سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۶

چرا ممکن است در رابطه‌ی زناشویی احساس تنهایی کنیم؟

معمولا بزرگتر‌ها توصیه می‌کنند که ازدواج کنید تا در تمام طول عمر خود، همراه و مونسی داشته باشید که غم‌ها و شادی‌های‌تان را با او شریک شوید. اما اگر این شریک زندگی، علت احساس تنهایی‌مان شود چطور؟ اگر ازدواج باعث شود بیشتر احساس تنهایی کنیم چه؟
کد خبر : ۴۳۱۵۵۵

زندگی مشترک و تنهایی! ظاهرا با هم غریبه‌اند اما متاسفانه احساس تنهایی اتفاقی است که در بسیاری از روابط زناشویی روی می‌دهد. معمولا بزرگترها توصیه می‌کنند که ازدواج کنید تا در تمام طول عمر خود، همراه و مونسی داشته باشید که غم‌ها و شادی‌های‌تان را با او شریک شوید. اما اگر این شریک زندگی، علت احساس تنهایی‌مان شود چطور؟ اگر ازدواج باعث شود بیشتر احساس تنهایی کنیم چه؟ این حرف ممکن است برای خیلی‌ها عجیب باشد اما برای عده‌ای متاسفانه یک واقعیت تلخ است. در این مطلب برای‌تان می‌گوییم علائم احساس تنهایی در زندگی مشترک چیست و برای حل مشکل چه می‌توانید بکنید.

تنهایی در زندگی مشترک چیست؟

جین و همسرش با اتومبیل‌شان در حال سفر به شهری بودند که پدر و مادرشان در آن سکونت داشتند. جین می‌دانست که قرار است سه چهار ساعت خسته کننده را پشت سر بگذارد. او و همسرش به مقصد رسیدند بدون اینکه کلمه‌ای بین‌شان ردوبدل شده باشد. جین سرش در گوشی موبایلش بود و همسرش هم دست به فرمان چشم به جاده دوخته بود. هر کدام در افکار خود سیر می‌کردند و انگار راه خود را می‌رفتند.

تنهایی زمانی است که هر دوی شما در یک مکان پیش هم هستید اما نمی‌توانید با هم ارتباط برقرار کنید. هر دوی شما احساس می‌کنید با وجود اینکه در کنار همید با هم غریبه‌اید. هیچ صمیمیت فکری و فیزیکی بین شما وجود ندارد و به عبارتی ساده‌تر شما در نظر دیگران یک زوجید اما پیش خودتان غریبه‌اید.

تعاملات شما با همسرتان معمولا غیردوستانه و مشاجره برانگیز است و احساسات‌تان را با هم در میان نمی‌گذارید زیرا می‌دانید که طرف مقابل‌تان با شما همدلی و همراهی نخواهد کرد.

چرا و چگونه چنین اتفاق ناخوشایندی در یک رابطه‌ی زناشویی روی می‌دهد؟

تنهایی، مشکلی رایج در میان میلیون‌ها نفر در سراسر دنیاست. طبق مطالعه‌ای احساس تنهایی در میان افراد متاهل بر اساس جنسیت تفاوت‌هایی دارد و زنها بیشتر از مردها در زندگی مشترک خود احساس تنهایی می‌کنند. و اما دلایل آن:

ارعاب و زورگویی

همسر شما فکر می‌کند قدرت مطلق است! به شما زور می‌گوید و همیشه شما را در حالتی از ترس و ابهام نگه می‌دارد، بدرفتاری احساسی و روانی تبدیل به یک کار عادی و مرتب می‌‌شود، شما از او می‌ترسید زیرا نمی‌دانید معلوم نیست چه شرایط و رفتاری ممکن است خشم او را برانگیخته کند، و همین ترس و ابهام، شما را تا حد ممکن از او دور نگه می‌دارد.

مشغله‌های فراوان

یک دلیل بسیار فراگیر که این روزها باعث احساس تنهایی و جدایی عاطفی بین همسران شده، داشتن مشغله‌های زیاد است. شما و همسرتان آنقدر کار و مسئولیت دارید و سرتان گرم است که به سختی می‌توانید زمانی برای با هم بودن پیدا کنید. مشغله‌های شما مانند یک جاروبرقی، تمام فرصت‌های‌تا را می‌بلعند و بین شما و همسرتان فاصله ایجاد می‌کنند. وقتی می‌نشینید و با خود فکر می کنید می‌توانید احساس تنهایی را با تمام وجودتان لمس کنید.

