چند روزی است که یک ادعا در فضای مجازی جولان میدهد، ادعایی با عنوان «تجاوز سریالی». برخی کاربران فضای مجازی در توییتر با انتشار اسکرینشاتهایی از مکالمات خود با فردی که حالا متجاوز سریالی خوانده میشود از تعرضهای شخصی این فرد نسبت به خود گفتهاند با این حال تاکنون شکایتی قانونی نسبت به این شخص ثبت نشده و این ادعاها فعلا بدون پشتوانه حقوقی و قضایی در حال انتشار هستند.
روزنامه اعتماد نوشت: در همین فضا از تجربههای مشابه نیز سخن به میان آمده است. در حال حاضر سخن از دو فرد در شبکههای اجتماعی مطرح است که هر دو در حوزه فعالیتهای هنری شناخته میشوند.
برای پیگیری این ماجرا، هم با نیروی انتظامی صحبت کردیم و هم در گفتگو با یک وکیل پایه یک این ماجرا را از دو سو بررسی کردیم.
بررسی خبرنگار ما حکایت از آن دارد که هنوز در حوزه انتظامی تهران بزرگ، موضوع ادعاهایی که قربانیان این دو مرد مطرح کردهاند به شکل قانونی مطرح نشده و هنوز رسیدگی رسمیای آغاز نشده است. در این شرایط ممکن است دو فرض مطرح شود. فرض نخست کاملا بر این پایه استوار است که صرفا فرد یا افرادی برای یک انتقامجویی شخصی دست به انتشار چنین ادعایی زده باشند. اما با توجه به گستردگی موضوع و طرح ادعاها از سوی افراد کاملا متفاوت این فرض کمرنگتر میشود. فرض دوم این است که با توجه به کیفیت آنچه از اعمال این دو فرد روایت شده، قربانیان از ترس آبرو تاکنون به صورت رسمی طرح دعوا نکرده باشند و از آنجایی که در شبکههای اجتماعی بدون مطرح شدن نامشان میتوانستند هشداری بدهند پا به میدان گذاشتهاند. با این حال این کار خود آسیبهایی به همراه دارد که به نظر میرسد هر چه زودتر باید تیمی برای بررسی صحت و سقم ماجرا تعیین و ادعاهای مطرح شده را بررسی کند.
لیلا حقیقتخواه، وکیل پایه یک دادگستری به بررسی ابعاد حقوقی این موضوع از سوی متهم و قربانی میپردازد و میگوید که اگر فرضا متهم در حقیقت از اتهام مبری باشد و اتهام تجاوز به عنف یا تعرض جنسی با نیت به او وارد شده باشد در این صورت اثبات ای. پی حسابهای کاربری افراد در فضای مجازی میتواند مورد پیگیری قرار بگیرد. حقیقتخواه این امر را به یک موج تشبیه میکند که میتواند به دلایلی مثل مالی، شغلی یا اختلافات قبلی چنین موجی علیه یک نفر شکل بگیرد و عملا منجر به «تسویه حساب شود.»
این وکیل دادگستری با چنین فرضی میگوید: «در این حالت من وکیل بلافاصله میتوانم شکایت نشر اکاذیب بکنم. چون این افترا در فضای مجازی و رسانه منتشر شده است، قابل پیگیری هم خواهد بود.» این وکیل دادگستری به فاصله زمانی میان انجام تعرض جنسی و افشای آن توسط قربانی نیز اشاره میکند و تاکید میکند که هر چقدر فاصله زمانی میان عمل و شکایت قربانی بیشتر شود، این سوال نیز برای بازپرس قویتر میشود که چرا قربانی طی این مدت اقدام به شکایت نکرده است و حالا با این موج همراهی میکند.
از سوی دیگر این وکیل دادگستری به تمام قربانیان تعرضهای جنسی شدیدا توصیه میکند که اگر بلافاصله پس از تعرض و داشتن فرصت به نزدیکترین کلانتری مراجعه کنند، حتی لباسهایشان را عوض نکنند، استحمام نداشته باشند و تا جای ممکن در سریعترین زمان و بدون اعمال کوچکترین تغییر در ظاهر خود برای شکایت به کلانتری مراجعه کنند. این وکیل تاکید میکند: «تجاوز کردن جدال دارد، بر اثر این جدال آثاری بر بدن و لباسهای زن باقی میماند و این آثار نهایتا تا ۷۲ ساعت در آزمایش DNA قابل تشخیص و اثبات است.» به گفته این وکیل دادگستری اثبات تجاوز از طریق آثار تجاوز بر بدن و لباس و آزمایش DNA بسیار مستدلتر از انتشار یک تصویر از مکالمه با فرد متجاوز است و به همین دلیل است که به تاخیر انداختن و مسکوت گذاشتن این موضوع عملا به نفع قربانی تمام نخواهد شد. این وکیل اشاره میکند که در محاکم بازپرس و قاضی کشیک حاضر هستند و اگر قربانی حتی نیمهشب نیز به کلانتری مراجعه کند، وضعیت او بلافاصله گزارش میشود و از طریق بازپرس و قاضی سریعا به پزشکی قانونی منتقل میشود.
