صفحه مجله واو در اینستاگرام نوشت:
معروف شدن به قیمت بیحرمتی به پدر و مادر
لایک و کامنت بلای جان محتوای تولیدی در فضای مجازی مخصوصا اینستاگرام شده است. انگار دیده شدن، یک سنگ محک کیفیسنجی تولیدات نیست بلکه «دیده شدن» تبدیل به خود هدف شده است. قرار گرفتن در الگوریتم محتوایی فضای مجازی، هدف است. به همین خاطر سرویسهای تولیدکنندهی محتوا چارهای جز قرار گرفتن در چرخهی «محتوای #ترند» ندارند و خب تولیدکنندگان کوچک محتوا نیز عملا در زمینهی ترندسازی، تکمیلکنندهی پازل محتوایی دیگران هستند.
تمام این مقدمه را گفتیم تا متوجه شویم که اگر قرار است محتوای ترند این روزهای اینستاگرام را زیر سؤال ببریم، خودمان اول از همه الزامات فضای مجازی و قرار گرفتن در چرخهی تولیدات ترند را میدانیم. میدانیم که «دوربین مخفی» فرم تازه ورودی به اینستا نیست. در چند برهه با چند محتوا متفاوت روی بورس لایک و کامنت قرار گرفت، اما این یکی فرم دیگر عذابآور است. شوخی با پدر و مادر که از همان ابتدا یکی از تمهای پرتکرار فضای مجازی بود، حالا دیگر به «بیحرمتی و آزار پدر و مادر» تبدیل شده است. آزار آگاهانهای که حالا یکی از ترندهای این روزهای فضای مجازی است. یکی از همان الگوریتمهای موجود که بسیاری از خردهبلاگرها برای قرار گرفتن در کانون توجه، چارهای جز «بلغور کردن» این فرم در صفحهی شخصی خود ندارند.
خیلی وقتها با همکاری یکی از والدین، سناریوی از پیش تعیینشدهای برای پدر یا مادر خود طراحی میکنند و به سبک دوربین مخفیهای آماتورگونهی اینستاگرام، دوربین را میکارند و از واکنش معمولا اغراقشدهی پدر و مادرشان فیلم میگیرند.
جایگاه والدین چیزی نیست که نیاز باشد دربارهی آن بنویسیم. هر نوشتن و ارجاعاتی که مطرح شود به نسبت اندوختهی احساسی درون ما یک گام رو به عقب است. پس حق بدهید که باید علیه «ترندهای تحمیلی» که میخواهد بخشی از اصول احساسی، اعتقادی، فرهنگی، عرفی، اخلاقی ما را زیر سؤال ببرد، بایستیم.
شوخی با آزار و بیحرمتی فرق دارد. همانطور که مزاح با مسخره کردن متفاوت است. فقط چند نمونه از دوربین مخفیهایی که با والدین در این چند وقت به ترند مجازی تبدیل شده را مرور کنید. حتی اگر واکنش والدین آگاهانه و نمایشی باشد، باز هم اکران چنین وجههای از والدین در فضای مجازی همان نقطهای است که باید «بلوکه به دست» در مقابل انتشار و تولیدش مقاومت کنیم.