تشنه‌ی حمایت عاطفی هستید

مادر شما به سختی بیمار است و شما نگران هستید، اما همسرتان هیچ تلاشی برای تسکین اضطراب‌تان نمی‌کند و درد و نگرانی‌تان را نمی‌فهمد. وقتی هیچ ارتباط عاطفی با هم نداشته باشید، طبیعتا حمایت روحی نیز دریافت نخواهید کرد. و وقتی می‌دانید که از جانب همسرتان پشتیبانی عاطفی ندارید، ترجیح می‌دهید سکوت کنید و احساسات و نگرانی‌های‌تان را با او در میان نگذارید.

روابط جنسی بسیار کمی دارید

آخرین باری که با همسرتان یک رابطه‌ی جنسی صمیمی و لذتبخش داشتید کِی بود؟ عشقبازی‌ها و بوسه‌های گرم و ... فقط برای بدن‌تان نیستند بلکه ذهن‌ و روح‌تان را هم سیراب می‌کنند. هر چه روابط جنسی‌تان با همسرتان کمتر باشد، فاصله‌ی بیشتری بین‌تان خواهد افتاد.

اوقات دو نفره ندارید

همیشه دوروبرتان با بچه‌ها یا سایر اعضای خانواده شلوغ است. یا خانواده‌تان آنقدر بزرگ است و سرتان را گرم کرده که زمانی برای خلوت کردن با همسرتان پیدا نمی‌کنید.

تجربیاتی از گذشته

احساس تنهایی بعد از ازدواج همیشه هم تقصیر همسرتان نیست. حوادث گذشته یا روابطی که قبلا داشته‌اید می‌تواند عامل احساس تنهایی فعلی‌تان باشد. طبق تحقیقات، تنهایی شما می‌تواند نتیجه‌ی افسردگی یا افکاری که از روابط گذشته با والدین یا خواهر و برادر خود دارید باشد. احساس تنهایی همیشه هم مشهود نیست بلکه ممکن است زیرکانه در اعماق وجودتان پنهان شده باشد یا آنقدر سرتان شلوغ باشد که درکش نکنید. پس از کجا باید بدانید حس بدی که دارید همان احساس تنهایی است یا نه؟

نشانه‌های احساس تنهایی در زندگی مشترک

یادتان می‌آید آخرین بار کِی با همسرتان رابطه داشتید؟

واقعا نمی‌توانید به یاد بیاورید؟ اینکه باید کلی فکر کنید تا به خاطر بیاورید آخرین بار چه زمانی با همسرتان رابطه جنسی داشتید یعنی چیزی در رابطه‌تان می‌لنگد. ممکن است به دلیل بی‌علاقه بودن یا فرصتی برای خلوت کردن پیدا نکردن با همسرتان رابطه‌ی جنسی نداشته‌اید اما علت هر چه که هست، نبودن صمیمیت و نزدیکی می‌تواند علامتی از احساس تنهایی‌تان باشد.

دیگر درمورد اتفاقات روزمره با هم حرف نمی‌زنید

اگر در مورد روزی که پشت سر گذاشته‌اید با هم حرف نمی‌زنید و مکالمه‌ای طولانی راه نمی‌اندازید یا اگر وقتی که شما در حال صحبت کردن با همسرتان هستید او چشم‌هایش را از شما برمی‌گرداند یا مشغول چک کردن گوشی‌اش است پس کانال ارتباطی شما دو نفر مسدود است!

روزهای خاص را فراموش می‌کنی

قرار ملاقات‌ با دوستان یا همکاران‌تان را به یاد دارید اما سالگرد ازدواج و تولد همسرتان را فراموش می‌کنید؟ این روزهای خاص مانند جرقه‌های هیجان انگیزی در گرماگرم روتین‌‌های زندگی هستند اما اگر شما و همسرتان چنین روزهای مهمی را به راحتی فراموش می‌کنید پس یعنی دیگر ارزشی برای همدیگر قائل نیستید و اهمیتی به با هم بودن نمی‌دهید.

همسرتان دیگر از شما تقاضای کمک و همراهی نمی‌کند

همسر شما تردید دارد که از شما درخواست کمک بکند یا نه. او ممکن است خودش به تنهایی تلاش کرده باشد اما موفق نشده باشد ولی همچنان نمی‌خواهد از شما تقاضای کمک بکند در حالیکه قبلا اینطور نبوده. این رفتار نشان می‌دهد تغییراتی بوجود آمده و او سعی می‌کند تا حد ممکن به شما وابسته و متکی نباشد. بررسی کنید و ببینید واکنش شما علت این رفتار و انتخاب همسر شما نبوده؟

احساس تنهایی افسرده کننده است، مخصوصا اگر علتش کسی باشد که بیشتر از همه دوستش دارید.