این وکیل میگوید: «ما به عنوان وکلای قربانیان به استناد با همین مستندات و قرائن میتوانیم از قربانی خود دفاع کنیم و نشان دهیم که این رابطه جنسی با رضایت نبوده است.» با این حال این وکیل تاکید میکند که در بسیاری از پروندهها، خانوادهها و حتی خود اشخاص برای مدتی موضوع را مسکوت میگذارند، او میگوید: «خانوادهها فکر میکنند با پنهان کردن این موضوع به صلاح خود یا فرزندانشان عمل کردهاند در صورتی که مسکوت گذاشتن تجاوز اولا آثار و عوارض را روی قربانی از بین میبرد ثانیا اینکه دفاع از قربانی را دشوارتر میکند ثالثا اینکه به متجاوز اجازه میدهد همین بلا را سر قربانیان دیگر بیاورد.»
این وکیل به آثار آسیبزای تجاوز اشاره میکند و به نقل از اساتید خود میگوید: «حتی اگر ۱۰ سال یک تیم پزشکی شامل روانشناس و پزشک و روانپزشک روی این قربانیان کار کنند، باز هم قربانی نمیتواند تمام روحیه خود را باز پس گیرد و به قولی همان انسان قبلی شود.» با توجه به همین عوارض است که این وکیل در انتها توصیه میکند تا خانوادهها، فضایی را برای گفتوگوی صادقانه با فرزندانشان به وجود بیاورند و این فرصت را بدهند تا فرزندانشان در صورت مواجه شدن با این وضعیت نه تنها آن را از ترس پدر و مادر مسکوت نگذارند بلکه بتوانند به راحتی در این مورد با خانواده صحبت کنند و از حمایت آنها بهره بگیرند، این وکیل در انتها تاکید میکند: «اما متاسفانه بیشتر دختران ما ترجیح میدهند این موضوع را مسکوت بگذارند.»
روزنامه اعتماد نوشت: در همین فضا از تجربههای مشابه نیز سخن به میان آمده است. در حال حاضر سخن از دو فرد در شبکههای اجتماعی مطرح است که هر دو در حوزه فعالیتهای هنری شناخته میشوند.
برای پیگیری این ماجرا، هم با نیروی انتظامی صحبت کردیم و هم در گفتگو با یک وکیل پایه یک این ماجرا را از دو سو بررسی کردیم.
بررسی خبرنگار ما حکایت از آن دارد که هنوز در حوزه انتظامی تهران بزرگ، موضوع ادعاهایی که قربانیان این دو مرد مطرح کردهاند به شکل قانونی مطرح نشده و هنوز رسیدگی رسمیای آغاز نشده است. در این شرایط ممکن است دو فرض مطرح شود. فرض نخست کاملا بر این پایه استوار است که صرفا فرد یا افرادی برای یک انتقامجویی شخصی دست به انتشار چنین ادعایی زده باشند. اما با توجه به گستردگی موضوع و طرح ادعاها از سوی افراد کاملا متفاوت این فرض کمرنگتر میشود. فرض دوم این است که با توجه به کیفیت آنچه از اعمال این دو فرد روایت شده، قربانیان از ترس آبرو تاکنون به صورت رسمی طرح دعوا نکرده باشند و از آنجایی که در شبکههای اجتماعی بدون مطرح شدن نامشان میتوانستند هشداری بدهند پا به میدان گذاشتهاند. با این حال این کار خود آسیبهایی به همراه دارد که به نظر میرسد هر چه زودتر باید تیمی برای بررسی صحت و سقم ماجرا تعیین و ادعاهای مطرح شده را بررسی کند.
