جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۰

سناریوی جنایی عروس کینه‌جو برای مادر شوهر

سناریوی جنایی عروس کینه‌جو برای مادر شوهر
عروس‌کینه‌جو برای انتقام از مادرشوهرش یک سناریوی جنایی طراحی و اجرا کرد. او پس از این که با طلاق شوهرش مواجه شد پای مادرشوهرش را به یک داستان جنایی باز کرد، اما در جریان تحقیقات بازپرس دستش رو شد.
کد خبر : ۵۶۵۹۴۷

چندی قبل زن جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و گفت مادر شوهر سابقش برای اینکه به مرد مورد علاقه‌اش برسد دو دختر خردسالش را به قتل رسانده‌است.

وی در توضیح ماجرا گفت: چند سال قبل با پسر جوانی به نام کامیار آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتیم، اما کم‌کم دخالت‌های مادر شوهرم که مهشید نام دارد در زندگی ما شروع شد و باعث اختلاف بین من و شوهرم شد. به‌هرحال من سعی کردم با شوهرم بسازم و زندگی‌ام را حفظ کنم تا اینکه در یک مهمانی به رازی که در سینه مادر شوهرم از سال‌ها قبل مانده بود، پی بردم. در آن مهمانی مادر شوهرم از عشق و عاشقی و دلباختگی حرف می‌زد و می‌گفت کسی که عاشق باشد چشمش کور و گوشش کر می‌شود و کارهای غیرعقلانی انجام می‌دهد. مهشید در آن مهمانی از سرگذشت زنی تعریف کرد که به خاطر رسیدن به مرد مورد علاقه‌اش دو فرزندش را مسموم کرده و به قتل رسانده بود. او گفت زنی را می‌شناسد که در خانه شوهر در حالی که دو دختر هفت و هشت‌ساله داشته عاشق مرد دیگری می‌شود و در نهایت هم از شوهرش طلاق می‌گیرد، اما مرد مورد علاقه او شرط می‌گذارد که برای ازدواج باید دو دخترش را سر به نیست کند و او هم دو دخترش را مسموم کرده و به قتل می‌رساند. پس از این من درباره حرف‌های مادرشوهرم تحقیق کردم که فهمیدم او از شوهر اولش طلاق گرفته و با مرد دیگری ازدواج کرده‌است. مادر شوهرم زمان طلاق دو دختر هفت و هشت‌ساله داشته که مدتی پس از جدایی از شوهرش دو دخترش به طرز مرموزی به کام مرگ می‌روند و بعد هم او با مرد مورد علاقه‌اش ازدواج می‌کند که حاصل ازدواج دومش شوهر من است.

وی ادامه داد: من متوجه شدم که او عذاب وجدان دارد و آن شب سرنوشت تلخ خود را برای ما گفته‌بود. مهشید مدتی بعد وقتی فهمید من به راز او پی برده‌ام شوهرم را مجبور کرد مرا طلاق دهد. پس از جدایی از همسرم ابتدا سعی کردم موضوع را فراموش کنم، اما عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد و هر شب دو دختر خردسال به خوابم می‌آمدند تا اینکه تصمیم گرفتم راز این قتل را بر ملا کنم.

دروغ شاخ دار

با شکایت زن جوان پرونده به دستور قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

مأموران پلیس در نخستین گام مهشید را شناسایی و برای تحقیق به اداره پلیس دعوت کردند.

زن میانسال وقتی با ادعای عروس سابقش روبه‌رو شد در حالی که شوکه شده بود مدعی شد که اصلاً از شوهر قبلی‌اش فرزندی نداشته است که مرتکب قتل شده باشد.

وی گفت: سال‌ها قبل با شوهر اولم که حمید نام دارد ازدواج کردم، اما ما با هم سازگاری نداشتیم به همین خاطر پس از یکسال از هم جدا شدیم و بعد من با مرد دیگری ازدواج کردم و الان هم با او زندگی می‌کنم. چند سال قبل پسرم کامیار با شهین ازدواج کرد و ما هم موافق ازدواج آن‌ها بودیم، اما آن‌ها کم‌کم با هم اختلاف پیدا کردند. من سعی کردم آن‌ها به تفاهم برسند، اما در نهایت پسرم او را طلاق داد. پس از این شهین همیشه فکر می‌کرد من باعث جدایی آن‌ها شده‌ام در صورتی که من اصلاً در زندگی آن‌ها دخالتی نداشتم. او پس از جدایی از من کینه به دل گرفت و سعی می‌کرد برای زندگی من مشکل ایجاد کند، حتی چند باری با ادعاهای پوچ از من شکایت کرد، اما به نتیجه‌ای نرسید تا اینکه الان متوجه شدم ادعا کرده‌است من در دوران جوانی برای رسیدن به مردی دو دخترم را به قتل رسانده‌ام در صورتی که من اصلاً از شوهر اولم بچه‌دار نشدم. الان تعجب می‌کنم که عروس سابقم به خاطر انتقام از من چرا چنین دروغ شاخ‌داری را مطرح کرده است.

استعلام از ثبت احوال

سپس مأموران پلیس برای تأیید ادعای مهشید به سراغ شوهر سابق او رفتند و از وی تحقیق کردند. او گفت: ابتدای زندگی من و مهشید خیلی خوب بود، اما بعد از گذشت یکسال متوجه شدیم اخلاق و رفتارمان با هم سازگار نیست و از نظر فرهنگی با هم تفاوت داریم. ما تصمیم گرفتیم و از هم جدا شدیم و اصلاً در آن یکسال زندگی مشترک هم بچه‌دار نشدیم که همسر سابقم بخواهد فرزندانش را به قتل برساند.

در حالی که تحقیقات میدانی مأموران پلیس حکایت از آن داشت که ادعای عروس سابق دروغ است، مأموران به دستور بازپرس جنایی برای اطمینان بیشتر از اداره ثبت احوال استعلام گرفتند که مشخص شد اصلاً در ثبت احوال کشور مشخصات دخترانی که از مرد و زنی به نام مهشید و حمید متولد شده باشد ثبت نشده است.

کینه داشتم

بدین ترتیب پس از اینکه مشخص شد ادعای زن جوان دروغ است، مأموران برای توضیح وی را احضار کردند. زن جوان وقتی مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، گفت: من شوهرم را دوست داشتم و خیلی تلاش کردم زندگی‌ام را حفظ کنم، اما مادر شوهرم در زندگی‌ام دخالت می‌کرد و در نهایت هم شوهرم مرا طلاق داد. من همیشه فکر می‌کردم مادر شوهرم باعث جدایی من شده است و به همین سبب از او کینه به دل گرفتم و برای انتقام از او این سناریوی دروغین را مطرح کردم تا او را به درد سر بیندازم.

منبع:روزنامه جوان