چه کنیم تا در زندگی مشترک خود احساس تنهایی نکنیم؟

لازم نیست منتظر بمانید تا علائم اولیه‌ی احساس تنهایی را ببینید. از اشتباهات دیگران هم می‌توانید درس بگیرید و مراقب باشید که در دام یکنواختی نیفتید. برای حفط شادابی و انرژی مثبت در خانه، تصمیم‌های عاقلانه بگیرید و هوشمندانه انتخاب کنید.

ارتباط برقرار کنید

ارتباط برقرار کردن علاج همه‌ی بیماریها در زندگی مشترک است. هر چقدر که می‌توانید با هم گفتگو کنید. نیازی نیست به دنبال موضوع خاصی بگردید؛ گهگاه بدون هدف خاصی با هم حرف بزنید و از ماجراهای روزتان برای هم بگویید.

خاطره‌های خوب دونفره‌تان را یادآوری کنید

فیلم عروسی‌تان را با هم تماشا کنید، عکس‌های ماه عسل‌تان را ببینید، در مورد روزهای آشنایی‌تان و اتفاقات رمانتیکی که داشته‌اید حرف بزنید و گذشته‌های خوشایندتان را زنده کنید. یادآوری این خاطرات باعث می‌شود هر دو با هم بخندید و زوج‌هایی که با هم می‌خندند با هم می‌مانند!

حال هم را خوب کنید، هر چند کوچک

همسرتان عاشق صبحانه‌های مفصل است؟ گاهی برایش آماده کنید. بخاطر اتفاقی که در محل کارش افتاده بی‌حال و حوصله است؟ کمکش کنید تا از آن حس و حال خارج شود. این کار شما باعث می‌‌شود بفهمد که هر وقت نیاز داشت می‌تواند برای کمک خواستن به شما مراجعه کند و شما اولین انتخاب او برای تسکین استرس و ناراحتی‌اش خواهید بود.

طرز فکرش را درک کنید

لزومی ندارد همیشه مثل هم فکر کنید. همسر شما می‌تواند عقیده‌ی متفاوتی با شما داشته باشد. شما ممکن است از دخالت مادر همسرتان در سازماندهی مهمانی جشن تولدی که برای همسرتان گرفته‌اید ناراحت و دلخور باشید اما شاید همسر شما با شما موافق نباشد و چیزی که از نظر شما دخالت محسوب می‌شود از نظر او کمک و محبت به شمار برود. پس دست از قضاوت کردن بردارید! برای تفسیر نگرش همسرتان لطفا چند دقیقه فکر کنید.
مشکلاتی که احساس تنهایی برای سلامتی ایجاد می‌کند:

تنهایی می‌تواند هم از نظر روحی و هم از جهت فیزیکی شما را تحت تاثیر قرار دهد:

  • افسردگی و خودکشی
  • بیماری‌های قلبی و عروقی و سکته مغزی
  • ضعف حافظه و قدرت یادگیری
  • رفتارهای ضد اجتماعی
  • ضعف در قدرت تصمیم گیری
  • اعتیاد به الکل و مواد مخدر
  • مستعد شدن برای بیماری آلزایمر
  • کُندی در عملکرد مغز

این بیماریها تاثیرات بلند مدت بر بدن‌تان دارند مگر اینکه منطقی فکر کنید و برای فرار از احساس تنهایی خود راه حلی پیدا کنید. اگر شما یک زن یا مرد متاهل هستید که احساس تنهایی می‌کنید مجبور نیستید به چنین وضعیت احساسی ادامه دهید و فشار آن را تحمل کنید. بهتر است برای رها کردن خودتان از این هیجانات منفی اقدامی بکنید.

بر احساس تنهایی در رابطه‌ی زناشویی چگونه غلبه کنیم؟

دست از خودخوری و دلسوزی کردن برای خودتان بردارید و زندگی کنید

خودتان را بابت احساس تنهایی که دارید سرزنش نکنید و روش خودخوری را در پیش نگیرید. هر چه بیشتر در موردش فکر کنید بدتر احساسش خواهید کرد. درک کنید که همسر شما مهمترین فرد در زندگی‌تان است اما تنها کسی نیست که در زندگی دارید. با پدر و مادر و خواهر و برادرها و دوستان‌تان دیدار کنید و بیشتر با آنها ارتباط برقرار کنید. آدمهای دوروبرتان را زیاد کنید اما حواس‌تان باشد که از آنها دلسوزی و ترحم گدایی نکنید.

