صراط: صادق زیباکلام، طی یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: همایش اصلاحطلبان سرانجام پس از مدتها انتظار، برگزار شد. بسیاری بیصبرانه در انتظار حضور آقایان هاشمیرفسنجانی و خاتمی بودند.
تصورشان بر این بود که یکی از آنان، نطق افتتاحیه را ایراد خواهد کرد. بالطبع اگر آمدن آنان با حضور آقای ناطقنوری همراه میشد از منظر سیاسی بر ارتقای جایگاه همایش میافزود.
نخستین ناکامی، عدم حضور این شخصیتها بود. اگرچه آقایان هاشمی و خاتمی با ارسال پیام، در حقیقت امضا و تایید خود را پای همایش گذاردند.
ناکامی دیگر در غیبت بسیاری از چهرههای شاخص اصلاحطلب بود؛ چهرههایی که به هر حال اصلاحات، اصلاحطلبی و دوم خرداد با آنان شناخته میشود.
کاستی سوم را شاید بتوان روح قطعنامه همایش توصیف کرد. انتظار بسیاری از جوانترها و پرحرارتترها آن بود که قطعنامه خیلی جدیتر از اینها میبود. انتظار آن بود که قطعنامه دستکم به بخشی از مسایل واقعی جامعه اشاره میکرد. ضمن آنکه همه ما میدانیم اصلاحطلبان با وجود پایگاه اجتماعی درخور توجه، چندان قدرت و توانایی برای انجام تغییرات یا برآوردن خواستههای مورد انتظار، ندارند، اما به هر حال این انتظار میرفت که قطعنامه به آن مسایل اشارهای میداشت تا مخاطبان بدانند اصلاحطلبان دغدغه آنان را در سر دارند و آن مسایل نه فراموش شدهاند و نه به بایگانی رفتهاند.
اما با وجود همه این کاستیها که برشمردیم، همایش ٢٥دی یک نقطه عطف تاریخی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب به شمار خواهد آمد. در واقع با درنظرگرفتن مجموعه شرایط سیاسی و اجتماعی کشور، نفس برگزاری این همایش تحولی مبارک بود. دوستانی که آن کاستیها و گلایههایی که برشمردم را مطرح میکنند (و حرفشان هم منطقی است)، یقینا نمیدانند تا آخرین لحظات و ساعات روز چهارشنبه، برگزارکنندگان همایش مطمئن نبودند که سرانجام پس از نزدیک به ششسال، اصلاحطلبان یا دستکم شماری از آنها میتوانند رسما و علنا، اجتماع کنند؟ فراموش نکردهایم در گذشتههایی نه چندان دور، مسوولان مربوطه با عذر و بهانههای مختلف، اجازه چنین گردهماییهایی را نمیدادند. نکته مهم دیگر همایش آن بود که اصلاحطلبان به روشنی این پیام را دادند که با وجود همه تبلیغاتی که علیه آنان میشود- مبنی بر ساختارشکنی و تندروی- آنان نه ساختارشکن هستند، نه برانداز و نه ضدیتی با نظام دارند و نه قانونشکن هستند و هیچیک از اتهامات دیگری که مخالفان آنها از تریبونهایی که در اختیار دارند به آنها ظرف پنجسال گذشته به طور منظم نسبت دادهاند، صحت ندارد. آنان نشان دادهاند درست است که خواستهها و مطالبات بخش عمدهای از جامعه را به درستی نمایندگی میکنند، درست است که خواهان اصلاحات سیاسی و اجتماعی هستند و اینکه خواهان ایرانی آبادتر، آزادتر و پیشرفتهتر هستند، اما همه اینها را در چارچوب قانون اساسی و منافع ملی ایرانیان میخواهند. اینکه این جریان باسابقه سیاسی صرفا خواهان فعالیت در محدوده مشخص قوانین کشور هستند، مهمترین پیام همایش ٢٥دی بود.
این تاکید و تصریح از آنجا لازم است که ممکن است برخی اصولگرایان از همین حالا درصدد باشند جلوی ورود اصلاحطلبان را به انتخابات سال آینده با عذر و بهانههای مختلف، بگیرند. شاید برخی فعالان سیاسی این جریان، تاکید و تکرار اینکه ما در چارچوب قانون اساسی و نظام میخواهیم فعالیت سیاسی داشته باشیم را توضیح واضحات بدانند اما اتفاقا این اعلام مواضع برای جریانی سیاسی که ظرف پنجسال گذشته در معرض تهمتهای سیاسی زیادی قرار داشته و چندان امکان حضور در تریبونهای عمومی کشور را نیافته، اتفاقا لازم است. همایش روز پنجشنبه اگر هیچ دستاورد دیگری هم نداشته باشد، فقط از بابت اعلام مواضع اصلاحطلبان و اینکه آنان با وجود همه فرازوفرودهای پنجسال گذشته همچنان پیگیری آرمان و خواست جامعه هستند، نقطهعطفی برای این جریان سیاسی بود.
