظر ماند و شاهد نتایجش بود.
اما ناگفته پیداست همانگونه که جهان در 70 سال پیش هم بدنبال جایگزینهایی برای «نفت» میگشت و با وجود کشف و بسط جایگزینهایی مثل انرژی هستهای اما احتیاج به سوخت فسیلی نفت نهتنها تمام نشد بلکه بیشتر و بیشتر هم شد؛ پس یقیناً در برایند مطالعات آلمانیها هم به لحاظ منطقی؛ نتیجهای بهتر از دستاورد جمعی بشر در 70 سال قبل بدست نخواهد آمد زیرا اساساً منابع تولید انرژی در جهان هیچگاه منزوی نخواهند شد.
اکنون افکار عمومی باید قضاوت کند که میتوان پذیرنده پیشنهاد هاراگیری احمقانه ژاپنیها و آلمانیها در مسئله هستهای بود یا اینکه به مصداق یاد گرفتن ادب از بیادبان؛ تصمیمات غلط دیگران را هیچگاه اخذ نکرد و به فرداهایی بهتر و شکوفاتر؛ حتی با وجود کمبود یا نبود سوخت فسیلی اندیشید...؟!
نکته قابل تأمل تراژدی ذکر شده نیز آنست که عدهای که ایالات متحده آمریکا را کعبه آمال میدانند و منظورشان از «لزوم سر تا پا فرنگی شدن» همان سر تا پا آمریکایی شدن است؛ گویا به دلایلی، در مسائل هستهای آمریکا را الگو نمیدانند و در این یک مورد استثنا، التجا بردن به آلمان و ژاپن شکست خورده و تسخیر شده را تجویز میکنند!
*باید به آقای زیباکلام این مژده را داد که ما هیچگاه در این راه حرکت نمیکنیم.
و الگوبرداری از کشورهای ژاپن و آلمان در این زمینه خبط و خطایی است که از روی عقل و تجربه و تحلیل؛ غیر قابل جبران و البته نابخشودنی خواهد بود.
و اما درباره تصمیم ژاپنیها مبنی بر تعطیلی نیروگاههای هستهای...
تصمیم ژاپنیها مبنی بر تعطیلی تمام نیروگاههای هستهای کشورشان پس از سونامی چند سال قبل که نتیجه آن وابستگی شدید این کشور به سوختهای فسیلی برای تأمین برق بوده؛ تصمیمی سرتا پا غلط است که ژاپن را به ورطهای خطرناکتر از روسیاهی اشغال این کشور توسط آمریکا میکشاند.
کشور آفتاب تابان، پیش از این نزدیک به 50 نیروگاه هستهای داشت که پس از سونامی سال 2011 اقدام به تعطیلی آنها (از ترس تکرار حادثه آلودگی زیست محیطی در اطراف نیروگاه فوکوشیما!) کرده است.
ژاپن که عمده میزان نیاز خود به برق را از طریق همین نیروگاهها تأمین میکرد؛ هماکنون 4 سال است که نیاز خود به برق را با افزایش شدید واردات سوختهای فسیلی، یعنی نفت و گاز مرتفع میکند و راه جایگزین دیگری هم برای تأمین این نیاز خود متصوّر نیست. (و نمیتواند باشد)
جالب آنکه واردات نفتی ژاپن به حدی زیاد شده است که حتی نام این کشور (بعنوان یک متحد درجه یک آمریکا) در لیست خریداران (گاهی بالقوه و گاهی بالفعل) درشت نفت ایران هم به چشم میخورد.
اکنون سؤالی را که باید از امثال آقای زیباکلام و همفکران ایشان در این زمینه پرسید آن است که اگر به هر دلیلی واردات نفت و گاز در ژاپن با خلأ مواجه شود؛ چه اتفاقی در این کشور رخ خواهد داد؟
آیا واضح نیست که ژاپن تصمیم غلطی را در این زمینه اتخاذ کرده و حاکمیت و مردمش را در خطر بحران انرژی قرار داده است؟!