یک سرگرمی جالب پیدا کنید

اگر در زندگی مشترک عمیقا احساس تنهایی می‌کنید سراغ چیزی بروید که همیشه دوست داشتید اما به علت محدویت‌هایی که ازدواج برای‌تان ایجاد کرده بود از آن دور شده بودید. هر زمان که احساس تنهایی و اندوه کردید، سرگرمی جدیدتان به شما یادآوری خواهد کرد که چیزهای خوب و مثبتی هم در زندگی‌تان دارید و کمک‌تان می‌کند دوباره علاقه مندی‌ها و هیجانات‌تان را زنده کنید. نویسندگی، آوازخوانی، شرکت در کلاس‌های ورزشی یا هنری و یا عضویت و فعالیت در انجمن‌های خیرخواهانه و ... می‌توانند حس خوب مفید بودن و زندگی را در شما زنده نگه دارند.

هرگز دعوت‌های خانوادگی و دوستانه را رد نکنید

دیگر به دعوت‌هایی که دوستان یا خانواده از شما می‌کنند نه نگویید. اگر از شما می‌خواهند با آنها به پیک نیک بروید، خب بروید. ممکن است حوصله‌ی خوشگذرانی نداشته باشید اما خوشگذرانی و تفریح دقیقا همان چیزی است که الان به آن نیاز دارید. این فرصت‌ها به شما اعتماد بنفس می‌دهند و مطمئن‌تان می‌کنند که آدمهایی که شما را دوست دارند در اطراف‌تان کم نیستند. ضمنا انرژی می‌گیرید که با همسرتان حرف بزنید و مشکلات بین خودتان را حل کنید.

دوستان و اقوام را به خانه دعوت کنید

دوستان صمیمی و خانواده و اقوام نزدیک را به خانه دعوت کنید؛ یک غذای باشکوه یا ساده فرقی نمی‌کند، یک محیط دوستانه و کمی هم غیبت! این نسخه برای خوب کردن حال‌تان عالیست! با دعوت کردن دوستان نزدیک همسرتان و خانواده‌ی او، او را نیز در مهمانی‌ها سهیم کنید. از کجا معلوم، شاید همین دورهمی‌ها بتواند جرقه‌ای بین شما بزند!

بیشتر روی کارتان متمرکز شوید

هرگز اجازه ندهید زندگی حرفه‌ای‌تان تحت تاثیر زندگی شخصی‌تان قرار بگیرد. البته به حرف ساده است اما مطئمنا کمک‌تان می‌کند تا احساس تنهایی در رابطه‌ی زناشویی‌تان را فراموش کنید. با همکاران‌تان بیشتر تعامل داشته باشید و سرتان را با کارتان گرم کنید.

یاد بگیرید که تنها زندگی کنید و از تنهایی نترسید

این سخت‌ترین قسمت مسئله است! خودتان را دوست داشته باشید از وقت گذاشتن برای خودتان لذت ببرید. ترحم داشتن نسبت به خودتان هیچ کمکی به شما نمی‌کند. اما اگر یاد بگیرید چگونه تنها زندگی کنید قطعا می‌توانید توانمندی‌های پنهان‌تان را کشف کرده و قدرت‌تان را تحسین کنید. تغییراتی در ظاهرتان ایجاد کنید؛ مدل موهای‌تان را عوض کنید، ماساژ بگیرید و رخت و لباس‌های‌تان را نو کنید. این ظاهر جدید این حُسن را هم دارد که توجه همسرتان را هم جلب کند.

به سلامتی‌تان اهمیت بدهید

شما به شرطی می‌توانید بر احساس تنهایی‌تان غلبه کنید که قوی و سالم باشید هم از جنبه‌ی روحی و از نظر جسمی. تنهایی می‌تواند موجب پُرخوری شود اما شما می‌توانید با متمرکز شدن روی سلامت‌تان بر این ضعف غلبه کنید. غذاهای مقوی بخورید، مرتبا آب بنوشید و ورزش کنید. باشگاه بروید، در کلاس‌های ایروبیک ثبت نام کنید یا یوگا و مدیتیشن کنید. این فعالیت‌ها بدن‌تان را سالم و متناسب نگه می‌دارند و احساس بهتری به شما می‌دهند.

با همسرتان گفتگو کنید

هرگز قبل از تلاش برای حل مسئله و گفتگو کردن با همسرتان در لاک تنهایی و افسردگی فرو نروید. با او درمورد احساس تنهایی‌تان حرف بزنید؛ این کار تشویقش می‌کند تا او نیز در مورد افکار و احساسات و تنش‌ها و نگرانی‌هایش با شما حرف بزند. شاید او هم مثل شما احساس تنهایی می‌کند یا از زندگی مشترکش ناامید است!

احساس تنهایی، پدیده‌ی کمیابی نیست. ما ممکن است در هر مرحله‌ای از زندگی احساس تنهایی کنیم، چه در دوران کودکی و چه در سالهای بعدی زندگی، اما امکان رها شدن از آن با تلاش و تصمیم‌های عاقلانه همیشه وجود دارد.