تصورشان بر این بود که یکی از آنان، نطق افتتاحیه را ایراد خواهد کرد. بالطبع اگر آمدن آنان با حضور آقای ناطقنوری همراه میشد از منظر سیاسی بر ارتقای جایگاه همایش میافزود.
نخستین ناکامی، عدم حضور این شخصیتها بود. اگرچه آقایان هاشمی و خاتمی با ارسال پیام، در حقیقت امضا و تایید خود را پای همایش گذاردند.
ناکامی دیگر در غیبت بسیاری از چهرههای شاخص اصلاحطلب بود؛ چهرههایی که به هر حال اصلاحات، اصلاحطلبی و دوم خرداد با آنان شناخته میشود.
کاستی سوم را شاید بتوان روح قطعنامه همایش توصیف کرد. انتظار بسیاری از جوانترها و پرحرارتترها آن بود که قطعنامه خیلی جدیتر از اینها میبود. انتظار آن بود که قطعنامه دستکم به بخشی از مسایل واقعی جامعه اشاره میکرد. ضمن آنکه همه ما میدانیم اصلاحطلبان با وجود پایگاه اجتماعی درخور توجه، چندان قدرت و توانایی برای انجام تغییرات یا برآوردن خواستههای مورد انتظار، ندارند، اما به هر حال این انتظار میرفت که قطعنامه به آن مسایل اشارهای میداشت تا مخاطبان بدانند اصلاحطلبان دغدغه آنان را در سر دارند و آن مسایل نه فراموش شدهاند و نه به بایگانی رفتهاند.
اما با وجود همه این کاستیها که برشمردیم، همایش ٢٥دی یک نقطه عطف تاریخی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب به شمار خواهد آمد. در واقع با درنظرگرفتن مجموعه شرایط سیاسی و اجتماعی کشور، نفس برگزاری این همایش تحولی مبارک بود. دوستانی که آن کاستیها و گلایههایی که برشمردم را مطرح میکنند (و حرفشان هم منطقی است)، یقینا نمیدانند تا آخرین لحظات و ساعات روز چهارشنبه، برگزارکنندگان همایش مطمئن نبودند که سرانجام پس از نزدیک به ششسال، اصلاحطلبان یا دستکم شماری از آنها میتوانند رسما و علنا، اجتماع کنند؟ فراموش نکردهایم در گذشتههایی نه چندان دور، مسوولان مربوطه با عذر و بهانههای مختلف، اجازه چنین گردهماییهایی را نمیدادند. نکته مهم دیگر همایش آن بود که اصلاحطلبان به روشنی این پیام را دادند که با وجود همه تبلیغاتی که علیه آنان میشود- مبنی بر ساختارشکنی و تندروی- آنان نه ساختارشکن هستند، نه برانداز و نه ضدیتی با نظام دارند و نه قانونشکن هستند و هیچیک از اتهامات دیگری که مخالفان آنها از تریبونهایی که در اختیار دارند به آنها ظرف پنجسال گذشته به طور منظم نسبت دادهاند، صحت ندارد. آنان نشان دادهاند درست است که خواستهها و مطالبات بخش عمدهای از جامعه را به درستی نمایندگی میکنند، درست است که خواهان اصلاحات سیاسی و اجتماعی هستند و اینکه خواهان ایرانی آبادتر، آزادتر و پیشرفتهتر هستند، اما همه اینها را در چارچوب قانون اساسی و منافع ملی ایرانیان میخواهند. اینکه این جریان باسابقه سیاسی صرفا خواهان فعالیت در محدوده مشخص قوانین کشور هستند، مهمترین پیام همایش ٢٥دی بود.
این تاکید و تصریح از آنجا لازم است که ممکن است برخی اصولگرایان از همین حالا درصدد باشند جلوی ورود اصلاحطلبان را به انتخابات سال آینده با عذر و بهانههای مختلف، بگیرند. شاید برخی فعالان سیاسی این جریان، تاکید و تکرار اینکه ما در چارچوب قانون اساسی و نظام میخواهیم فعالیت سیاسی داشته باشیم را توضیح واضحات بدانند اما اتفاقا این اعلام مواضع برای جریانی سیاسی که ظرف پنجسال گذشته در معرض تهمتهای سیاسی زیادی قرار داشته و چندان امکان حضور در تریبونهای عمومی کشور را نیافته، اتفاقا لازم است. همایش روز پنجشنبه اگر هیچ دستاورد دیگری هم نداشته باشد، فقط از بابت اعلام مواضع اصلاحطلبان و اینکه آنان با وجود همه فرازوفرودهای پنجسال گذشته همچنان پیگیری آرمان و خواست جامعه هستند، نقطهعطفی برای این جریان سیاسی بود.