لیلا حقیقتخواه، وکیل پایه یک دادگستری به بررسی ابعاد حقوقی این موضوع از سوی متهم و قربانی میپردازد و میگوید که اگر فرضا متهم در حقیقت از اتهام مبری باشد و اتهام تجاوز به عنف یا تعرض جنسی با نیت به او وارد شده باشد در این صورت اثبات ای. پی حسابهای کاربری افراد در فضای مجازی میتواند مورد پیگیری قرار بگیرد. حقیقتخواه این امر را به یک موج تشبیه میکند که میتواند به دلایلی مثل مالی، شغلی یا اختلافات قبلی چنین موجی علیه یک نفر شکل بگیرد و عملا منجر به «تسویه حساب شود.»
این وکیل دادگستری با چنین فرضی میگوید: «در این حالت من وکیل بلافاصله میتوانم شکایت نشر اکاذیب بکنم. چون این افترا در فضای مجازی و رسانه منتشر شده است، قابل پیگیری هم خواهد بود.» این وکیل دادگستری به فاصله زمانی میان انجام تعرض جنسی و افشای آن توسط قربانی نیز اشاره میکند و تاکید میکند که هر چقدر فاصله زمانی میان عمل و شکایت قربانی بیشتر شود، این سوال نیز برای بازپرس قویتر میشود که چرا قربانی طی این مدت اقدام به شکایت نکرده است و حالا با این موج همراهی میکند.
از سوی دیگر این وکیل دادگستری به تمام قربانیان تعرضهای جنسی شدیدا توصیه میکند که اگر بلافاصله پس از تعرض و داشتن فرصت به نزدیکترین کلانتری مراجعه کنند، حتی لباسهایشان را عوض نکنند، استحمام نداشته باشند و تا جای ممکن در سریعترین زمان و بدون اعمال کوچکترین تغییر در ظاهر خود برای شکایت به کلانتری مراجعه کنند. این وکیل تاکید میکند: «تجاوز کردن جدال دارد، بر اثر این جدال آثاری بر بدن و لباسهای زن باقی میماند و این آثار نهایتا تا ۷۲ ساعت در آزمایش DNA قابل تشخیص و اثبات است.» به گفته این وکیل دادگستری اثبات تجاوز از طریق آثار تجاوز بر بدن و لباس و آزمایش DNA بسیار مستدلتر از انتشار یک تصویر از مکالمه با فرد متجاوز است و به همین دلیل است که به تاخیر انداختن و مسکوت گذاشتن این موضوع عملا به نفع قربانی تمام نخواهد شد. این وکیل اشاره میکند که در محاکم بازپرس و قاضی کشیک حاضر هستند و اگر قربانی حتی نیمهشب نیز به کلانتری مراجعه کند، وضعیت او بلافاصله گزارش میشود و از طریق بازپرس و قاضی سریعا به پزشکی قانونی منتقل میشود.
این وکیل میگوید: «ما به عنوان وکلای قربانیان به استناد با همین مستندات و قرائن میتوانیم از قربانی خود دفاع کنیم و نشان دهیم که این رابطه جنسی با رضایت نبوده است.» با این حال این وکیل تاکید میکند که در بسیاری از پروندهها، خانوادهها و حتی خود اشخاص برای مدتی موضوع را مسکوت میگذارند، او میگوید: «خانوادهها فکر میکنند با پنهان کردن این موضوع به صلاح خود یا فرزندانشان عمل کردهاند در صورتی که مسکوت گذاشتن تجاوز اولا آثار و عوارض را روی قربانی از بین میبرد ثانیا اینکه دفاع از قربانی را دشوارتر میکند ثالثا اینکه به متجاوز اجازه میدهد همین بلا را سر قربانیان دیگر بیاورد.»
این وکیل به آثار آسیبزای تجاوز اشاره میکند و به نقل از اساتید خود میگوید: «حتی اگر ۱۰ سال یک تیم پزشکی شامل روانشناس و پزشک و روانپزشک روی این قربانیان کار کنند، باز هم قربانی نمیتواند تمام روحیه خود را باز پس گیرد و به قولی همان انسان قبلی شود.» با توجه به همین عوارض است که این وکیل در انتها توصیه میکند تا خانوادهها، فضایی را برای گفتوگوی صادقانه با فرزندانشان به وجود بیاورند و این فرصت را بدهند تا فرزندانشان در صورت مواجه شدن با این وضعیت نه تنها آن را از ترس پدر و مادر مسکوت نگذارند بلکه بتوانند به راحتی در این مورد با خانواده صحبت کنند و از حمایت آنها بهره بگیرند، این وکیل در انتها تاکید میکند: «اما متاسفانه بیشتر دختران ما ترجیح میدهند این موضوع را مسکوت بگذارند.»