تحرکات تازه انتخاباتی جریان خاص
تيم حامي رئيس حلقه انحرافي در صدد اجراي نمايش دعوت مردمي(!) از وي براي نامزدي است. طبق اين سناريو كه مشابه آن در سال 84 از سوي يكي از رقباي احمدي نژاد مورد استفاده قرار گرفت، اشخاص و گروه هايي به شخص موردنظر مراجعه و با عرض نياز و التماس، دعوت مي كنند تا نامزد انتخابات شود. اين ظاهرسازي هم اكنون نيز از سوي روزنامه هاي زنجيره اي براي يكي از چهره هاي سياسي انجام مي شود اما نكته جالب تقليد اين روش از سوي حلقه انحرافي است.
او خود را واجد خصلت هاي پسنديده مي بيند اما نه به اندازه فرد مطالبه گري كه همه صفات نيك را منحصر در خود ببيند و مردم را صرفاً در صورت انتخاب خود بر جاده صواب مي داند. نگاه سوم نگاه اجابت است كه مطالبه رياست را ندارد و نه مثل گروه اول و نه مثل گروه دوم است. او اصلاً به اين معنا نمي انديشد كه بخواهد رئيس شود.
خواهش اين معنا در او نيست اما در صورتي كه از او بخواهند و حجت بر او تمام شود از اجابت خواسته ها ابا و استنكاف نمي و رزد. در صورتي كه به سراغش بروند و قانعش كنند كه تو بايد در اين عرصه وارد شوي و مردم خواهانش باشند، ممكن است پا به ميدان بگذارد و از پذيرش خواسته ها ابا نكند. اين گروه براي فهم مردم ارزش فوق العاده اي قائل هستند.
«ب-ش» با استناد نادرست به سيره امير مؤمنان(ع) در قدرت گريزي و پذيرش حكومت پس از اصرار مردم مي گويد: ما وقتي اين مباني را داشته باشيم مي توانيم با يك نگاه مترقي به كانديداهاي احتمالي نگاه كنيم و تشخيص دهيم مبناي علوي در كدام يك بيشتر و بهتر ديده مي شود. مبناي آن، فردي علوي است كه ابدا سخني از رياست نزده اگر چه همگان در واهمه هستند كه مبادا او بيايد! اگر بيايد رد صلاحيت مي شود! نبايد بيايد! وا انقلابا! وا اسلاما! وا ايرانا!... ولي او تا به حال يك كلمه دال بر اين كه من مي خواهم قدمي براي رياست جمهوري بردارم عنوان نكرده است.
وي توضيح نداد كه عملكرد فسادآميز و اباحي گرانه حلقه انحرافي در عرصه هاي اقتصادي و فرهنگي و سياسي چه نسبتي جز تعارض با سيره امير مؤمنان(ع) دارد اما در ادامه سخنانش از حضار خواست سراغ «م» رفته و از او تقاضا كنند و حجت را تمام كنند تا او نامزد شود! او مي گويد؛ جناب مهندس نه مطالبه گر است و نه عرضه كننده. هر چه ياران مي پرسند كه او مي آيد و تقاضا مي كنند، پاسخي نمي شنوند اما من امروز به همين ياران توصيه دارم، سفارش دارم كه اينقدر به دنبال اين معنا نباشيد كه مهندس مي آيد يا نمي آيد، دير شده است! اگر مي خواهد بيايد بايد كار را شروع كنيم!
اگر نمي خواهد بيايد پس چه كسي مي خواهد بيايد؟ مبناي فكري مهندس اصلا اين نيست! يعني در انتخاب شدن مبنا اين نيست كه مطالبه گري كنند يا خودشان عرضه كنند. اگر روزي تكليف شود، از اجابت ابايي ندارند. به مردم احترام مي گذارند ولي هرگز عرضه اي در كار نخواهد بود، هرگز مطالبه اي در كار نخواهد بود. يك توصيه ديگر هم دارم. من از دوستان مهندس بارها شنيده ام كه بالاخره ما بايد يك حركتي را آغاز كنيم، چرا نمي گويند چه كار كنيم، مي خواهند بيايند يا نه؟ من مي گويم هرگز از دهان «م» نخواهيد شنيد كه من مي آيم! تاكيد مي كنم كه اصلا مبناي ايشان اين نيست. مبناي او ابا و پرهيز است و در عين حال احترام به خواست مردم.(!)
مشاور آقاي «م» در اين محفل انتخاباتي گفته است؛ ما بايد مطالبه گر باشيم نه كسي كه مي خواهد رئيس شود. اجابت در برابر مطالبه است و قضيه بايد درست برعكس شود. تا شما نخواهيد او نمي آيد چون او براي عقل شما احترام قائل است، براي خواستن شما احترام قائل است.
يادآور مي شود برخلاف اين اظهارات فريبكارانه، حلقه انحرافي از مدت ها مشغول مهره چيني و ستادسازي انتخاباتي است.
منبع: کیهان