آیا برای تأکیدکنندگان بر الگوگیری از هاراگیری ژاپنی در زمینه توقف فعالیتهای هستهای، محرز نیست که اگر به هر دلیلی در خلیج فارس و یا در سایر سرزمینهای تولیدکننده نفت، جنگی رخ دهد (که بعید هم نیست)؛ آنگاه ژاپن از زور بیبرقی، سرما و هزاران مقوله که نیازمند تأمین انرژی هستند دچار بحرانی خانمانبرانداز میشود؟!
چالشهای اشاره شده البته در حالی است که دولت ژاپن هم به مسئله واقف است و با وجود مخالفت گروههای به اصطلاح طرفدار محیط زیست در این کشور؛ اما اقدام به فعالسازی تعدادی از نیروگاههای خود در سال جدید میلادی کرده است.
و ایضاً درباره آلمان...
کشور آلمان نیز اعلام کرده است که در حال مطالعه بر روی طرحی است که به موجب آن، فعالیتهای هستهای این کشور تا سال 2022 متوقف شود. (شاید به این معنی باشد که قرار است این فعالیتها دیگر توسعه نیابد نه اینکه متوقف شود)
مقامات آلمانی تصریح کردهاند که طی 7 سال باقیمانده تا 2022 قصد مطالعه بر روی راههای جایگزین تأمین انرژی را دارند.
باید اذعان کرد که جدای از آنکه هر دو کشور ژاپن و آلمان، عملاً جزو شکستخوردگان از آمریکا در جنگ جهانی هستند و پس از آن شکستها نیز تا ابدالدهر، جوجه ترسو و مجری سیاستهای آمریکا محسوب میشوند؛ اما تصمیم آلمانیها هم مثل ژاپنیها و به دلایل پیشگفته تصمیم درستی نیست.
کشور آلمان در سالهای پس از سقوط هژمونی نازی در این کشور و شکست از نیروهای متفقین عملاً به یک موش آزمایشگاهی بدل شده که مجبور است اوامر آمریکا را جدای از توهین و تحقیرهای فرهنگی پذیرا باشد.
اینکه آلمان قصد دارد طی 7 سال آینده بر امکان تأمین انرژی از منابع جدید، مطالعاتی داشته باشد و به شرط نتیجهبخشی این مطالعات؛ فعالیتهای اتمی خود را متوقف سازد؛ امریست که باید 7 سال منتظر ماند و شاهد نتایجش بود.
اما ناگفته پیداست همانگونه که جهان در 70 سال پیش هم بدنبال جایگزینهایی برای «نفت» میگشت و با وجود کشف و بسط جایگزینهایی مثل انرژی هستهای اما احتیاج به سوخت فسیلی نفت نهتنها تمام نشد بلکه بیشتر و بیشتر هم شد؛ پس یقیناً در برایند مطالعات آلمانیها هم به لحاظ منطقی؛ نتیجهای بهتر از دستاورد جمعی بشر در 70 سال قبل بدست نخواهد آمد زیرا اساساً منابع تولید انرژی در جهان هیچگاه منزوی نخواهند شد.
اکنون افکار عمومی باید قضاوت کند که میتوان پذیرنده پیشنهاد هاراگیری احمقانه ژاپنیها و آلمانیها در مسئله هستهای بود یا اینکه به مصداق یاد گرفتن ادب از بیادبان؛ تصمیمات غلط دیگران را هیچگاه اخذ نکرد و به فرداهایی بهتر و شکوفاتر؛ حتی با وجود کمبود یا نبود سوخت فسیلی اندیشید...؟!
نکته قابل تأمل تراژدی ذکر شده نیز آنست که عدهای که ایالات متحده آمریکا را کعبه آمال میدانند و منظورشان از «لزوم سر تا پا فرنگی شدن» همان سر تا پا آمریکایی شدن است؛ گویا به دلایلی، در مسائل هستهای آمریکا را الگو نمیدانند و در این یک مورد استثنا، التجا بردن به آلمان و ژاپن شکست خورده و تسخیر شده را تجویز میکنند!